درس خارج فقه استاد مهدی گنجی
1402/11/15
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: اجزاء وشرائط نماز /قیام /ادامه مسأله 7 : شک در قیام در حال تکبیرة
خلاصه بحث سابق
بحث در مساله 7 است. گفتیم مرحوم سید سه فرع را در این مساله بیان کرده که هر سه فرع محل کلام واقع شده.
فرع اول در مورد شک در قیام حال التکبیر است. یقین دارد تکبیر را گفت ولی شک دارد در حال بلند شدن گفته که قیام نداشته، همانطور که مرحوم حکیم فرموده در اینجا ظاهر کلام مرحوم سید آن است قاعده تجاوز جاری میشود چون شک فی القیام یعنی شک در وجود. همچنین اینکه فرموده بعد الدخول فیما بعده، دلالت بر قاعده تجاوز ندارد چون همین نکته را در مورد قاعده فراغ بیان کرده.
ادامه بحث در فرع اول
مرحوم خوئی[1] بیان کرده که اینجا قاعده فراغ جاری میشود و در این قاعده، دخول در غیر شرط نیست. بحث در این مسئله به این بحث مربوط است که آيا قیام رکن است یا نه؟ در آنجا دو احتمال مطرح است که مرحوم خوئی فرموده ثمرهای بین این دو احتمال نیست. آیا قیام شرط رکنیت تکبیرة الاحرام است؟ یعنی تکبیرة الاحرام رکن است ولی تکبیری که حال قیام باشد و یا اینکه خود قیام، یک رکن مستقل است؟ مرحوم خوئی فرمود این بحث ثمری ندارد چون بالاخره اگر مکلف نسیانا قیام را ترک کند، نماز باطل است چون یا تکبیر را نیاورده یا قیام را.
ایشان در اینجا طبق دو مبنا سخن گفته و فرموده اینجا قاعده فراغ و صحت جاری میشود. اما بنابر اینکه بگویید قیام شرط رکنیت تکبیرة الاحرام است، شک در قیام داریم یعنی شک در صحت تکبیرة داریم. قاعده فراغ میگوید ما مضی من صلاتک فامض. اما اگر گفتیم قیام، یک رکن مستقل است در این صورت فرموده گفتیم در واجب ارتباطی، تقید لازم است و تکبیر باید مقارن با قیام باشد و الان که شک دارد مقارن بوده یا نه، قاعده فراغ میگوید مقارن اتیان شده.
شبهه شده که قاعده فراغ، تکبیرة را تصحیح میکند ولی خود قیام ولو ارتباطی باشد را تصحیح نمی کند. چون یکی از واجبات نماز قیام مقارن با تکبیرة است قاعده فراغ، تکبیرة را تصحیح کرد و الان شک داریم آن قیام که خودش یک واجب مستقل است، آیا محقق شده یا نه؟ اینجا باید قاعده تجاوز جاری شود تاحکم شود تکبیرة صحیح واقع شده و قیام نیز خودش، صحیح واقع شده. پس دخول در غیر شرط است.
ولکن این اشکال وارد نیست چون مرحوم خوئی از ناحیه جزئیت قیام مشکل ندارد. اگر قاعده فراغ در ناحیه تکبیر جاری شد و گفتیم صحیح است، یعنی وارد نماز شد و شک دارد قیام اتیان شده یا نه، حدیث لاتعاد میگوید اعاده نماز لازم نیست چون مکلف نمیتواند و امکان تدارک ندارد.
لایقال که: فرض این است که قیام رکن است و عدمش ولو نسیانا مبطل است پس باید وجودش را با قاعده تجاوز احراز کرد،
فانه یقال: رکنیت دارای آیه و روایت نیست بلکه موثقه عمار بود که آن را رکن قرار داد. موثقه عمار در خصوص نسیان قیام گفت مکلف در این صورت وارد نماز نشده و باید دوباره اتیان کند. اما در محل کلام، شک داریم که آیا قیام اتیان شده یا نه، صاحب مسئله میگوید وارد نماز شدی و أصالة الصحة میگوید تکبیر صحیح بوده. لذا کسی که محرز شود وارد نماز شده و شک کند غیر از آن 5 مورد را اتیان کرده یا نه، لاتعاد میگوید نماز صحیح است. پس لاتعاد که فرض نسیان را شامل نیست، به خاطر یک دلیل خاص است یعنی شریعت فرمود اگر یقین دارید قیام ندارید، پس نماز باطل است. مرحوم خوئی از ناحیه تدارک قیام مشکل نداشته بلکه مشکل از ناحیه دخول در نماز است. دخول در نماز نیز با قاعده فراغ تصحیح میشود.
پس طبق مبنای خودش که أصالة الصحة در تکبیرة الاحرام علی کلا القولین جاری است، سخن ایشان صحیح است. اما اگر اشکال مبنایی کردیم و گفتیم واجب ارتباطی، تقید نمیآورد بلکه یک تکبیر داریم که واجب است و یک قیام در کنارش داریم که واجب است، در این صورت أصالة الصحة در تکبیر جاری نمیشود و به قاعده تجاوز نیازمندیم.
فرع دوم : شک در قیام متصل به رکوع
أو في القيام المتصل بالركوع بعد الوصول إلى حده. [2]
مرحوم سید فرموده اگر مکلف کمی خم شد و شک کرد باید اعتنا کند، ایشان میگوید اینجا شک در مقدمه است و در ادامه میگوید اعتنا نکند ولی اینجا میگوید باید اعتنا کند، چون اگر بعد از وصول الی حد رکوع باشد، یعنی یقین دارد قیام متصل به رکوع را نیاورده. قیام متصل به رکوع وقتی محقق میشود که رکوع محقق شود. ولی قبل از رکوع، یقین دارد که قیام متصل به رکوع را نیاورده و باید اتیان کند. ولی اگر به رکوع رفت و شک کرد نمیداند قیام متصل به رکوع داشت یا بدون قیام به رکوع رفته، در این صورت به شک اعتنا نمیکند.
لذا حتی کسانی که ورود به مقدمات را برای جریان قاعده تجاوز کافی نمیدانند، در اینجا تعلیقه نزدند چون کسی که هنوز به حد رکوع نرسید، شک ندارد که قیام متصل به رکوع را آورده یا نه، بلکه یقین دارد که نیاورده.
مرحوم سید فرموده اما اگر به حد رکوع رسید، به شک اعتنا نکند. آیا قاعده فراغ یا تجاوز جاری است؟ پاسخ بستگی به اختلاف مبانی دارد که مبنای ما در قیام متصل به رکوع چیست؟
طبق مبنای مرحوم خوئی[3] که قیام متصل به رکوع را جزء رکوع میداند، کسی که در رکوع است و شک در قیام دارد، یعنی شک در رکوع دارد و محلش همینجاست و تجاوز به عمل بعدی نکرده لذا برخیزد و دوباره عمل را اتیان کند.
به خلاف سایر مبانی مثل مرحوم سید که دلیلشان اجماع و ادله دیگر بود و گفتند قیام متصل به رکوع یک واجب آخر است و محل آن قبل از رکوع و شرطش آن است که متصل به رکوع باشد. محل قیام قبل از رکوع است و الان که به رکوع رسید و شک کرد قیام دارد یا نه، تجاوز از محل صدق میکند، قاعده تجاوز جاری است.
اما به نظر میرسد طبق مبنای مرحوم خوئی نیز قاعده تجاوز مجال دارد، چون طبق مبنای مرحوم خوئی، رکوع یعنی انحناء مستمر عن القیام الی الهیئة. وقتی در حال رکوع شک میکند که یا عن قیام بوده یا نه، یعنی شک میکند قسمتی از این انحناء محقق شده یا نه؟ لذا شک در وجود مقداری از این انحناء دارد که جایگاه آن قبل از هیئت بوده. مقومیت یعنی رکوع انحناء عن القیام تا جایی که دست به رکبتین برسد. الان که در حال رکوع است، شک دارد قسمتی از انحناء محقق شده یا نه و محلش قبل از این قسمت بوده. مثلا در صراط المستقیم بود و شک در اهدنا است، اینجا تجاوز و دخول در غیر صدق میکند. رکوع یک فعل مستمر است و در یک جزء آن، شک میکند که جزء قبلی محقق شده یا نه. پس با اینکه مقوم رکوع، انحناء عن القیام است، میتوان شک در وجود را تصویر کرد ولی شک در وجود جزئی از انحناء.
البته اینجا یک اشکال وجود دارد که با فرض اعتبار دخول در غیر در قاعده تجاوز، آیا دخول در غیر، یعنی یک جزء اصلی که غیر حساب میشود مثل شک در رکوع در حال سجود، که مرحوم خوئی چنین ادعایی دارد، در این صورت دخول در غیر صدق نمیکند نه اینکه شک در رکوع صدق نکند. لذا قاعده تجاوز جاری نیست. اما اگر گفتیم مراد از غیر، یعنی طوری که تجاوز از محل صدق کند و این برای صدق خروج است، در این صورت در حال رکوع نیز میتوان قاعده تجاوز را جاری دانست.