< فهرست دروس

درس تفسیر استاد محسن فقیهی

1400/07/28

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: تفسیر قرآن کریم/ تفسیر سوره بقره/ آیه ۱۳۹-۱۴۰

﴿قُلْ أَتُحَاجُّونَنَا فِي اللَّهِ وَ هُوَ رَبُّنَا وَ رَبُّكُمْ وَ لَنَا أَعْمَالُنَا وَ لَكُمْ أَعْمَالُكُمْ وَن َحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ﴾.[1]

محاجّه در مشترکات

صحبت درباره قوم یهود و نصارا بود که ادعاهایی داشتند. یکی از این ادعاها این بود که می‌گفتند ما «ابناء الله» هستیم ﴿وَ قَالَتِ الْيهُودُ وَ النَّصَارَى نَحْنُ أَبْنَاءُ اللَّهِ وَ أَحِبَّاؤُهُ قُلْ فَلِمَ يعَذِّبُكُمْ بِذُنُوبِكُمْ بَلْ أَنْتُمْ بَشَرٌ مِمَّنْ خَلَقَ﴾[2] پیامبر به آن‌ها بگو شما هم مانند سایر انسان‌ها هستید و فرقی ندارید.

یکی دیگر از ادعاها این بود: ﴿وَ قَالُوا لَنْ يدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَى تِلْكَ أَمَانِيهُمْ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ﴾.[3] یهودی‌ها می‌گفتند: کسی داخل بهشت نمی‌شود مگر یهودی باشد. مسیحی‌ها می‌گفتند: کسی وارد بهشت نمی‌شود مگر نصرانی باشد. پیامبر (صلی الله علیه و آله) می‌فرماید که باید به اعمالتان توجه داشته باشید و فرقی بین انسان‌ها نیست ﴿وَ لَنَا أَعْمَالُنَا وَ لَكُمْ أَعْمَالُكُمْ﴾[4] .

یکی از ادعاهای آن‌ها این بود که می‌گفتند خدا فقط خدای ما است، پس این آیه نازل شد ﴿قُلْ أَتُحَاجُّونَنَا فِي اللَّهِ وَ هُوَ رَبُّنَا وَ رَبُّكُمْ وَ لَنَا أَعْمَالُنَا وَ لَكُمْ أَعْمَالُكُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ﴾. شما توحید را قبول دارید و ما هم توحید را قبول داریم پس درباره خدا با یکدیگر محاجّه‌ای نداریم. درباره خدایی که پروردگار ما و پروردگار شما است آیا با ما محاجّه دارید؟ شما با خداوند خویشاوندی ندارید که مثلا خود را فرزند خدا بدانید. شما باید به اعمالتان توجه کنید؛ اگر اعمالتان درست باشد، مقرّب پروردگار خواهید بود. این در حالی است که شما مشرک هستید اما ما دینمان خالص است. شما کسانی هستید که مسیح را پسر خدا می‌دانید، معتقد به تثلیث هستید، خدا را جسمانی می‌دانید. خداوند شرک آن‌ها را این‌گونه بیان می‌کند: ﴿وَ قَالَتِ الْيهُودُ عُزَيرٌ ابْنُ اللَّهِ وَ قَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ﴾[5] با این اعتقادات، این‌ها اخلاص درباره خداوند ندارند.

محاجّه در جایی است که اختلاف وجود داشته باشد مانند حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) با قومش ﴿وَ حَاجَّهُ قَوْمُهُ قَالَ أَتُحَاجُّونِّي فِي اللَّهِ وَ قَدْ هَدَانِ﴾[6] قوم حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) مشرک بودند و حضرت (علیه‌السلام) موحّد بود، بنابراین با هم محاجّه می‌کردند اما درباره مشترکات نباید با هم محاجّه‌ای داشته باشیم. یهود و نصارا درباره خداوند هم محاجّه می‌کردند و می‌گفتند که فقط خدای ما است.

انواع گفتن

در قرآن گاهی تعبیر به «قل» و گاهی تعبیر و «قولوا» وجود دارد. در جایی که خطاب «قل» استفاده شده، خطاب به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) است و ایشان باید آن کلام را بگوید. یهود و نصارا با پیامبر محاجّه می‌کردند و پیامبر هم باید جواب آن‌ها را بدهد.

کتمان حق

یکی از مشکلات یهود و نصارا این بود که حق و باطل را با هم مخلوط کرده بودند و حق را کتمان می‌کردند. در تورات و انجیل حقایق و بشارت‌هایی درباره پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) آمده بود اما این‌ها کتمان می‌کردند.

ادعای باطل

﴿أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ وَ إِسْمَاعِيلَ وَ إِسْحَاقَ وَ يعْقُوبَ وَ الْأَسْبَاطَ كَانُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى قُلْ أَأَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهَادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ وَ مَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ﴾.[7]

یکی از ادعاهای باطل یهود و نصارا این بود که یهودی‌ها ادعا می‌کردند حضرت ابراهیم، اسماعیل، اسحاق، یعقوب و فرزندانش (علیهم‌السلام) که پیامبر بودند یهودی بوده‌اند و نصرانی‌ها ادعا می‌کردند که نصرانی بوده‌اند. این پیامبران سال‌های زیادی قبل از حضرت موسی (علیه‌السلام) بودند، چگونه می‌گویید که آن‌ها هم یهودی بودند درصورتی‌که باید بگویید حضرت موسی (علیه‌السلام) پیرو حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) بود.

﴿قُلْ أَأَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ﴾ آیا شما بهتر می‌دانید که آن‌ها پیرو چه کسانی بودند یا خدا؟ همه مسلمان بودند و تسلیم خداوند بودند.

بالاترین ظلم

﴿وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهَادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ﴾ ای علمای یهود! ظلمی از این بالاتر نیست که انسان چیزی را بداند اما آن را کتمان کند. بر این اساس، وظیفه علما این است که حقایق را بیان کنند. علما و حوزه علمیه باید وابسته به هیچ جریان، حزب و دولتی نباشند تا بتوانند از جهت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، حقایق را بیان کنند. کسی که به جایی وابسته است مراقب است چیزی نگوید که به فلانی بربخورد. استقلال حوزه علمیه به این است که خودش، خودش را اداره کند و نیاز به کسی نداشته باشد. افتخار شیعه این است که حوزه علمیه مستقلی دارد اما حوزه اهل تسنن، مانند کشور عربستان، وابسته به دولت‌ها است و هرچه حاکمان بگویند، علما هم از آن تبعیت می‌کنند. سرباز امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) باید این روحیه را داشته باشد که استقلال فکری، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی داشته باشد.

شما علما و طلاب کار سنگینی دارید زیرا می‌دانید و اگر حقایق را کتمان کنید باعث می‌شوید که مردم گمراه شوند و از این ظالم‌تر پیدا نمی‌شود. ﴿الَّذِينَ آتَينَاهُمُ الْكِتَابَ يعْرِفُونَهُ كَمَا يعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ وَ إِنَّ فَرِيقًا مِنْهُمْ لَيكْتُمُونَ الْحَقَّ وَ هُمْ يعْلَمُونَ﴾[8] .

یهود و نصارا از کسانی بودند که حقیقت را کتمان کردند و بزرگ‌ترین ظلم را مرتکب شدند ﴿إِنَّ الَّذِينَ يكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَينَاتِ وَالْهُدَى مِنْ بَعْدِ مَا بَينَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَئِكَ يلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ﴾[9] همه لعنت‌ها برای کسانی است که می‌دانند ولی حقایق را بیان نمی‌کنند. این اختصاص به زمان و مکان خاصی ندارد لذا علما باید همیشه حقایق را بیان کنند.

در ادبیات سیاسی و قضایی عنوان «جرم ترک فعل» وجود دارد. برخی جرم‌ها بر اثر انجام فعلی مانند رشوه است اما برخی جرم‌ها بر اساس ترک عملی محقق می‌شود که باید انجام می‌دادند. اگر رئیس یا زیردستی خلاف می‌کند باید به او تذکر می‌دادی؛ چرا سکوت کردی؟ این سکوت، خلاف و جرم است. با سکوت تو بود که او مرتکب خلاف شد.

خداوند توفیق دهد تا بتوانیم حقایق را کتمان نکنیم بلکه آن‌ها را بیان کنیم.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo