< فهرست دروس

درس خارج اصول احمد فرخ‌فال

99/09/16

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الفاظ/الصحيح و الأعم /بیان اشکالات و جواب آن

 

خلاصه جلسه گذشته :

در بحث صحیح و اعم از مباحث مرحوم آخوند خراسانی(ره) این طور استفاده می شود که ایشان قائل به این هستند که الفاظ عبادات وضع برای عبادات صحیح شده است و اسم برای عبادات صحیح است و نکته ای که ایشان داشتند که قدر جامع نیاز است حتی در جایی که ما قائل به این هستیم که الفاظ عبادات اسامی برای عبادات صحیح است قدر جامع نیاز داریم ، قائلین به اینکه الفاظ عبادات اسم برای اعم از صحیح و فاسد از عبادات است برای اینکه قدر جامعی برای خودشان ترسیم کنند 4 وجه بیان کردند و هر 4 وجه را مرحوم آخوند خراسانی(ره) رد کردند .

بیان وجه پنجم : وجه پنجمی که اعمی ها برای ترسیم قدرجامع و جانشینی قدرجامع بیان می کنند این است که الفاظ عبادات مثل اسامی مقادیر و اوزان است ، مرحوم آخوند خراسانی (ره) می فرمایند بعضی گفتند چطور این اسامی اوزان در موارد زائد و ناقص استعمال می شود یک کیلو گندم مثلا چند گرم بیشتر یا کمتر باشد همان یک کیلو می گویند در پیمانه هم همین را می گویند ، این تسامحات حکایت می کند از اینکه ما زائد و ناقص را هر دو را مصداق و موضوع و مسمی الفاظ عبادات بدانیم ، این عبادت با این جزء کم یا زیاد صلاه است چه مقداری کم شود و چه مقداری زیاد شود ، آن اعمی که استناد به این اسامی مقادیر و اوزان می کند می گوید شما مجبورید در اسامی مقدار و اوزان یا بگویید این اسامی ، این کیلو و این گرم و این تن و در سابق ، سه درم و پنجاه گرم و ... خب این اعمی که می گوید حال الفاظ عبادات حال اسامی اوزان و مقادیر است بلاخره شما این طور تصور کنید که این یک کیلو نه برای خصوص زائد بر یک کیلو اسم شده و وضع شده نه برای ناقص او وضع شده و حذف شده بلکه برای اعم از ناقص و زائد وضع شده است یا باید این را بگویی و یا باید بگویی این اسامی مغادیر و اوزان در آن اندازه صحیح وضع شده و برای ناقص یا زائد به طبع استعمال می شود . اگر گفتی بطبع این همان وجه چهارم است که در جلسه قبل گفتیم اما اگر گفتی این وضع شده و اسم شده برای اعم از آن صحیح می شود وجه پنجم که ما الفاظ عبادات را مثل اسامی مغادیر و اوزان که اسم برای اعم از آن وزن صحیح است بگویم الفاظ عبادات هم اسم است برای اعم از آن عبادت صحیح ، یعنی عبادت زائد و ناقص را هم در بر می گیرد .

نظر مرحوم آخوند خراسانی (ره) : و فيه‌ أن‌ الصحيح‌ كما عرفت في الوجه السابق يختلف زيادة و نقيصة فلا يكون هناك ما يلاحظ الزائد و الناقص بالقياس عليه كي يوضع اللفظ لما هو الأعم فتدبر جيدا.[1] ایشان می فرمایند همان طور که وجه چهارم را رد کردم ایم وجه پنجم را هم رد خواهم کرد .

نتیجه بحث : خب این پنج وجهی بود که اعمی ها گفتند که شما از ما قدر جامع می خواهید ما قدر جامع را اینجور درست می کنیم و مرحوم آخوند خراسانی(ره) فرمود این موارد هیچ کدام درست نیست و قدر جامع ندارد .

نکاتی را مرحوم آخوند خراسانی (ره) بیان کردند که یکی همین قدر جامع بود بنابر صحیحی قدر جامع می شود ترسیم کرد و بنابر اعمی نمی شود و آن پنج وجه را رد کردند . تا اینجا مرحوم آخوند ما نیاز به قدر جامع داریم که فقط در صحیحی است .

شما در گذشته گفتید وضع چند نوع است وضع خاص و موضوع له خاص مثل اعلام ، وضع عام و موضوع له عام مثل اسم جنس ، وضع عام و موضوع له خاص مثل حروف که مرحوم آخوند فرمود حروف این طور نیست ، وضع خاص و موضوع له عام مرحوم آخوند فرمود نه امکان ذاتی دارد و نه امکان وقوعی ، یکی از مباحثی که در بحث صحیح و اعم مورد نظر است و بحث شده است این است که آیا در الفاظ عبادات اینکه می گویید صلاه وضع شده برای این عبادت ، آیا وضع و موضوع له آن عام است و یا خاص ؟ بعضی گفتند هم وضع و هم موضوع له در الفاظ عبادات عام است یعنی صلاه وقتی شارع می خواسته وضع کند برای این عبادات یک معنای عامی را در نظر گرفته و لفظ صلاه را وضع کرده برای آن معنای عام ، پس هم معنای عام در نظر گرفته و هم موضوع له را عام در نظر گرفته است مثل صلاه چهار رکعتی دورکعتی ، صلاه حاضر و صلاه مسافر و صلاه خوف و صلاه نافله و صلاه واجب و ... وضع عام موموضع له هم عام است .

استعمالها في الجامع ، في مثل : الصلاة تنهى عن الفحشاء والصلاة معراج المؤمن وعمود الدين و الصوم جنة من النار ، مجازاً ، أو منع استعمالها فيه في مثلها ، وكل منهما بعيد إلى الغاية ، كما لا يخفى على أولي النهاية.[2]

اشکال و جواب : اگر کسی بگوید در الفاظ عبادات وضع عام و موضوع له خاص است بر خلاف حرف مرحوم آخوند خراسانی(ره) ایشان می گویند اگر این را گفتید آن وقت ﴿الصلاة تنهى عن الفحشاء﴾[3] والصلاة معراج المؤمن وعمود الدين و الصوم جنة من النار اینها می شود مجاز و حقیقی نمی شود . اگر بخواهی بگویی موضوع له خاص است باید بگویی این الفاظ در این عبارات اینها در خاص استعمال شده است و آن خصوصیت الان از اینها حذف شده است . یا باید در اینها قائل به مجاز شوی و یا باید بگویی منظور از اینها قدر جامع صلاه نیست ، هیچ کسی این را نگفته و هر دو را اشتباه می کنی .

نظر آخوند : نظر مرحوم آخوند خراسانی می گویند هر دو عام است و یک معنای عامی را شارع در نظر گرفته و لفظ صلاه را وضع کرده برای این موارد عام و می شود وضع عام و موضوع له عام .

بیان استاد : بنابراین وضع و موضوع له هر دو عام است و هر انسان عاقلی این را می پذیرد و هیچ کسی نگفته که موضوع له اینها خاص است . و نه می توانی قدر جامع را نفی کنی و نه می توانی مجازیت را نفی کنی ، چه بگویی مجاز و چه بگویی در قدر جامع نیست اینها بر صاحبان خرد سنگین است . لذا وضع و موضوع له عام است و قدر جامع در عمومیت هم فقط در صحیحی است . و در اعمی ممکن نمی باشد .

چند نکته دیگر از مرحوم آخوند خراسانی (ره) باقی مانده که در جلسه آتی بیان خواهد شد ان شاءالله .

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo