< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مهدی گنجی

1402/10/27

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: أجزاء وشرائط نماز /تکبیرة الاحرام /شک بین تکبیرة الاحرام وشک تکبیر رکوع ـ رکنیت قیام

 

استدراک

نکته‌ای را از قبل تصحیح می‌کنیم. گفتیم اگر کسی تکبیرة را گفته و شک کند که آیا به قصد تکبیرة الاحرام گفته یا به قصد تکبیرات افتتاحیه، گفتیم مرحوم سید این فرع را متعرض نشده. اما به نظر می‌رسد این نکته در فرمایش مرحوم سید داخل است. سید در ابتدای مسئله فرموده إذا شك في تكبيرة الإحرام، یک مصداق این مسئله آن است که شک کردم تکبیرة الاحرام گفتم یا نه از باب اینکه قصد تکبیر داشتم یا نه. که اگر قصد کرده باشد، تکبیرة الاحرام محقق شده. لذا اگر در غیر داخل نشده، قاعده تجاوز می‌گوید از ابتدا بگو و اگر داخل در غیر شده، یعنی شک در اصل تحقق دارد، قاعده تجاوز می‌گوید فامضه کما هو.

مطلب دیگر از این مسئله، تتمه آن است که مرحوم سید فرمود: و إذا كبر ثمَّ شك في كونه تكبيرة الإحرام أو تكبيرة الركوع بنى على أنه للإحرام‌. این عبارت می‌تواند اطلاق داشته باشد که حال رکوع را شامل باشد. اما ظاهر این عبارت آن است که اصل انعقاد نماز را یقین دارد. یعنی یقین دارد که تکبیرة‌الاحرام از او سر زده. اگر این که گفته به نیت تکبیرة الاحرام بوده، با همان وارد نماز شده و اگر برای رکوع باشد، یعنی تکبیرة الاحرام را قبل از آن گفته لذا اگر به رکوع نرفته یقین دارد که وارد نماز شده یا به تکبیرة الاحرام یا تکبیرة رکوع ولی شک دارد که آیا قرائة را خوانده یا نه اصل این است که نخوانده است این که سید فرموده بنى على أنه للإحرام‌ یعنی آثار تکبیرة الاحرام را بار کند اگر تکبیرة الاحرام بود قرائة را می خواند حالا هم که شک دارد باید قرائة را بخواند مراد از «بنی» یعنی بنای عملی نه این که اصلی داشته باشیم اصل ورود به نماز یقینی است شک دارد که قرائة را اتیان کرده یا نه استصحاب می گوید که نخوانده است. وأمّا اگر به رکوع رفته است یقین هم پیدا کند که قرائة را نیاروده است بلی قد کبرت ، بلی قد قرأت شاملش می شود ورجوع مجال ندارد ولاتعاد الصلاة جاری می شود ومی گوید که قرائة واجب نیست.

بعضی مثل مرحوم داماد[1] در اینجا فرعی را اضافه کردند و گفتند مکلف به دخول در نماز یقین ندارد. تکبیرة را گفته و شک دارد، اگر تکبیرة الاحرام باشد پس وارد نماز شده واگر به قصد تکبیرة رکوع اتیان کرده وارد نماز نشده چون قبلا تکبیرة الاحرام از او صادر نشده. در این صورت که شک دارد تکبیرة الاحرام است که وارد نماز شده باشد یا تکبیرة رکوع است که باطل باشد، می‌گوییم تارة قبل از رکوع است و اُخری بعد از رکوع است.

اگر قبل از رکوع باشد، قاعده تجاوز مجال ندارد چون باید از محلش تجاوز کرده باشد و در فرض چه بسا همین تکبیرة الاحرام باشد که از محل تجاوز نکرده است. اما اجرای قاعده تجاوز در نیت افتتاح، یعنی تکبیر را گفته و شک دارد حین گفتن تکبیر و مقارن با آن، آیا نیت افتتاح کرد یا نه، بنابر اینکه قاعده تجاوز در اجزاء و شرایط جاری می‌شود، آیا مجال دارد که قاعده تجاوز را در نیت جاری کنیم وبگوییم بلی قد نویت الافتتاح یا این که قاعده تجاوز انصراف دارد و مربوط به افعال است نه امور باطنی و شروط عقلی.

در ذهن ما این است که شرط افتتاح از شروط شرعیه نیست و جایی شارع نفرموده قصد کنید ولی اگر شرط است، به دلیل این است که واجب محقق نمی‌شود. اذا خرجت عن شیئ، شامل خروج از قصد افتتاح نیست. ظاهر از شیئ، یعنی همان که خود شارع برای ما تعیین کرده نه قصد که شارع خودش به آن تصریح نکرده ولو اینکه محقق امر مولی است.

اما نسبت به قاعده صحت و فراغ، ممکن است کسی بگوید بعد از تکبیرة، شک داریم قصد افتتاح بوده یا نه پس فراغ جاری است. در اینجا بحث است که اگر شک در عنوان عمل باشد، قاعده فراغ جاری است یا نه؟ مثلا اگر در عنوان نماز شک بود، قاعده فراغ می‌گوید فامضه کما هو. اما شک در یک عمل داشتم از این باب که اصلا قصد عنوان نماز داشته یا نه. بعضی گفتند قاعده فراغ جاری نیست. مثلا الله اکبر به قصد تکبیرة الاحرام گفته و شک می‌کند که اللح گفت یا الله، اینجا در عنوان تکبیرة الاحرام شک نیست بلکه در صحت آن شک است و قاعده فراغ جاری است. ولی اگر شک در خود عنوان است، الله اکبر را گفته ولی شک دارد آیا عنوان تکبیرة الاحرام را داشته یا نه؟ به نظر می‌رسد جایی که شک در اصل عنوان است، قاعده فراغ جاری نیست. لذا در جایی که شک دارد این الله اکبر، قصد افتتاح را داشته یا قصد رکوع داشته که باطل باشد، قاعده فراغ جاری نیست و نماز باطل است.

پس اگر اصل دخول در نماز محرز نیست چون اگر تکبیرة الاحرام است پس نماز محقق شده و اگر تکبیر رکوع باشد، نماز محقق نشده، نه قاعده تجاوز و نه قاعده فراغ مجال ندارد.

اما اگر بعد از رکوع شک کرد، می‌گوییم نماز صحیح است و می‌گوییم بلی قد کبرت. بنابراین فرمایش مرحوم سید که فرموده بَنی علی تکبیرة الاحرام شامل اینجا نمی‌شود. تفاوت دو فرع این است که قبل از رکوع، از خود تکبیرة الاحرام تجاوز نکردم بلکه از نیت تکبیرة الاحرام تجاوز کرده که گفتیم تجاوز جاری نیست ولی بعد از رکوع، از خود تکبیر تجاوز کرده و قاعده تجاوز جاری است.

این نکته نیز مهم است که فرمایش مرحوم سید در اینجا خلاف فرمایش ایشان در بحث خلل است. اینجا با توجه به اینکه قائل است در اجرای قاعده تجاوز، دخول در غیر شرط است، فرموده بنی علی العدم و احتیاط کرده ولی در آنجا گفته اقوی صحت است چون قبول کرده که دخول در غیر، شرط اجرای قاعده تجاوز نیست. کلام مرحوم سید در بحث خلل مقدم بر کلامش در اینجاست.

فصل 23 في القيام‌

و هو أقسام إما ركن[2]

در اینکه قیام یکی از واجبات نماز است، بحثی نیست و روایات در این مورد متعدد است مثل لاصلاة لمن لایقیم صلبه[3] . در قرآن نیز فرموده ﴿الَّذينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِياماً وَ قُعُوداً﴾[4] البته شاید دلالت آیه تمام نباشد.

بحث در رکنیت قیام است. کلمات علماء در اینجا مضطرب است. کثیری از علماء گفتند مطلق قیام رکن است. بعضی ادعای اجماع علمای اسلام را مطرح کردند. در حالیکه گفتنی نیست که همه قیام، رکن باشد.

مرحوم شهید فرموده قیام مطلقا رکن نیست بلکه تابع چیزی است که مقارن اوست. قیام حال تکبیرة الاحرام، رکن است چون خود تکبیر رکن است. قیام حال قرائت رکن نیست چون قرائت رکن نیست و لاتعاد در او جاری است. قیام حال رکوع رکن است چون رکوع رکن است.

مرحوم وحید بهبهانی نیز گفته اگر علماء گفتند قیام رکن است، یعنی جایی که در کنار رکن قرار گرفته، رکن می‌شود.

اما این فرمایش خلاف ظاهر کلمات علماء است.

مرحوم صاحب جواهر[5] توجیه دیگری را برای این نوع اجماع مهم و بزرگ بیان کرده و گفته اینکه علماء گفتند قیام رکن است، یعنی هر رکعتی نباید خالی از قیام باشد. هر رکعت نباید فاقد قیام باشد بلکه باید هر رکعت یک قیام داشته باشد. مثل اینکه می‌گویند سجده رکن است و ترک یک سجده مضر نیست این یعنی هر رکعت نباید خالی از سجده باشد و وقتی خالی از سجده می‌شود که هر دو سجده ترک شود.

اما این معنا بعید به نظر می‌رسد. حتی سلمنا که چنین باشد، می‌گوییم قیام حال قرائت را مرتکب می‌شویم و با اینکه رکعت خالی از قیام نیست ولی اگر قیام متصل به رکوع را ترک کنیم، نماز باطل می‌شود. بیشتر فرمایش مرحوم وحید بهبهانی به ذهن می‌رسد.

آنچه که مهم است، ادله در مسئله است.


[1] کتاب الصلاة (محقق داماد) 3/471.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo