درس خارج فقه استاد مهدی گنجی
1402/10/02
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: أجزاء وشرائط نماز /تکبیرة الإحرام /مسأله 10 : ..تکبیرات ششگانه مستحب ـ تعیین تکبیره صلاتی
خلاصه بحث سابق
بحث در نظریه مجلسیان بود. مرحوم صاحب حدائق این نظریه را از عجائب قرار داده بود و اشکالاتی بر آن وارد کرده بود. ایشان به سه روایت اشاره کرد که مطرح شد. سخن در روایت چهارم است. گفتیم این روایت چهارم که در ردّ مجلسیان مطرح کرده، خصوص روایت زراره نیست که مرحوم خوئی فقط به آن اشاره کرده بلکه صاحب حدائق به مجموعهای از روایات اشاره دارد که در آنها نسیان تکبیرة ذکر شده. ظاهر این روایات، یک تکبیرة است. پس اینکه مجلسیان میگوید همه این تکبیرات، تکبیرة الاحرام است، نادرست است.
این اشکال نیز ضعیف است چون در این روایات سخن از نسیان تکبیرة است و ظاهر در یک تکبیرة است ولی این دلیل نمیشود که تکبیرة الاحرام یکی باشد. مجلسیان هم گفتند یک بار تکبیر جایز است و اصل همین است ولی مکلف مخیر است بین یکی یا سه یا پنج، اما چون عموم مردم به یک بار اکتفاء میکنند، روایات نیز از مورد متعارف سوال شده.
تحصل الی هنا: اینکه روایات خلاف ما هو الظاهر من الروایات باشد که مجلسیان گفتند، قبول نداریم. نه فرمایش صاحب حدائق را قبول داریم که گفت عدهای از روایات خلاف است و نه فرمایش مرحوم خوئی را قبول داریم که فرموده بعضی از آنها معارض هستند.
مرحوم همدانی[1] فرمایش مرحوم صاحب حدائق را قبول ندارد ولی در ردّ نظریه مجلسیان گفته اجماع بر خلاف داریم چون قبل از مجلسیان کسی نگفته همه تکبیرات، تکبیرة الاحرام باشد بلکه گفته اند یا أوّلی یا آخری یا تخییر، میتواند تکبیرة الاحرام باشد.
ولکن این سخن مجلسیان خلاف اجماع نیست کما این که مرحوم بروجردی[2] متعرض شده و گفته این مساله از اصول متلقاة نیست و در کتب متقدمین مختلف نقل شده و شیخ مفید و سلار هر کدام سخن متفاوت دارند. غایت الامر این سخن مجلسیان یک دیدگاه جدید اضافه بر سابقین میشود. بله اگر همه یک دیدگاه داشتند و مجلسیان خلاف آنها بود، اجماع میتواند ردّ مجلسیان باشد.
شاید بهترین اشکال، فرمایش مرحوم بروجردی[3] باشد که دلیل عقلی است. فرموده تکبیرة الاحرام از امور مشککه نیست که هم بر یکی هم بر سه تا و هم بر پنج تا صدق کند بلکه عند العرف از امور متواطی است، خصوصا که تاء در تکبیرة دلالت بر وحدت دارد. تکبیرة مثل ذکرالله نیست که هر چند بار که گفته شود باز هم ذکرالله باشد بلکه تکبیرة از اموری است که مرتبه بردار نیست. معنا ندارد که هم بر یکی اطلاق شود و هم بر سهتا و هم بر هفتتا.
اما ظاهراً این مسائل در شرعیات راه ندارد. صاحب مسئله فرموده اگر یک بار بگویید وارد نماز میشوید و اگر سه تا بگویید همچنین و اگر پنجتا بگویید وارد نماز میشوید و این ها به نحو واجب تخییری است. اینها از اُمور اعتباری هستند. أصلاً بر فرض که شارع مقدس یک واجب دارد یعنی افتتاح الصلاة و التوجه الی الصلاة و لاصلاة لمن لاافتتاح له، شارع همینجا اعتبار میکند که یک تکبیر، افتتاح باشد و سهتا هم میتواند افتتاح باشد.
پس أوّلاً لازم نیست که تکبیرات جامع داشته باشد که اشکال کنید از اُمور مشککه نیست. شارع فرموده یک بار یا سه بار یا پنج بار همه برای ورود به نماز کافی است.
ثانیاً اگر گفتید مقتضای روایات این باشد که یک واجب بیشتر نیست و آن افتتاح الصلاة است، میگوییم سلمنا، ولی منافات ندارد با روایاتی که میفرماید افتتاح با یکی است یا افتتاح با سه تا است یا با پنج تا است.
مشکل کلام مجلسیان آن است که گفتند اگر یکبار بگوید نماز منعقد میشود و اگر سه بگوید منعقد میشود و اگر پنج بگوید منعقد میشود ولو قصد افتتاح نیز نداشته باشد. گفته اینها امور قصدی نیست. البته مرحوم سید قبول دارد که میتوان با 7 تکبیرة وارد نماز شد، ولی به شرطی که قصد شود. و لا يبعد التخيير في تعيين تكبيرة الإحرام في أيتها شاء بل نية الإحرام بالجميع أيضا لكن الأحوط اختيار الأخيرة و لا يكفي قصد الافتتاح بأحدها المبهم من غير تعيين
مرحوم مجلسی فرموده [4] منظور شما از قصد چیست؟ قصد نماز که از ابتدا و حتی هنگام وضو این قصد وجود دارد و بعضی روایات بر این مطلب اشاره دارد و لذا هنگام تکبیرة این قصد وجود دارد. اما اگر مرادتان از قصد، قصد افتتاح و ورود به نماز باشد. میگوییم چنین چیزی که افتتاح یک امر قصدی است، در روایت بیان نشده. لذا هر مقدار از تکبیر را بگوید، همان میشود تکبیرة الاحرام.
اما به نظر میرسد تکبیرة الاحرام وقتی تکبیرة الاحرام میشود که قصد کند. درست است که آیه و روایت نداریم که چه چیزی قصدی است و چه چیزی قصدی نیست مثل باب اهانت که گفتند امر قصدی است. تکبیرة مثل لبیک گفتن در میقات است. اگر در میقات به قصد اینکه محرم شود، لبیک بگوید، محرم میشود ولی اگر به قصد آموزش و تعلیم بگوید ولو در میقات بگوید، محرم نمیشود. ارتکاز میگوید اگر مکلف بدون قصد ورود در نماز، تکبیر را بگوید و فقط قصد ذکر داشته باشد، ورود به نماز صدق نمیکند.
مرحوم داماد[5] میگوید تکبیر یک امر قصدی است و از روایت ابن ابی یعفور استفاده میشود:
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِيِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ أَبَانٍ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ عَبْدِ الْمَلِكِ أَوِ ابْنِ أَبِي يَعْفُورٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیهالسلام أَنَّهُ قَالَ: فِي الرَّجُلِ يُصَلِّي فَلَمْ يَفْتَتِحْ بِالتَّكْبِيرِ هَلْ تُجْزِئُهُ تَكْبِيرَةُ الرُّكُوعِ قَالَ لَا بَلْ يُعِيدُ صَلَاتَهُ إِذَا حَفِظَ أَنَّهُ لَمْ يُكَبِّرْ.[6]
اما به نظر میرسد لم یفتتح بالتکبیرة دلالت بر لزوم قصد ندارد بلکه با نسیان لفظ الله اکبر نیز میسازد.
پس اینکه مرحوم مجلسی فرموده امر قصدی نیستند و قصد افتتاح لازم نیست و همینکه تکبیرات را شروع کرد، همه مصداق واجب میشود، صحیح نیست. درست است که همه میتوانند مصداق واجب شوند خلافاً لمرحوم بروجردی ولی باید قصد داشته باشد.
همچنین عمده اشکال بر مجلسیان آن است که دلیل مربوط به تکبیرة الاحرام بودن جمیع، اطلاق ندارد. آن دلیل نمیگوید همه تکبیر هستند ولو بدون قصد. در آن روایت میگوید امام علیهالسلام دیده شد که با 7 تکبیر نماز را شروع کردند اما نمیگوید که قصد نکردند.
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَدِيدٍ وَ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي نَجْرَانَ وَ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ كُلِّهِمْ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیهالسلام قَالَ: يُجْزِئُكَ فِي الصَّلَاةِ مِنَ الْكَلَامِ (وَ) التَّوَجُّهِ إِلَى أَنْ قَالَ وَ تُجْزِئُكَ تَكْبِيرَةٌ وَاحِدَة.[7]
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: أَدْنَى مَا يُجْزِئُ مِنَ التَّكْبِيرِ فِي التَّوَجُّهِ تَكْبِيرَةٌ وَاحِدَةٌ وَ ثَلَاثُ تَكْبِيرَاتٍ أَحْسَنُ وَ سَبْعٌ أَفْضَلُ. [8]
پس این روایات هر چند بر اقل و اکثر دلالت دارند ولی دلالت ندارد که این اقل و اکثر بدون قصد میباشد.
مرحوم مجلسی[9] با اشکالی مواجه شده که اگر گفتید تکبیرات نیاز به قصد ندارد، پس میتوان میان آنها منافی اتیان شود. ایشان پاسخ داده این تکبیرات جزء افتتاح هستند و وقتی آخرین جزء محقق شد، افتتاح محقق میشود و منافی مشکل دارد ولی قبل از آن مشکل ندارد. همچنین پاسخ داده که تکبیرات اضافه، جزء مستحب است و با اتیان منافی ناسازگار نیست.
به ایشان پاسخ میدهیم درست است که هنوز افتتاح محقق نشده ولی جزء صلاة هستند و ادله منافیات میگوید هر چه که جزء نماز شد، نباید منافی آنها را اتیان کرد و اگر قبول کردید که تکبیرة بدون قصد نیز جزء نماز است، پس نباید منافی آن اتیان شود.
تحصل که ظاهر روایات اقل و اکثر است و اشکال عقلی و اشکال عرفی و اشکال معارضی ندارند ولی اینکه بگوییم از آن روایات مدعای مجلسیان استفاده میشود، صحیح نیست. اگر آنها میگفتند با قصد به هر مقدار گفته شود، تکبیرة الاحرام است، صحیح بود و ما همین را میگوییم و به همین مقدار واجب است. اینکه مرحوم خوئی[10] فرموده فقط یکی از آنها واجب است، قبول نداریم و اینکه بدون قصد، همه تکبیرة باشد، نیز قبول نداریم.
بقی الکلام در اینکه بعضی گفتند اولین تکبیرة یا آخرین تبکیرة، تکبیرة الاحرام است، نادرست است که سیأتی.