درس خارج اصول استاد محمد محمدیقائینی
1402/08/01
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: عبادات مکروه
عادتا این طور است که اشخاص همه افراد مستحباتی که به نحو استیعاب شامل همه افراد هستند را انجام نمیدهند. مثلا نماز در هر لحظه مستحب است و با این حال کسی نیست که در تمام اوقات شبانه روز مشغول نماز باشد. پس نهی از نافله در هنگام طلوع یا عصر در حقیقت ارشاد به این است که وقتی شخص در همه اوقات نماز نمیخواهند و فقط تعدادی از افراد نماز را به جا میآورد نماز در سایر اوقات مصلحت بیشتری دارد و بهتر است آنها را انجام بدهد.
به نظر ما این توجیه نیز ناتمام است چون اولا خلاف ظاهر نهی است. ظهور نهی در مولویت است علاوه که ظهور آن در تعلق به متعلقش به نحو حقیقت است نه بالعرض. ظاهر نهی از روزه روز عاشوراء این است که روزه عاشورا را انجام نده نه اینکه سایر روزها را روزه بگیر.
و لازمه این قول این است که کسی که همه سال را روزه میگیرد، روزه روز عاشوراء هم برای او مستحب باشد و چنین شخصی مشمول نهی نیست و فقط مشمول اطلاق استحباب یا وجوب صوم باشد در حالی که اطلاق نهی اقتضاء میکند حتی چنین کسی هم این روز را روزه نگیرد نه فقط برای کسی که همه سال را تبرعی روزه میگیرد بلکه حتی کسی که روزه همه سال را نذر هم کرده باشد لازم نیست روزه عاشوراء را بگیرد چون در روایات هم هست که اگر کسی محبوبتر از منذور پیدا کند وفای به نذرش لازم نیست و فرض این است که روزه نگرفتن روز عاشوراء بهتر از روزه گرفتن آن است.
علت اینکه از روزه عاشوراء به قصد روزه عاشوراء نهی شده است یکی چون این همان کاری است که بنی امیة لعنهم الله انجام میدادند و ائمه با نهی از روزه عاشوراء خواستهاند مکلفین را از انجام عمل بنی امیه نهی کنند و اینکه کاری که از آن همان چیزی برداشت میشود که بنی امیه انجام میدادند را انجام ندهید و لذا در آن روایت در مورد نذر روزه ایام سال، روزه عاشوراء استثناء نشده است چون کسی که این نذر را دارد، روزه عاشوراء به این قصد که روزه عاشوراء است نمیگیرد و از فعل او هم چنین برداشتی نمیشود.
پس کسی که روزه عاشوراء را به قصد اینکه روز عاشوراء است روزه بگیرد روزه او باطل است چون این روز به این عنوان امر ندارد و عمل او تشریع است و همین برای مفسده در عمل و حرمت آن کافی است هر چند ممکن است علاوه بر آن هم به جهت دیگری و در ذات آن عمل به این قصد مفسده وجود داشته باشد.
این بیان برای توجیه روزه عاشوراء خوب است و موافق با ظاهر ادله هم هست و بلکه همه فقهاء هم این را قبول دارند که روزه عاشوراء به این عنوان که روزه عاشوراء است تشریع محرم است اما اینکه فقهاء گفتهاند روزه عاشوراء مکروه است از این جهت است فهم آنها از نهی این نبوده است و بعد در راستای توجیه نهی در عین مشروعیت و صحت به کمتر بودن ثواب و ... حمل کردهاند.
پس طبق بیان ما روزه عاشوراء اگر به عنوان روزه عاشوراء نباشد صحیح است و اگر به این عنوان باشد صحیح نیست چون روزه این روز به این عنوان امر ندارد.
اما با این بیان نمیتوان مثل نوافل مبتدئة در برخی ساعات روز را توجیه کرد چون این طور نیست که مثلا از نماز در هنگام طلوع یا عصر آن چیزی برداشت شود که از افعال خورشید پرستان و ... برداشت میشود.