درس خارج فقه استاد مهدی گنجی
1402/08/07
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: اجزاء وشرائط نماز /نیت /مسأله 20 : الرابع العدول من الفريضة إلى النافلة يوم الجمعه
ادامه مساله 20: عدول در روز جمعه
الرابع العدول من الفريضة إلى النافلة يوم الجمعة لمن نسي قراءة الجمعة و قرأ سورة أخرى من التوحيد أو غيرها و بلغ النصف أو تجاوز و أما إذا لم يبلغ النصف فله أن يعدل عن تلك السورة و لو كانت هي التوحيد إلى سورة الجمعة فيقطعها و يستأنف سورة الجمعة.
عدول از فریضه به نافله در روز جمعه مستحب است. فریضه اطلاق دارد چه نماز ظهر چه نماز جمعه و اگر فراموش کرد که سوره جمعه را بخواند، عدول کند. مرحوم سید تفصیل داده که اگر به نصف سوره رسیده یا از نصف عبور کرد، عدول جایز نیست. اما اگر به نصف نرسیده، فریضه را به نافله تبدیل کند و بعد دوباره فریضه را با سوره جمعه شروع کند.
مرحوم سید نمیگوید صلاة الجمعة بلکه میگوید روز جمعه یعنی نمازی که خوانده میشود یا جمعه است یا ظهر. لذا در بحث قرائت سیأتی که بعضی نماز جمعه را قبول دارند و بر کلام سید تعلیقه زدند اما مرحوم سید ظهر و جمعه را قبول دارد.
این مساله دو بحث دارد؛ بحث در مورد عدول از نمازی به نماز دیگر. بحث از عدول از یک سوره به سوره دیگر. بحث دوم در باب قرائت سیأتی. مرحوم حکیم[1] نیز همینطور بحث کرده است.
اما عدول از نمازی به نماز دیگر، صدر مساله است. العدول من الفریضة الی النافلة یوم الجمعة لمن نسی. دلیل این فتوا، روایتی است که به تعبیر مرحوم خوئی[2] ، موثق صباح است:
بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ يُونُسَ عَنْ صَبَّاحِ بْنِ صَبِيحٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام رَجُلٌ أَرَادَ أَنْ يُصَلِّيَ الْجُمُعَةَ فَقَرَأَ بِقُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ قَالَ يُتِمُّهَا رَكْعَتَيْنِ ثُمَّ يَسْتَأْنِفُ.[3]
الجمعة به نماز ظهر نیز اطلاق شده. اینکه میفرماید به دو رکعتی تبدیل شود و تمام کند یعنی دو رکعت مستحب. مکلف باید عدول کند که یستانف معنا داشته باشد. وقتی سوره توحید فایده نداشته باشد، سور دیگر به طریق اولی فایده ندارد. یعنی اگر توحید را خوانده حضرت میفرماید برگرد که فضیلت جمعه برسی. کیف به سور دیگر که فضیلت آنها از توحید کمتر است.
بحث سندی
این روایت از نظر سندی مشکلی ندارد. اینکه مرحوم خوئی فرموده موثق و جای دیگر فرموده معتبره، به نظر ما سند مشکلی ندارد. مرحوم حکیم میگوید خبر صباح، به نظر میرسد ایشان بر خلاف مرحوم خوئی، خیلی متعهد نیست که عناوین را مد نظر قرار دهد.
بحث دلالی
اما از نظر دلالی مرحوم سید میفرماید العدول من الفریضة الی النافلة برای کسی که سوره جمعه را فراموش کرده و یا سوره توحید یا سوره دیگر را خوانده، تا اینجا مشکلی ندارد. قضیه اثنا سوره را در باب قرائت مطرح میکنیم و این روایت به اثنا نیز کاری نداریم.
جهت دیگر این است که مرحوم سید گفته از فریضه به نافله عدول میشود ولی از این روایت برداشت نمیشود. چون این روایت اصلا فرض عدول را نمیگوید چون میفرماید یتم الرکعتین ولو اینکه مکلف، دو رکعت را دو رکعت قضا قرار دهد. در روایت توضیح نداده که دو رکعت یعنی نافله که عدول از فریضه به نافله تصحیح شود.
اما این شبهه ناتمام است. یتم الرکعتین در روایات نیز مطرح شده و اینکه گاهی به دو رکعت نافله و تطوع تصریح شده است. پس یا این روایت اطلاق دارد و عدول از فریضه به نافله را شامل میشود یا اینکه دو رکعت، به دو رکعت مستحب انصراف دارد چون هر کسی نماز قضا بر عهده ندارد.
پس فرمایش مرحوم سید کلام صحیحی است.
الخامس العدول من الفريضة إلى النافلة لإدراك الجماعة إذا دخل فيها و أقيمت الجماعة و خاف السبق بشرط عدم تجاوز محل العدول بأن دخل في ركوع الركعة الثالثة.
این مساله به باب جماعت مربوط میشود. مرحوم سید فرموده لایجوز العدول من صلاة الی صلاة اخری. دو تا نماز و دو تا مامور به باشد. العدول من الفریضة الی النافله برای درک جماعت به بحث ما مربوط میشود، بعضی از روایات دلالت دارند:
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ خَالِدٍ قَالَ: سَأَلْت أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ رَجُلٍ دَخَلَ الْمَسْجِدَ فَافْتَتَحَ الصَّلَاةَ فَبَيْنَا هُوَ قَائِمٌ يُصَلِّي إِذْ أَذَّنَ الْمُؤَذِّنُ وَ أَقَامَ الصَّلَاةَ قَالَ فَلْيُصَلِّ رَكْعَتَيْنِ ثُمَّ يَسْتَأْنِفُ الصَّلَاةَ مَعَ الْإِمَامِ وَ لْتَكُنِ الرَّكْعَتَانِ تَطَوُّعاً[4] .
با اینکه افتتاح برای نماز واجب بود ولی برای رسیدن به جماعت، فرمودند که به مستحب عدول کند تا درک کند. اصل مساله مفتی به و اجماعی و منصوص است.
خصوصیتی را مرحوم سید بیان کرده که آیا خوف سبق شرط است یا نه؟ یعنی اگر به نافله تبدیل نشود، خوف است که نماز جماعت برگزار شود و مکلف به آن نرسد و از دست برود. آیا خوف شرط است یا نه؟
مرحوم خوئی فرموده[5] خوف شرط نیست یعنی اگر در رکعت دوم نماز است و مؤذن اذان و اقامه گفت ولی میداند اگر یک رکعت یا دو رکعت دیگر بخواند باز هم به جماعت میرسد، در این صورت نیز میتواند عدول کند چون روایت مطلق است با اینکه خوف نیست.
اما ذهن عرفی میگوید مورد روایت مانع از انعقاد اطلاق است. روایت میگوید در حالی که مکلف ایستاده بود و نماز میخواند، مؤذن اذان و اقامه گفت، به طور طبیعی اگر بخواهد ادامه دهد، به نماز جماعت نمیرسد. مرحوم سید فرموده اگر به نماز جماعت نمیرسد عدول کند ولی اگر خوف ندارد نمازش را ادامه دهد، به اول نماز جماعت میرسد و نماز فردی را جماعت اعاده میکند و خدا أحبّهما را اختیار میکند. بعضی از محشین مثل مرحوم خوئی تعلیقه زدند که اگر خوف هم نبود عدول جایز است ولی به نظر چنین اطلاقی ندارد.
السادس العدول من الجماعة إلى الانفراد لعذر أو مطلقا كما هو الأقوى. السابع العدول من إمام إلى إمام إذا عرض للأول عارض.
محل بحث جایی است که از یک مأمور به، به مأمور به دیگری عدول کند ولی اینجا از جماعت به فرادی عدول میشود که فقط حالت آنها تفاوت دارد. لذا محل این بحث در باب صلاة الجماعة است و سیأتی. کسی که از ابتدا قصد عدول داشت، جماعت او از ابتدا صحیح است یا نه؟ مرحوم خوئی[6] میگوید اگر از ابتدا قصد عدول داشت، نماز جماعتش منعقد نمیشود. سیأتی.
الثامن العدول من القصر إلى التمام إذا قصد في الأثناء إقامة عشرة أيام. التاسع العدول من التمام إلى القصر إذا بدا له في الإقامة بعد ما قصدها. العاشر العدول من القصر إلى التمام أو بالعكس في مواطن التخيير.
این موارد نیز از محل بحث خارج است چون اگر قصد اقامه کند، مصداقش تمام کند و اگر قصد اقامه نکند، مصداقش قصر است لذا عدول از مامور به، به مامور به دیگر نیست بلکه از مصداقی به مصداق دیگر است. دو رکعت قصر نیت کرد و قبل از رسیدن به رکعت سوم، و هنگام تشهد ثانیه، مردد شد که اقامه کند یا نه، گفت اقامه میکنم، در این صورت باید برخیزد و 4 رکعتی تمام کند. این کار عدول نیست. یا قصد اقامه عشره داشت و در تشهد ثانیه پشیمان شد و خواست کمتر از 10 روز بماند، همانجا سلام میدهد. اینجا حقیقتاً عدول نیست.
این مطلب با آنچه در اصول گفته شده که قصر و تمام اقل و اکثر نیستند، منافات ندارد یعنی قصر و تمام متباینین هستند چون قصر به شرط شیئ یعنی به شرط سلام در رکعت دوم است ولی در تمام باید سلام در رکعت چهارم باشند، ولی به هر حال هر دو نماز، مصداق یک واجب است. لذا که حقیقت آنها یکی است، اینجا عدول علی طبق القاعده است نه علی خلاف القاعدة.
همچنین است مطلب در مورد نماز در اماکن تخییر.
برخی فقهاء گفتند اگر مکلف در حال نماز احتیاط باشد، یعنی اگر سه رکعت خوانده، یک رکعت تتمیم باشد و اگر چهار رکعت باشد، نفل واقع شود لذا اگر در میان نماز احتیاط متوجه شد که چهار رکعت خوانده، آن دو رکعت، نفل خواهد شد. این بحث ربطی به عدول ندارد چون خودش نفل است.