< فهرست دروس

درس تفسیر استاد محسن فقیهی

1401/08/04

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: تفسیر قرآن کریم /تفسیر سوره بقره /آیه 162

 

﴿إِنَّ الَّذينَ کَفَرُوا وَ ماتُوا وَ هُمْ کُفَّارٌ أُولئِکَ عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ الْمَلائِکَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعينَ﴾[1] ﴿خالِدينَ فيها لا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ﴾[2]

صحبت در تفسیر آیه صد و شصت و دوم سوره مبارک بقره است. این آیات ذیل آیه ﴿إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَىٰ مِنْ بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَٰئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ﴾[3] نازل شده است. کسانی که حق و حقیقت را کتمان می‌کنند، مورد لعنت خداوند هستند ﴿أُولَٰئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ﴾. در آیه بعد می‌فرماید: ﴿إِنَّ الَّذينَ کَفَرُوا وَ ماتُوا وَ هُمْ کُفَّارٌ أُولئِکَ عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ الْمَلائِکَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعينَ﴾[4] کسانی که کتمان حق می‌کنند مورد لعنت پروردگار هستند.

در آیه صد و پنجاه و نه ﴿يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ﴾ صیغه مضارع به کار رفته و در آیه صد و شصت و یک ﴿أُولئِکَ عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ﴾ به صورت جمله اسمیه آمده است و دلالت بر دوام دارد و نشان دهنده شدت لعنت بیشتری است. چون کسانی که حقیقت را کتمان می‌کنند، ممکن است توبه کنند ﴿إِلاَّ الَّذينَ تابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ بَيَّنُوا فَأُولئِکَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَ أَنَا التَّوَّابُ الرَّحيمُ﴾[5] اگر کتمان کنندگان توبه کنند و اصلاح شوند و حقایق را برای مردم بیان کنند، خداوند توبه آن‌ها را می‌پذیرد. این افراد لعنت کمتری دارند، در زمان کتمان حقیقت مورد لعنت واقع شده‌اند و بعد از توبه لعنت از آن‌ها برداشته شده و تمام می‌شود. لذا یلعنهم که صیغه مضارع است، مشتمل لعنت کمتری است ولی کسانی که موفق به توبه نشدند، ﴿عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ الْمَلائِکَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعينَ﴾ همه او را لعنت می‌کنند و این لعنت، دائمی است؛ چون حقیقت را کتمان کرده و توبه هم نکرده است.

اگر شخصی حقیقت را کتمان کند و بمیرد، ﴿أُولئِکَ عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ﴾ و ﴿خالِدينَ فيها﴾ در این لعنت مخلّد هستند و دائما این لعنت برای آن‌ها است. هیچ تخفیفی برای آن‌ها در نظر گرفته نشده است ﴿لا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ﴾.

انواع تخفیف:

تخفیف گاهی کمّی است و گاهی تخفیف کیفی است؛ یعنی ﴿وَ قالَ الَّذِينَ فِي النَّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ادْعُوا رَبَّكُمْ يُخَفِّفْ عَنَّا يَوْماً مِنَ الْعَذابِ﴾[6] کسانی که در آتش جهنم هستند به دربانان جهنم می‌گویند: از خدا بخواهید که یک روز عذاب را از ما کم کند. به این تخفیف کمّی گفته می‌شود. تخفیف کیفی یعنی از کیفیت و شدت عذاب را مقداری کم کنند. اما در هر صورت ﴿لا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ﴾ خداوند می‌فرماید عذاب کسانی که کتمان حقایق می‌کنند، تخفیف داده نمی‌شود. چون کتمان حقایق علاوه بر نابود کردن خود شخص، جامعه را نابود می‌کند. به این دلیل که کتمان حقایق گناه بسیار بزرگی است، خداوند کتمان کنندگان را نسبت به کفار، بیشتر عذاب می‌کند و برخورد قوی‌تر و شدیدتری می‌کند. تمام مشکلات و بدبختی‌های جامعه به خاطر کتمان حقایق توسط کسانی است که حقیقت را فهمیده‌اند.

صورتی که از کتمان حقیقت بدتر است، این است که حق و باطل را با هم مخلوط کنند؛ یعنی باطل را توجیه کرده و به جای حقیقت برای مردم بیان می‌کند. این گناه بزرگی است و عذاب شدیدتری دارد. غیر از این است که یک شخص کافر خدا را قبول ندارد و در خانه خود شراب می‌خورد، این شخص تمام جامعه را فاسد می‌کند، چون توجیه کننده سلطان ظالم و جائر است.

علت اینکه مردم کتمان کنندگان حقیقت را لعنت می‌کنند این است که متوجه می‌شوند که کتمان کننده، حقایق را می‌دانست و برای آن‌ها بیان نکرد و توجیه کرد. چون علت بدبختی و گمراهی خود را شخص کتمان کننده می‌دانند.

معنای خالدین:

برای خالدین دو معنا ذکر کرده‌اند: یکی مکث طویل؛ یعنی عذاب طولانی و همیشگی و دیگران مکث دائم؛ یعنی دائما در عذاب خداوند هستند.

معنای يُنْظَرُونَ:

﴿وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ﴾ درباره يُنْظَرُونَ دو احتمال وجود دارد: یکی اینکه ثلاثی مجرد از ماده «نَظَرَ» باشد یا از باب افعال باشد، انظَرَ یُنظِرُ إنظار. اگر از ماده «نَظَرَ» باشد به این معنا است که خداوند متعال در روز قیامت به آن‌ها نگاه نمی‌کند: ﴿ولايُكَلِّمُهُمُ اللّهُ ولايَنظُرُ اِلَيهِم يَومَ القِيامَةِ﴾[7] در روز قیامت خداوند با آنان صحبت نمی‌کند و اصلا به آن‌ها نگاه نمی‌کند؛ یعنی مورد توجه خداوند نیستند و خدا به آن‌ها توجه نمی‌کنند. اما اگر از باب افعال باشد به معنای امهال است؛ وقتی که کسی گناه می‌کند، به او مهلت می‌دهند که فکر کند و توبه کند.

اصولا کسانی را که به زندان می‌برند، با آن‌ها صحبت می‌کنند و نصیحت و هدایت و راهنمایی می‌کنند. بعد به آن‌ها مهلت می‌دهند تا فکر کند، اگر توبه کرد و برگشت، تخفیف شامل او می‌شود اما اگر توبه نکرد به جزای عملش می‌رسد.

حال سؤال این است که آیا در روز قیامت به افراد گنهکار مخصوصا این افراد که کافر شدند ﴿ماتُوا وَ هُمْ کُفَّارٌ﴾ آیا مهلت داده می‌شود که فکر کنند یا نه؟ خداوند متعال می‌فرماید هیچ مهلتی به این افراد داده نمی‌شود.

نکته:

برای روشن شدن این بحث توجه به این نکته لازم است:

در آیه قرآن بیان شده که کسی که مدیون است و می‌گوید نمی‌توانم دین خود را ادا کنم، ﴿وَ إِنْ كانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلى‌ مَيْسَرَةٍ﴾[8] یعنی به او مهلت داده می‌شود تا به مقداری که توان دارد قرض خود را ادا کند. به این امهال گفته می‌شود مهلت دادن به جهت اینکه بتواند فکر کند و مشکل خود را حل کند. این مهلت در روز قیامت به کسی داده نمی‌شود.

برای روشن شدن مطلب مثالی را بیان می‌کنیم: وقتی دست انسان درد می‌کند، مغز او کار می‌کند، نزد طبیب می‌رود، مداوا می‌شود و بهبود می‌یابد. اگر پای انسان معیوب شود، مغزش کار می‌کند و به طبیب مراجعه می‌کند. همینطور اعضای دیگر بدن مادامی که مغز و فکر انسان سالم باشد، به دنبال مداوای خود می‌رود اما اگر مغز یا قلب انسان مشکل پیدا کند، دیگر فکر او کار نمی‌کند و خودش نمی‌تواند به دنبال مداوا برود، دیگران باید به او کمک کنند و نزد طبیب ببرند.

کسانی که در آتش جهنم مخلَد هستند، مغز و قلبشان مشکل پیدا کرده و دیگر نمی‌توان به آن‌ها مهلت داد که فکر کنند، چون مغز و قلبشان نابود شده، لذا ﴿خالِدينَ فيها لا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ﴾ به اینها مهلتی داده نمی‌شود. پس جمله ﴿وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ﴾ اشاره به این است که تمام وجود کتمان کنندگان حق را آتش فرا گرفته و به هیچ عنوان تخفیف و مهلت به آن‌ها داده نمی‌شود.

روحانیون باید حقایق را خوب بفهمند و برای مردم بیان کنند. اگر کتمان کنند یا حق و باطل را با هم مخلوط کنند، عذاب جهنم برای آن‌ها در نظر گرفته شده است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo