< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محمد محمدی‌قائینی

1402/08/01

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: عبادات مکروه

 

بحث در تصحیح عبادات مکروهی بود که بدل ندارند. تا اینجا دو توجیه برای این قسم از عبادات ذکر کرده‌ایم. یکی کلام مرحوم آخوند بود که فرمودند کراهت در این موارد به معنای وجود مصلحت اقوی در ترک است و دیگری کلام مرحوم نایینی بود که قصد داشت با تحفظ بر مبغوض بودن عمل با تعدد عنوان، اشکال را حل کند.

توجیه سوم در کلمات مثل مرحوم آقای صدر و مرحوم آقای روحانی ذکر شده است و هر دو، این وجه را پذیرفته‌اند و قبل از آنها در کلمات مرحوم محقق قمی از عده‌ای از علماء نقل شده (هر چند خود میرزای قمی به آن اشکال کرده است) و به مرحوم وحید بهبهانی هم منسوب است. از نظر ایشان نیز کراهت در این قسم از عبادات، مبغوضیت و کراهت و مفسده نیست بلکه کراهت در مثل روزه عاشوراء این طور است که وقتی مکلف همه سال را روزه نمی‌گیرد و مثلا بخشی از سال را روزه می‌گیرد، بهتر است آن روزهایی را که روزه می‌گیرد غیر از روز عاشوراء باشد. پس در روزه عاشوراء مفسده نیست و نهی از آن هم مولوی نیست بلکه در حقیقت نهی ارشاد به این است که روزه سایر روزها مصلحت بیشتری دارد.

عادتا این طور است که اشخاص همه افراد مستحباتی که به نحو استیعاب شامل همه افراد هستند را انجام نمی‌دهند. مثلا نماز در هر لحظه مستحب است و با این حال کسی نیست که در تمام اوقات شبانه روز مشغول نماز باشد. پس نهی از نافله در هنگام طلوع یا عصر در حقیقت ارشاد به این است که وقتی شخص در همه اوقات نماز نمی‌خواهند و فقط تعدادی از افراد نماز را به جا می‌آورد نماز در سایر اوقات مصلحت بیشتری دارد و بهتر است آنها را انجام بدهد.

به نظر ما این توجیه نیز ناتمام است چون اولا خلاف ظاهر نهی است. ظهور نهی در مولویت است علاوه که ظهور آن در تعلق به متعلقش به نحو حقیقت است نه بالعرض. ظاهر نهی از روزه روز عاشوراء این است که روزه عاشورا را انجام نده نه اینکه سایر روزها را روزه بگیر.

و لازمه این قول این است که کسی که همه سال را روزه می‌گیرد، روزه روز عاشوراء هم برای او مستحب باشد و چنین شخصی مشمول نهی نیست و فقط مشمول اطلاق استحباب یا وجوب صوم باشد در حالی که اطلاق نهی اقتضاء می‌کند حتی چنین کسی هم این روز را روزه نگیرد نه فقط برای کسی که همه سال را تبرعی روزه می‌گیرد بلکه حتی کسی که روزه همه سال را نذر هم کرده باشد لازم نیست روزه عاشوراء را بگیرد چون در روایات هم هست که اگر کسی محبوب‌تر از منذور پیدا کند وفای به نذرش لازم نیست و فرض این است که روزه نگرفتن روز عاشوراء بهتر از روزه گرفتن آن است.

ثانیا لازمه این حرف این است که هر مستحبی که فرد افضل از آنها وجود دارد مکروه باشد چون هر مستحبی را تصور کنیم، فردی که افضل از آنها باشد وجود دارد. مثلا هر شخصی که در همه عمرش به زیارت سید الشهداء علیه السلام نمی‌رود و مثلا چون زیارت در ماه رجب افضل از سایر افراد است پس زیارت سید الشهداء علیه السلام در سایر ایام مکروه است! و با این بیان همه این مستحباب مکروهند در حالی که نه فقیهی به این ملتزم است و نه در روایات هم از آن اثری وجود دارد. و توجیهی که مرحوم آخوند در کفایه فرموده است بر اساس بیان خود ایشان است نه بیانی که مثل مرحوم آقای صدر و مرحوم آقای خویی به آن معتقدند.

توجیه چهارمی که در تصحیح عبادات مکروه گفته شده است این است که معنای کراهت عبادت، اقل ثوابا است و این در حقیقت پایه اصلی همان حرف مرحوم آقای صدر و روحانی است و آنها فقط بر این اساس که اشخاص عادتا همه افراد مستحب را انجام نمی‌دهند تقریر کنند و لذا همان دو اشکالی که به ایشان کردیم به این توجیه هم وارد است.

توجیه پنجم این است که آنچه مکروه است روزه عاشوراء به قصد روزه عاشوراء است یعنی قصد مکلف در کراهت دخالت دارد. آنچه مکروه است این است که مکلف روزه عاشوراء را روزه بگیرد به این قصد که روز عاشوراء است اما کسی که آن روز را روزه می‌گیرد اما به قصد دیگری مثل اینکه چون همه سال را روزه می‌گیرد امروز را هم روزه می‌گیرد عمل او منهی عنه نیست.

علت اینکه از روزه عاشوراء به قصد روزه عاشوراء نهی شده است یکی چون این همان کاری است که بنی امیة لعنهم الله انجام می‌دادند و ائمه با نهی از روزه عاشوراء خواسته‌اند مکلفین را از انجام عمل بنی امیه نهی کنند و اینکه کاری که از آن همان چیزی برداشت می‌شود که بنی امیه انجام می‌دادند را انجام ندهید و لذا در آن روایت در مورد نذر روزه ایام سال، روزه عاشوراء استثناء نشده است چون کسی که این نذر را دارد، روزه عاشوراء به این قصد که روزه عاشوراء است نمی‌گیرد و از فعل او هم چنین برداشتی نمی‌شود.

و دیگری از این جهت است که بنی امیه این روز را روزه می‌گرفتند از این جهت که روز عاشوراء است و این روز را عید می‌گرفتند و اموری را در فضلیت این روز جعل کردند تا افراد روزه عاشوراء را به قصد اینکه روز عاشوراء است روزه بگیرند. ائمه علیهم السلام با نهی از روزه در حقیقت می‌فرمایند این فضیلت‌ها همه دروغ است و روزه عاشوراء خصوصیتی نسبت به سایر ایام ندارد مثلا مثل عید غدیر و دحو الارض و ... نیست و اینکه نسبت به این روز این تذکر را ذکر کرده‌اند با توجه به فضای جامعه آن روز است که بر اثر فضاسازی‌های صورت گرفته تصور شده بود روزه این روز به این عنوان، فضیلت خاصی دارد.

پس کسی که روزه عاشوراء را به قصد اینکه روز عاشوراء است روزه بگیرد روزه او باطل است چون این روز به این عنوان امر ندارد و عمل او تشریع است و همین برای مفسده در عمل و حرمت آن کافی است هر چند ممکن است علاوه بر آن هم به جهت دیگری و در ذات آن عمل به این قصد مفسده وجود داشته باشد.

این بیان برای توجیه روزه عاشوراء خوب است و موافق با ظاهر ادله هم هست و بلکه همه فقهاء هم این را قبول دارند که روزه عاشوراء به این عنوان که روزه عاشوراء است تشریع محرم است اما اینکه فقهاء گفته‌اند روزه عاشوراء مکروه است از این جهت است فهم آنها از نهی این نبوده است و بعد در راستای توجیه نهی در عین مشروعیت و صحت به کمتر بودن ثواب و ... حمل کرده‌اند.

پس طبق بیان ما روزه عاشوراء اگر به عنوان روزه عاشوراء نباشد صحیح است و اگر به این عنوان باشد صحیح نیست چون روزه این روز به این عنوان امر ندارد.

اما با این بیان نمی‌توان مثل نوافل مبتدئة در برخی ساعات روز را توجیه کرد چون این طور نیست که مثلا از نماز در هنگام طلوع یا عصر آن چیزی برداشت شود که از افعال خورشید پرستان و ... برداشت می‌شود.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo