< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مهدی گنجی

1402/08/08

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: اجزاء وشرائط نماز /نیت /نکاتی در مورد عدول در صلاة

 

چند نکته از بحث سابق

نکته اول

عدول از فریضه به نافله برای درک جماعت که روایت صحیحه فرمود مکلف در مسجد مشغول نماز بود که مؤذن اذان و اقامه را برای جماعت گفت و امام علیه السلام فرمود دو رکعتی تمام کند تا به جماعت برسد. بحثی مطرح شد که خوف سبق شرط است یا نه؟ خوف سبق یعنی به مقداری از جماعت نمی‌رسد نه اینکه کاملا فوت شود. گفتیم روایات نسبت به خوف سبق اطلاق ندارد.

بعضی از معلقین عروة قید دیگری را مطرح کردند و گفته اند باید نمازی که مشغول است، همان نمازی باشد که امام جماعت شروع می‌کند. اگر وارد مسجد شد و مشغول به نماز ظهر شد و نماز جماعت برای ظهر باشد، چنین حکمی جاری بود. ولی اگر افتتاح صلاة مکلف برای نماز قضا یا نماز عصر است و نماز جماعت برای ظهر برقرار شد، نمی‌تواند عدول کند.

وجه این تقیید چیست؟ شاید در ذهن مبارکشان، روایت دوم همان باب 56 باشد که موثقه سماعة است. در این روایت فرموده شخصی که نماز فرادی را شروع کرد، دو رکعتی تمام کند و بعد به جماعت ملحق شود تا همان نمازی را که خوانده، دوباره بخواند:

وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ كَانَ يُصَلِّي فَخَرَجَ الْإِمَامُ وَ قَدْ صَلَّى الرَّجُلُ رَكْعَةً مِنْ صَلَاةٍ فَرِيضَةٍ قَالَ إِنْ كَانَ إِمَاماً عَدْلًا فَلْيُصَلِّ أُخْرَى وَ يَنْصَرِفُ وَ يَجْعَلُهُمَا تَطَوُّعاً وَ لْيَدْخُلْ مَعَ الْإِمَامِ فِي صَلَاتِهِ كَمَا هُوَ وَ إِنْ لَمْ يَكُنْ إِمَامَ عَدْلٍ فَلْيَبْنِ عَلَى صَلَاتِهِ كَمَا هُوَ.[1]

کما هو یعنی همان نمازی را که مشغول بوده، با جماعت بخواند.

اما به نظر می‌رسد اگر این روایت در مسانخت نماز ظهور داشته باشد، چنان قوت ندارد که صحیحه اول را تقیید بزند. درست است که قدر متیقن در مقام تخاطب، همان نمازی است که می‌خوانده باید اقتدا کند ولی این قدر متیقن مانع از اطلاق نیست و شامل هر نمازی می‌شود. روایت در حال بیان این نکته است که مکلف به فضیلت جماعت برسد، چه نماز قضا شروع کرده یا نماز ادائی یا نماز ظهر یا نماز عصر، هرکدام که باشد مشکلی ندارد و قید موجود در موثقه سماعة مفهوم ندارد و قید نمی‌زند. روایت صحیحه یک تعبیر عرفی است که پرسیدند در مسجد مشغول نماز فرادی بودیم که امام جماعت رسید، در پاسخ می‌گویند نمازت را سریع تمام کن که به جماعت برسید. همچنین در موثقه فرموده همان نمازی که مکلف می‌خوانده با جماعت بخواند نه اینکه الزاما نماز مکلف، همان نمازی است که امام جماعت شروع می‌کند.

نکته دوم

بعضی از موارد عدول که در کلام مرحوم سید بود، از موارد عدول نبودند و تسامح بود. مرحوم نائینی بیانی دارد که قبلا به شکلی بیان شد ولی دوباره به بیان دیگر مطرح می‌کنیم. وجه اینکه این موارد مثل از قصر به تمام یا از جماعت به انفراد عدول نیست، از حقیقت عدول مشخص می‌شود.

حقیقت عدول آن است که مکلف یک امر واقعی و یک ماهیت حقیقی را قصد کرده تا به نیت امرش امتثال کند. حال که می‌خواهد عدول کند یعنی آنهایی را که اتیان کرده و امتثال یک ماموربه است، قصد دارد که بقاءا مصداق یک ماموربه دیگر قرار دهد و به ضم ما بقی، همه مصداق ماموربه دیگر شود. نماز ظهر و عصر هر دو واجب هستند و هر کدام یک واقعیت هستند. نماز ظهر را قصد کرد و شروع کرد، ‌دو رکعت که خواند، به عنوان امتثال ظهر که متعلق امر به ظهر است، خوانده و حالا می‌خواهد به عصر عدول کند یعنی اینها که خوانده، یک واقعیتی بوده، مصداق امر دیگری قرار گیرد به ضم ما بقی که خوانده می‌شود. لذا این عدول خلاف قاعده است و نیاز به دلیل دارد.

اما در نماز جماعت، عدول از جماعت به انفراد، ‌این قاعده منطبق نمی‌شود. مکلف یک امر بیشتر ندارد و آن امر به ظن است و مکلف که اقتدا کرد، نماز ظهر را نیت کرد ولی با این خصوصیت که ماموما بخواند. حال که می‌خواهد از جماعت رفع ید کند، در واقع نمی‌خواهد نماز را مصداق یک ماموربه دیگر قرار دهد، بلکه همان ماموربه است ولی به نحو فرادی می‌خواند. خصوصیت ماموربه دارای تفاوت است.

از این بیان مشخص می‌شود اینکه بعضی توهم کردند یکی از موارد عدول آن است که مکلف از اثنا نماز، بالغ شود. تا پیش از بلوغ، نماز برای او مستحب بود ولی بعد از بلوغ و در اثنا نماز، به وجوب تبدیل می‌شود. فتوای فقهاء این است که باقی نماز را به نیت وجوب ادامه دهد ولی این از موارد عدول نیست. چون در مشروعیت عبادات صبی دو مبنا مطرح است.

مشهور و مرحوم حکیم فرمودند امر متوجه به بالغین همان امر متوجه به صبیان است. با این تفاوت که ﴿اقیموا الصلاة﴾ که متوجه به بالغین است، ترخیص در ترک ندارد ولی امر متوجه به صبیان، ترخیص در ترک دارد. طبق این مبنا واضح است که عدول محقق نمی‌شود. نابالغ، نیت نماز مغرب به قصد امر متعلق به مغرب داشت که البته ترخیص در ترک نیز داشت. ولی بعد از بلوغ به همان قصد ادامه می‌دهد با این تفاوت که دیگر، ترخیص در ترک ندارد.

مبنای دیگر که مرحوم خوئی قبول کرده این است که ﴿اقیموا الصلاة﴾ شامل صبیان نمی‌شود و رفع القلم عن الصبی[2] ، هرچه تشریع شده را از صبی رفع کرده. لذا اگر عبادات صبی، امر دارند نه به دلیل امر بالغین است، بلکه در اصول گفته شده که امر به امر به شیئ همان امر به شیئ است. در روایت فرموده مروا صبیانکم بالصلاة[3] . یعنی خداوند نیز به صبیان فرموده نماز بخوانید البته با واسطه بیان والدین. طبق این مبنا نیز به عدول ربطی ندارد چون تا الان که نماز می‌خواند، به قصد أمر مروا یا همان امر استحبابی بود، بعد از بلوغ نیز عدول نیست که بخواهد نیت را به واجب برگرداند بلکه بقاءا به قصد امر آخری اتیان می‌کند. یعنی نماز صبی، قربة الی الله اتیان شده که نصفش به قصد یک امر و نصف دوم به قصد امر دیگر است.

نکته سوم

مرحوم کاشف الغطا در تعلیقه عروه گفتند که برای استثنا و عدول یک فرض دیگر نیز وجود دارد و آن میان نماز احتیاط است که متوجه شده نمازش کامل بود. در این صورت مکلف اجازه دارد از نماز واجب به نافله عدول کند.

اما این نکته نیز ناتمام است چون از ابتدا که نیت نماز احتیاط می‌کند، معنای نیت این است که اگر نماز ناقص است، احتیاط آن را تکمیل کند و اگر کامل است، نماز احتیاط، مستحبی قرار گیرد.

همچنین بعضی از روایات ظاهر در عدول از نافله به نافله دیگر است. مثل اینکه از خواب بیدار شده و خیال کرد که فجر شده و دیگر فرصت نماز شب نیست و نماز وتر را شروع کرد و مشخص شد که برای نماز شب هنوز فرصت دارد. در اینجا روایت فرموده به وتر یک رکعت اضافه کند و آن را یکی از دو رکعت نماز شب قرار دهد. در اینجا عدول از نفل وتری به نقل نماز دو رکعتی است:

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عَبْدِ الْحَمِيدِ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا وَ أَظُنُّهُ إِسْحَاقَ بْنَ غَالِبٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِذَا قَامَ الرَّجُلُ مِنَ اللَّيْلِ فَظَنَّ أَنَّ الصُّبْحَ قَدْ ضَاءَ فَأَوْتَرَ ثُمَّ نَظَرَ فَرَأَى أَنَّ عَلَيْهِ لَيْلًا قَالَ يُضِيفُ إِلَى الْوَتْرِ رَكْعَةً ثُمَّ يَسْتَقْبِلُ صَلَاةَ اللَّيْلِ ثُمَّ يُوتِرُ بَعْدَهُ[4] .

اما ظاهرا این روایت نیز به عدول ربطی ندارد چون وتر بودن امر قصدی نیست. لازم نیست که در دو رکعت ابتدایی، عنوان دو رکعت قصد شود بلکه همان 4 تا دو رکعت اتیان کند نماز شب می‌شود. مکلف قصد نماز وتر دارد یعنی قصد دارد در همان یک رکعت سلام دهد. اگر پیش از سلام مشخص شد که هنوز فرصت دارد، امام علیه‌السلام فرمودند یک رکعت اضافه کند. اگر این دلالت داشته باشد که این دو رکعت یکی از دو رکعت نماز شب باشد، عدول نیست بلکه مثل قصر و تمام است.

همچنین روشن نیست که این روایت پیش از سلام را بیان کند ولی ممکن است کسی نماز وتر را تمام کرد و بعد مشخص شد که هنوز وقت دارد و امام علیه‌السلام فرمودند یک رکعت مستحبی بخواند تا به آن ضمیمه شود و دو رکعت محسوب شود. مشابه این نکته در روایات حیض نیز بیان شده که فرمودند اگر زن در میان نماز حائض شد، بعد از پاکی، نمازش را از همانجا که قطع شده بود، ادامه دهد.

همچنین روایتی نقل شده که فرمود:

عَنْهُ عَنْ بُنَانِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ سَعْدِ بْنِ السِّنْدِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عِمْرَانَ عَنِ الرِّضَا علیه السلام قَالَ: قَالَ الرِّضَا علیه السلام إِذَا كُنْتَ فِي صَلَاةِ الْفَجْرِ فَخَرَجْتَ وَ رَأَيْتَ الصُّبْحَ فَزِدْ رَكْعَةً إِلَى الرَّكْعَتَيْنِ اللَّتَيْنِ صَلَّيْتَهُمَا قَبْلُ وَ اجْعَلْهُ وَتْراً[5] .

اینجا نیز عدول نیست بلکه شارع مقدس آن دو رکعت را به عنوان نماز شفع حساب کرده و فرموده یک رکعت وتر بخوان تا به فضیلت برسد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo