< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محمد محمدی‌قائینی

1402/09/15

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: شهادت کافر بر وصیت

بحث در اشتراط در سفر بودن موصی برای حجیت شهادت ذمی بر وصیت بود. دلیل اشتراط مفهوم شرط مذکور در آیه شریفه و مفهوم قید مذکور در برخی روایات و حصر موجود در برخی روایات است.

در مقابل عده‌ای از علماء از جمله محقق در شرایع این شرط را انکار کرده‌اند و حتی گفته‌اند بر اشتراط سفر روایت مطروح و شاذی وجود دارد. دلیل منکرین اشتراط، اطلاق برخی روایات و تعلیل مذکور در برخی دیگر است که اگر چه مورد آنها هم سفر است اما علت معمم است و در نتیجه هر جا آن علت وجود داشته باشد شهادت ذمی بر وصیت حجت است حتی اگر موصی در سفر نباشد. از نظر منکرین اشتراط، قید مذکور در روایات و آیه، از قیود غالبی است و لذا مفهوم ندارد و مقید اطلاق نیست.

مرحوم آقای خویی مانند محقق نراقی، در سفر بودن موصی را شرط دانسته است. محقق نراقی مساله را به صورت مفصل‌تر مطرح کرده است و از ادله منکرین اشتراط پاسخ داده‌اند.

ایشان نسبت به غالبی بودن قید در سفر این طور جواب داده‌اند که اولا اگر این قید غالبی باشد از این جهت که چون سفر نوعا ملازم با عدم وجود مسلم بوده است در سفر بودن ذکر شده است و لذا قید در سفر بودن تبیین همان عدم دسترسی به مسلمان است می‌توان گفت اطلاق مذکور در آن روایات هم در مورد غالب است یعنی در آن روایات هم فرض شده است که اگر شاهد مسلمان نبود و ما ادعا می‌کنیم آنچه مهم است همان در سفر بودن است یعنی اینکه در اطلاق گفته شده است اگر مسلمانی نبود از این جهت است که چون غالبا در سفر است که مسلمان در دسترس نیست پس در حقیقت ذکر عدم نبود مسلمان، ذکر سفر بودن است و لذا اصلا روایات نسبت به فرض حضر اطلاق ندارد.

این بیان ایشان در حقیقت نوعی انصراف است و اینکه غالب منزل به افراد غالب است.

ثانیا بر چه اساسی ادعاء شده است که قید در سفر بودن، قید غالبی است؟ حتی سفر به بلاد کفر و شرک هم غالبا ملازم با عدم دسترسی به مسلمان نیست و لذا این طور نیست که سفر خصوصا در زمان صدور روایات غالبا ملازم با فقد مسلمان باشد. البته عبارتی که ایشان ذکر کرده‌اند مبتلا به خلل است. عبارت ایشان چنین است:

«مع أنّ الغلبة المدّعاة في زمان صدور نزول الآية بل صدور الأخبار ممنوعة؛ لجواز كون مسلمين كثيرين متوطّنين في مواضع يقلّ فيه المسلم

ایشان از زمان نزول آیه به زمان صدور اخبار ترقی کرده‌اند یعنی نه تنها در زمان نزول آیه غلبه نبوده بلکه در زمان صدور اخبار هم غلبه نبوده، در حالی که باید به عکس ترقی می‌کردند و می‌فرمودند نه در تنها غالب در زمان صدور اخبار این طور نبوده بلکه در زمان نزول آیه هم نبوده است.

ثالثا این حکم به شهادت بر وصیت مسلمان اختصاص ندارد تا ادعای شود به جهت غلبه عدم دسترسی به مسلمان در سفر است بلکه شهادت ذمی بر سایر کفار هم مقبول است و روشن است که نسبت به آنها چنین تلازمی وجود ندارد.

نسبت به تعلیل مذکور در روایات هم فرموده این تعلیل مجمل است چون در این موارد هنوز حق ثابت نشده است تا عدم سماع شهادت اهل ذمه ضیاع حق باشد.

اما ما در جلسات قبل گفتیم تعلیل اجمالی ندارد و بر این اساس به نظر ما سفر شرط نیست و موید آن هم این است که در برخی روایات عدم وجود مسلمان بر در سفر بودن و غربت متفرع شده است و این نشان می‌دهد که دو شرط مستقل نیستند بلکه در سفر بودن بیان دیگری از همان عدم دسترسی به شاهد مسلمان است.

شرط پنجم که ممکن است اشتراط آن در حجیت شهادت کافر ادعاء شود ضرورت است. محقق نراقی از برخی علماء نقل کرده است که ضرورت را شرط کرده‌اند. ایشان فرموده منظور از ضرورت چیست؟ اگر منظور عدم دسترس به شاهد مسلمان است تکرار همان شرط سابق است و وجهی ندارد. اگر منظور از ضرورت این است که وصیت به امر ضروری و واجب باشد مثلا وصیت به دین و ... در مقابل وصیت به امور غیر واجب مثلا خیرات و ... دلیلی بر اعتبار آن وجود ندارد و اطلاق ادله اعتبار آن را نفی می‌کند.

عرض ما این است که بعید نیست منظور از این قید چیزی دیگر باشد که حرف درستی است. منظور از ضرورت این است که مرگ شخص رسیده باشد. شرط صحت وصیت این نیست که موصی در حال احتضار باشد اما شرط سماع شهادت ذمی بر وصیت این است که موصی در حال احتضار باشد و گرنه شهادت ذمی حجت نیست. این قید در آیه شریفه ذکر شده است ﴿فَأَصَابَتْكُمْ مُصِيبَةُ الْمَوْتِ﴾ شهادت دو نفر غیر مسلمان در آیه به در سفر بودن و فرا رسیدن مرگ مقید شده است. پس مفاد آیه این است که اگر وصیت در حال احتضار باشد و به هیچ مسلمان دیگری هم دسترسی نباشد، شهادت ذمی حجت است.

غفلت علماء از این قید واضح در آیه از عجایب است.

بنابراین از نظر ما شهادت کافر ذمی بر وصیت در صورتی حجت است که وصیت در حین احتضار و قبل از مرگ بوده باشد و گرنه وصیت با شهادت کافر ذمی قابل اثبات نیست حتی اگر در آن زمان هیچ مسلمان دیگری هم وجود نداشته.

اگر منظور علمایی که ایشان به آنها نصب داده است قید ضرورت را ذکر کرده‌اند (مثل مرحوم شیخ در نهایه و صاحب مفاتیح و ...) همین معنا بوده است به نظر ما قید صحیحی است و اگر منظور آنها هم این نبوده باشد به نظر ما این قید لازم است و در حجیت شهادت کافر ذمی بر وصیت شرط است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo