< فهرست دروس

درس تفسیر استاد محسن فقیهی

1400/08/26

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: تفسیر قرآن کریم /تفسیر سوره بقره /آیه 145

 

﴿وَ لَئِنْ أَتَيْتَ الَّذينَ أُوتُوا الْکِتابَ بِکُلِّ آيَةٍ ما تَبِعُوا قِبْلَتَکَ وَ ما أَنْتَ بِتابِعٍ قِبْلَتَهُمْ وَ ما بَعْضُهُمْ بِتابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّکَ إِذاً لَمِنَ الظَّالِمينَ﴾[1]

صحبت در تفسیر آیه صد و چهل و پنجم سوره بقره است. در این آیه، مسئله قبله مسلمانان که کعبه است و قبله یهود و نصاری بیت المقدس است و پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) که بعد از سیزده سال به سمت بیت المقدس نماز می‌خواند، این حکم نسخ شد و قبله مسلمانان به کعبه تغییر کرد.

تعصّب جاهلانه:

پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) اصرار داشت که یهود و نصاری ایمان آورند و قبله آنان مانند مسلمانان کعبه باشد ولی تعصّب داشتند و ایمان نمی‌آوردند. خداوند متعال در این آیه می‌فرماید اصرار نکن که فایده ندارد؛ چون بعضی افراد هستند که حقیقت را می‌دانند ولی به سبب تعصّب جاهلانه، نصیحت بر آنان تأثیر نمی‌گذارد. با اینکه در تورات و کتب آسمانی به این مطلب اشاره شده که قبله از بیت المقدس به کعبه تغییر می‌کند و این حقایق را می‌دانند ولی حاضر نیستند بپذیرند. لذا علم به تنهایی برای انسان کفایت نمی‌کند بلکه باید روحیه حق پذیری در انسان وجود داشته باشد. سعی کنیم خود و کسانی که با ما در ارتباط هستند را به حق پذیری عادت دهیم واین روحیه را در آنان تقویت کنیم که به دنبال حق باشند.

سزای پیروی از اهل باطل:

گاهی عدّه‌ای فضا را به سمتی می‌برند که به نفع خودشان است و عدّه‌ای از مردم هم از آنان پیروی می‌کنند ولی ما نباید تابع جوّ ایجاد شده باشیم، بلکه باید تابع حق و حقیقت باشیم. اگر کسی دلیل منطقی دارد باید حرف او را بپذیریم، لذا مقام معظم رهبری هم می‌فرماید از من هم انتقاد کنید اما انتقادی که سازنده باشد و همراه با اهانت نباشد و همراه با ارائه راه حل باشد وگرنه ممکن است بعضی بگویند وضع مردم را بهتر کنید، اما راه حلی ارائه نمی‌دهند؛ این درست نیست. لذا خداوند متعال در این آیه به پیامبر(صلی الله علیه و آله) می‌فرماید: اگر که تو برای اهل کتاب هزاران دلیل هم بیاوری، حرف تو را نمی‌پذیرند و از تو پیروی نمی‌کنند. ﴿وَ لَئِنْ أَتَيْتَ الَّذينَ أُوتُوا الْکِتابَ بِکُلِّ آيَةٍ ما تَبِعُوا قِبْلَتَکَ﴾.

تو نیز تابع قبله آنها نیستی ﴿وَ ما أَنْتَ بِتابِعٍ قِبْلَتَهُمْ﴾ یهود و نصاری نیز با هم اختلاف دارند و قبله عدّه‌ای غرب بیت المقدس است و قبله عدّه‌ای هم شرق بیت المقدس است ﴿وَ ما بَعْضُهُمْ بِتابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ﴾ همانطور که در آیات قبل هم در مورد اختلاف یهود و نصاری صحبت شد که ﴿وَقَالَتِ الْيَهُودُ لَيْسَتِ النَّصَارَىٰ عَلَىٰ شَيْءٍ وَقَالَتِ النَّصَارَىٰ لَيْسَتِ الْيَهُودُ عَلَىٰ شَيْءٍ﴾[2] لذا خداوند می‌فرماید اگر هزار دلیل هم برای اینها بیاوری نمی‌پذیرند.

﴿وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّکَ إِذاً لَمِنَ الظَّالِمينَ﴾ این قسمت از آیه در واقع خطاب به مردم است در عرف گفته می‌شود به در می‌گویم که دیوار گوش کند. می‌فرماید اگر تو هم بعد از اینکه وحی به تو نازل شد- که قبله شما کعبه است- پیرو هوای نفس آنان شوی، از ظالمین خواهی شد؛ یعنی اگر مسلمانان هم بعد از نزول این آیه به سمت بیت المقدس نماز بخوانند، از ظالمین خواهند بود.

اثر تعصّب:

لجاجت و تعصّب مانع تفکر صحیح است؛ یعنی افراد لجوج نمی‌توانند بر اساس حقیقت تصمیم بگیرند. وقتی حقیقت برای آنها بیان می‌شود به سبب لجاجت قبول نمی‌کنند. تعصّب داشتن روی یک مطلب اشتباه است؛ اینکه مشهور شده که حرف مرد یکی است، صحیح نیست، مرد آن است که وقتی حقیقت را فهمید حرفش عوض شود و حقیقت را بپذیرد. وقتی انسان کامل محقق می‌شود که وقتی حقیقت روشن شد، دست از باطل و مطالب ناحق بردارد. هر کاری که می‌کنیم باید بر اساس منطق صحیح باشد.

ایستادگی در مقابل جوسازی:

هیاهوهایی که در جامعه برپا می‌شود یک عده هستند که جوسازی می‌کنند و تبلیغاتی انجام می‌دهند که کار خود را پیش ببرند. پیامبر(صلی الله علیه و آله) در مقابل جوسازی‌ها می‌ایستاد و تسلیم آن نمی‌شد. اگر انتقادی وجود دارد در صورتی که همراه با استدلال و منطق باشد می‌پذیریم ولی در صورتی که منطقی نباشد، با هیاهو و جوسازی نمی‌توانید حقایق را وارونه جلوه دهید. برای احقاق حق باید ایستادگی کرد، پیامبر(صلی الله علیه و آله) اینطور بوده و ما هم وظیفه داریم همینطور باشیم.

خطر انحراف علما:

انحراف افراد با انحراف علما فرق می‌کند؛ علما وقتی منحرف می‌شوند، خطرناک هستند؛ چون می‌توانند توجیه کنند. لذا وقتی دیدید که عالمی منحرف شده، باید جلوی بزرگ شدن او گرفته شود وگرنه جمع زیادی را به سمت خود می‌کشد و منحرف می‌کند و مقابله کردن با او هزینه زیادی خواهد داشت.

پیروی از حق:

از این آیه استفاده می‌شود که علم به تنهایی انسان را نجات نمی‌دهد. علم نور است و انسان باید عالم شود اما باید این روحیه را در خود تقویت کنیم که حق را بپذیریم. من از الآن تصمیم می‌گیرم که در دنیا و فضای مجازی و کتاب‌ها، مطالب را ببینم و گوش کنم و از بهترین آنها پیروی کنم. ﴿الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ﴾[3] این برنامه طبق عقل است، نباید لجبازی و تعصّب باشد. شما حق را پیدا کنید و آن را قبول کنید.

اظهار نظر در مورد احکام:

گاهی در فضای مجازی حرف‌هایی زده می‌شود، مثل اینکه برای حجاب انتخابات برگزار کنید و اگر اکثریت به حجاب رأی دادند، حجاب را حتی اجباری کنید اما اگر اکثریت به حجاب رأی ندادند، حجاب را بردارید. خداوند در این آیه می‌فرماید در احکام خدا انتخابات وجود ندارد. مثل اینکه شما بگویید برای نماز انتخابات برگزار کنید که نماز بخوانیم یا نه؛ یا برای شرابخواری انتخابات برگزار کنید، اگر حکم خدا به مسئله‌ای تعلّق گرفت، مردم حق ندارند دخالت کنند.

دخالت مردم در جایی است که حکم خدا وجود ندارد، مباحات و مستحبات و مکروهات را می‌توانیم انجام ندهیم؛ اما واجبات را باید انجام داد و محرمات را ترک کرد. بی‌حجابی حرام است و رأی مردم در این زمینه اشتباه است. در مورد احکام خدا حتی اگر پیامبر(صلی الله علیه و آله) بخواهد به دنبال هوا و هوس مردم برود و با مردم کنار آید، از ظالمین می‌شود. وقتی حکمی از طریق آیات و روایات ثابت شد، دیگر تمام است و نمی‌توان در مورد آن اظهار نظر کرد.

به قول آیت الله العظمی اراکی(رحمه الله) کسی که مدام می‌گوید دلیل عقلی این حکم چیست، دین ندارد. علما هم قرآن و روایات را به صورت رساله در می‌آورند، دیگر چون و چرا ندارد و نباید به دنبال دلیل آن بود. الآن در بعضی از دانشگاه‌ها می‌گویند که قال الصادق و قال الباقر را کنار بگذارید و دلیل بیاورید، این برنامه در قرآن محکوم است. وقتی حکم الهی در موردی صادر شد، همه باید تسلیم آن حکم شوند و هوای نفس را کنار بگذارند.

مرحوم علامه حلّی وقتی می‌خواهد مسئله آب چاه را بیان کند که آب چاه پاک کننده است، اول چاه خانه خود را پر می‌کند و بعد در این مورد بحث می‌کند. وقتی از علت آن می‌پرسند، می‌فرماید می‌ترسم حکمی دهم که به نفع خودم باشد، لذا چاه را پر کردم که در فتوا دادن هوای نفس رسوخ نکند و حکم خدا را عوض کنم.

نحوه برخورد با جرم مسئولان:

همه مردم با هم یکسان هستند. هر مقامی داشته باشی اگر مرتکب جرم شوی، باید مجازات شوی؛ فرقی هم ندارد که چه کسی هستی، حتی اگر پیامبر هم باشی باید مجازات شوی ﴿وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّکَ إِذاً لَمِنَ الظَّالِمينَ﴾ این درس بزرگی است که از این آیه می‌گیریم و باید سرلوحه زندگی خود قرار دهیم. باید به این مسائل دقت کنیم تا مبتلا نشویم، در زمان پیامبر(صلی الله علیه و آله) بوده، الان هم در جمهوری اسلامی هست و ما مبتلا هستیم و باید در مورد جرم مسئولان مورد توجه قرار دهیم که این آیه خیلی صریح و روشن بیان کرده است که با جرم مسئولان چگونه باید برخورد کرد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo