< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مهدی گنجی

1402/08/09

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: اجزاء وشرائط نماز /نیت /مسأله 21 : : لا يجوز العدول من الفائتة إلى الحاضرة

 

(مسألة 21) لا يجوز العدول من الفائتة إلى الحاضرة ‌فلو دخل في فائتة ثمَّ ذكر في أثنائها حاضرة ضاق وقتها أبطلها و استأنف و لا يجوز العدول على الأقوى‌.

اگر مکلف نماز قضا می‌خواند و دید که اول وقت است و خواست که از قضا به اداء عدول کند، مرحوم سید فرموده جایز نیست یعنی اثر ندارد. کسانی که گفتند جایز است، در فرض ضیق وقت گفتند باید عدول کند. اما مرحوم سید فرموده اگر ضیق وقت شد، باید نماز قضا را ابطال کند و از ابتدا نماز حاضره را شروع کند و عدول جایز نیست.

البته بعضی الغاء خصوصیت کردند که وقتی عدول از حاضره به حاضره و از حاضره به فائته جایز است پس از فائته به حاضره نیز مشکل ندارد. ظاهرا در ذهنشان این بوده که ابطال عمل و شکستن نماز یک قانون عجیب در شریعت است و بعید است که شارع به قطع صلاة راضی باشد. با توجه به اینکه در روایات فرمودند اربع مکان اربع، یا در بعضی روایات فرمودند اگر نماز وتر را ابتدای شب خواند ولی سحر بیدار شد، دوباره وتر را بخواند، آن وتری که خوانده، یک نماز مستحب برایش حساب می‌شود نه اینکه ابطال و بی‌خاصیت شود.

حکم این مساله بیان شد که عدول خلاف قاعده است و در ادائیین دلیل داشتیم و رفع ید کردیم و از اداء به قضا نیز دلیل داشتیم ولی از قضا به اداء دلیل نداریم، با توجه به اینکه احتمال فرق وجود دارد که چه بسا اگر مکلف از قضا به اداء عدول کند، ممکن است دیگر قضا را نخواند ولی خواندن اداء، تضمین شده و حتما مکلف می‌خواند.

(مسألة22) لا يجوز العدول من النفل إلى الفرض‌ و لا من النفل إلى النفل حتى فيما كان منه كالفرائض في التوقيت و السبق و اللحوق‌.

اگر مکلف وارد نماز مستحبی شد و دو رکعت نافله می‌خواند و تصمیم گرفت که همین نماز، واجب محسوب شود. مرحوم سید فرموده جایز نیست که از نفل به فرض عدول کند. واجب قرار دادن مستحب، مؤونه نیاز دارد. همچنین عدول از نفل به نفل نیز جایز نیست. مثلا نافله صبح می‌خواند و مشخص شد که هنوز صبح نشده و خواست که نافله شب قرار دهد. مرحوم سید فرموده این حکم جاری است حتی در نوافلی که شبیه فرائض هستند از جهت اینکه ترتیب دارند و دارای وقت هستند.

ظاهر نفل آخر این است که عنوان دیگر دارد مثل نافله فجر و نافله لیل. اما اگر یکی عنوان دارد و دیگری عنوان ندارد مثل اینکه نافله صبح را شروع کرد و احساس کرد که خوب نخوانده، تصمیم گرفت این دو رکعت را نافله مطلقه قرار دهد یعنی عدول از نافله خاص به نافله مطلقه. ظاهر عبارت مرحوم سید این عدول را شامل نمی‌شود و می‌توان گفت بعید نیست که جایز باشد و بعضی معلقین عروة نیز چنین گفتند[1] . کسی که نافله می‌خواند، قصدش انحلالی است یعنی اگر تصمیم دارد نافله صبح بخواند، قصدش این است که هم دو رکعت نافله بخواند و هم اینکه نافله صبح باشد. اگر از نافله صبح رفع ید کرد، امر مستحبی که در ذهنش بوده، می‌تواند در نافله مطلقه تطبیق کند. در واقع، عمل مستحبی، یک امر به طبیعت دارد خواه نماز خواه روزه، و یک امر به خصوصیت دارد. می‌تواند از امر به خصوصیت رفع ید کند و با همان امر به طبیعت، یک خصوصیت دیگر را قصد کند. پس اینجا حقیقتاً عدول نیست و فقط رفع ید است.

(مسألة 23) إذا عدل في موضع لا يجوز العدول بطلتا‌ كما لو نوى بالظهر العصر و أتمها على نية العصر‌.

مکلف می‌دانست که نمی‌تواند از فائته به حاضره عدول کند ولی عدول کرد،‌ در این صورت هر دو نماز باطل است هم معدول الیه و هم معدول عنه، مثلا اگر ظهر می‌خواند، نمی‌تواند به عصر عدول کرد، ولی به عصر عدول کرد و آن را تمام کرد. ظاهر کلام مرحوم سید در صدر مساله این است که به محض عدول، هر دو عمل باطل می‌شود.

ولی چنین نیست. بلکه مجرد نیت عدول از مبطلات نماز نیست. مکلف در اکوان متخلله نیت آن نماز را ندارد ولی اگر پشیمان شد، می‌تواند همان نماز اول را ادامه دهد و صحیح است. اما در ذیل مساله که مثال زده، منظورش مشخص است که اگر مکلف عدول کند و به نیت معدول الیه ادامه دهد، هر دو نماز باطل است. چرا هر دو نماز باطل است؟ معدول عنه باطل است چون بقاءا آن را نیت نداشت و ظهر وقتی صحیح است که حدوثا و بقاء همگی را نیت داشته باشد. معدول الیه نیز باطل است چون عدول او اثر نداشت و ادله می‌گوید این عمل، مصداق عصر نشده است.

(مسألة 24) لو دخل في الظهر بتخيل عدم إتيانها‌ فبان في الأثناء أنه قد فعلها لم يصح له العدول إلى العصر‌.

اگر وارد نماز ظهر شد و فکر می‌کرد که نماز ظهر را نخوانده و در میان نماز مشخص شد که ظهر را خوانده، در این صورت جایز نیست به عصر عدول کند. دلیل مساله این است که عدول خلاف اصل است و برای عدول باید دلیل داشتیم باشیم، و آنچه که دلیل داریم، عدول از عصر به ظهر است نه از ظهر به عصر. اللهم به الغاء خصوصیت و اربع مکان اربع[2] که همگی دچار مشکل است.

البته به نظر ما چه در اینجا و چه در مساله اوقات، عدول مشکلی ندارد و اینکه امام علیه‌السلام فرمودند اربع مکان اربع، برای تسهیل امر است. ولی به هر حال جرات فتوا نداریم.

(مسألة 25) لو عدل بزعم تحقق موضع العدول‌ فبان الخلاف بعد الفراغ أو في الأثناء لا يبعد صحتها على النية الأولى كما إذا عدل بالعصر إلى الظهر ثمَّ بان أنه صلاها فإنها تصح عصرا ‌لكن الأحوط الإعادة‌.

این مساله شبهه مصداقیه است بر خلاف مساله 23 که شبهه حکمیه بود. مکلف عدول کرده ولی از جهت مصداقی اشتباه کرد. فکر می‌کرده که جای عدول است. مثلا در نماز عصر بود و در ذهنش آمد که ظهر را نخوانده و به ظهر عدول کرد و ادامه داد و مشخص شد که ظهر را خوانده و اشتباه عدول کرده، در این صورت نمازش عصر واقع می‌شود ولی احوط این است که اعاده کند.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo