< فهرست دروس

درس تفسیر استاد محسن فقیهی

1401/12/10

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: تفسیر قرآن کریم /تفسیر سوره بقره /آیه 177

 

﴿لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِکَةِ وَ الْکِتابِ وَ النَّبِيِّينَ وَ آتَي الْمالَ عَلی‌ حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبي‌ وَ الْيَتامي‌ وَ الْمَساکينَ وَ ابْنَ السَّبيلِ وَ السَّائِلينَ وَ فِي الرِّقابِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَي الزَّکاةَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَ الصَّابِرينَ فِي الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حينَ الْبَأْسِ أُولئِکَ الَّذينَ صَدَقُوا وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ﴾[1]

صحبت در تفسیر آیه صد و هفتاد و هفتم سوره مبارک بقره است. این آیه یکی از آیاتی است که جامع تمام مسائلی است که یک انسان متقی و مؤمن باید دارا باشد. اگر این صفات را دارا باشید متقی بر شما صدق می‌کند، ﴿أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ﴾ تقوای واقعی و کامل آن است که مسائلی که در این آیه، تأکید شده مورد توجه قرار گیرد.

توجه به همه ابعاد دین:

دین فقط به مسائل مذهبی توجه نمی‌کند. دین یک ظاهر و یک باطن دارد، بعضی افراد به ظواهر دین توجه می‌کنند ولی به باطن دین توجه ندارند. ﴿لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ﴾ فکر نکنید که نیکی فقط این است که شما رو به قبله بایستید و نماز بخوانید و عبادت کنید؛ یعنی ظواهر اسلام کفایت نمی‌کند، باطن اسلام هم باید مورد توجه قرار گیرد.

﴿وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِکَةِ وَ الْکِتابِ وَ النَّبِيِّينَ﴾ اگر کسی بخواهد انسان کامل و متقی باشد باید به خدا، روز قیامت، ملائکه، قرآن و پیامبران ایمان آورد، ﴿وَ آتَي الْمالَ عَلی‌ حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبي‌ وَ الْيَتامي‌ وَ الْمَساکينَ وَ ابْنَ السَّبيلِ وَ السَّائِلينَ وَ فِي الرِّقابِ﴾ مال را دوست دارد ولی باید از آن بگذرد، گذشتن از مال خیلی سخت است.

مرجع ضمیر در ﴿عَلی‌ حُبِّهِ﴾:

ضمیر حُبِّهِ به مال برمی‌گردد یا به الله یا فقیر؟ اگر به مال برگردد، معنی آیه این است که با اینکه مال را خیلی دوست دارد و به آن علاقه‌مند است. گاهی مالی است که می‌خواهند دور بریزند، می‌گویند این را به فقیر بدهیم، مثل بعضی از افراد که لباس‌های بدون استفاده خود را به فقیر می‌دهند، این بد نیست ولی ﴿عَلی‌ حُبِّهِ﴾ نیست. ﴿عَلی‌ حُبِّهِ﴾ یعنی آن مالی که به آن علاقه دارید در راه خدا انفاق کنید.

بعضی از مفسرین ضمیر ﴿عَلی‌ حُبِّهِ﴾ را به مال برگردانده‌اند؛ یعنی آن مال را دوست دارند و با این وجود آن را در راه خدا انفاق می‌کنند و در این صورت است که مقام انسان بالا می‌رود، چون گذشت کرده و با هوای نفس خود مخالفت کرده است. یکی از نکات مهم این است که انفاق کردن دو بُعد دارد: یکی اینکه مشکلی از شخص فقیر برطرف شده و دیگری اینکه انفاق کننده از لحاظ معنوی ترقی کند و از مالی که به آن وابستگی دارد، فاصله بگیرد. اینکه در قرآن هم وارد شده که ﴿وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى‌ حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ أَسیراً﴾[2] به همین جهت است. چیزی را که علاقه دارید در راه خدا انفاق کنید، در این صورت قطع نظر از اینکه کمکی به فقرا کرده‌اید، باعث ارتقای رتبه و مقام انسان می‌شود.

بعضی از مفسرین گفته‌اند ضمیر ﴿حبه﴾ به «الله» بر می‌گردد؛ یعنی به خاطر خدا این کار را انجام دهید نه اینکه به خاطر حب مقام و محبوب شدن در میان مردم و اعتبار و مسائل مادی باشد. در این صورت ﴿عَلی‌ حُبِّهِ﴾ یعنی چون خدا را دوست دارم این مال را در راه خدا می‌دهم.

بعضی از مفسرین هم گفته‌اند که ضمیر ﴿عَلی‌ حُبِّهِ﴾ به به فقیر برمی‌گردد؛ یعنی محبت به آن فقیر باعث شده که مال به او داده شود. این هم احتمالی است که در اینجا ذکر شده است.

بهترین این احتمالات، احتمال اول است که ضمیر به مال برگردد.

معنای ﴿آتَي الْمالَ﴾:

﴿آتَی الْمالَ﴾ یعنی خودت مال را به فقیر بده. ما گاهی به افراد می‌گوییم شما از طرف من این پول را به فقیر بده و گاهی هم خودمان با دست خودمان به فقیر کمک می‌کنیم. مفسرین از این آیه برداشت کرده‌اند که انسان با دست خودش انفاق کند. اینکه وصیت کند که بعد از مرگ من فلان مال را به فقیر بدهید، ﴿آتَی الْمالَ عَلی‌ حُبِّهِ﴾ نیست. تا می‌توانید و نفس دارید، با دست خود انفاق کنید.

ذوی القربی:

اول باید به ذوی القربی کمک کنید. اگر کسی از فامیل و نزدیکان مشکل دارد، اول باید به او کمک کنید. اولین موردی که خداوند متعال در مورد انفاق سفارش می‌کند، ذوی القربی است. اگر هر کس مشکلات فامیل خودش را برطرف کند، مشکلات مردم حل می‌شود. در فامیل معمولا چند نفر ثروتمند وجود دارد، این افراد ثروتمند باید به اقوام و نزدیکان خود کمک کنند، این‌ها را اداره کنند و نگذارند فقیر شوند. گاهی برای برادر و فامیل نزدیکمان مشکلی پیش می‌آید، کمک نمی‌کنیم در حالی که خداوند اولین گروهی را که مستحق کمک هستند، ذوی القربی و نزدیکان معرفی می‌کند.

﴿وَ الْيَتامي‌﴾:

مورد دوم که باید توجه شود، یتیم‌ها هستند، باید به فرزندان کسانی که شهید شده‌اند و کسانی که پدر یا مادر ندارند، رسیدگی شود. این‌ها احتیاج به محبّت دارند.

﴿وَ الْمَساکينَ وَ ابْنَ السَّبيلِ﴾:

مورد سوم و چهارم که نیاز به رسیدگی دارد مساکین و کسانی هستند که در واقع مسکین نیستند ولی در سفر مانده‌اند، کیف و اموال او را دزدیده‌اند و چیزی ندارد.

﴿وَ السَّائِلينَ﴾:

سائلین کسانی هستند که از انسان درخواست کمک می‌کنند. ممکن است سائل نیازمند هم نباشد ولی به هر حال درخواست دارد. از این آیه برداشت می‌شود که فقیر بودن سائل شرط نیست، از مساکین جدا است. اینکه به شما رجوع کرده، خودش را کوچک کرده، اما در عین حال نباید او را رد کرد و باید به او کمک کرد.

در اینکه خداوند سائلین را به صورت مستقل در برابر مساکین و ابن سبیل قرار داده، نکته‌ای دارد و آن این است که لازم نیست سائل فقیر یا ابن سبیل باشد.

﴿وَ فِي الرِّقابِ﴾

در زمانی که برده وجود داشت، لازم بود که شما پول بدهید و برده‌ها را آزاد کنید.

﴿وَ أَقامَ الصَّلاةَ﴾:

نماز را اقامه کند، معنای اقامه نماز این نیست که نماز بخواند، بلکه این است که در جامعه کاری کند که همه نماز بخوانند. بعضی‌ها فقط خودشان نماز می‌خوانند و به دیگران کاری ندارند ولی بعضی دیگر ستادی برپا می‌کنند و مردم را تشویق به نماز خواندن می‌کنند و کمک می‌کنند که بچه‌ها نماز خواندن را یاد بگیرند. لازم است بچه‌ها از کودکی نماز خواندن را یاد بگیرند.

﴿وَ آتَي الزَّکاةَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا﴾:

کسانی که زکات می‌دهند و وقتی عهدی می‌بندند به عهد خود وفا می‌کنند.

﴿وَ الصَّابِرينَ فِي الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حينَ الْبَأْسِ﴾:

کسانی که سختی‌ها را تحمل می‌کنند، بیماری و مشکلاتی که برای انسان به وجود می‌آید را باید تحمل کرد. در جهاد و جبهه که شرکت می‌کنید، ممکن است مشکلاتی پیش آید که باید تحمل کرد.

اگر به همه این موارد عمل کردید؛ یعنی هم ظاهر دین که اقامه نماز و... است و هم باطن دین که انفاق و کمک به جامعه است هم اخلاق که وفای به عهد و صداقت و درستی است؛ اگر همه این ابعاد را داشته باشید در این صورت ﴿أُولئِکَ الَّذينَ صَدَقُوا﴾ این ایمان واقعی است وگرنه نماز می‌خواند ولی انفاق و زکات و خمس را انجام نمی‌دهد، این ایمان واقعی نیست. اگر ایمان واقعی داشته باشد همه موارد و دستورات دین را عمل می‌کند. ﴿وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ﴾ کسانی که باتقوا هستند، اینچنین عمل می‌کنند.

معنای ارتباط با خدا:

ارتباط با خدا در کنار ارتباط با مردم معنا می‌شود. ارتباط با خدا این نیست که در گوشه‌ای بنشینند و عبادت کنند، ارتباط با خدا باید در کنار ارتباط با مردم و توجه و کمک به مردم باشد.

جهاد اهمیت زیادی دارد و مدعیان دروغین ایمان از کسانی که واقعا ایمان دارند، به این شناخته می‌شوند که انسان به همه ابعاد اسلام توجه داشته باشد نه اینکه به یک بعد از اسلام توجه داشته باشد ولی به ابعاد دیگر بی‌توجه باشد.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo