< فهرست دروس

درس تفسیر استاد محسن فقیهی

1400/06/24

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: تفسیر قرآن کریم /تفسیر سوره بقره /آیه 136

 

﴿قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْنا وَ ما أُنْزِلَ إِلي‌ إِبْراهيمَ وَ إِسْماعيلَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ وَ ما أُوتِيَ مُوسي‌ وَ عيسي‌ وَ ما أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ﴾[1]

صحبت در تفسیر آیه صد و سی و ششم سوره مبارک بقره است. این آیه شریفه در رابطه با این است که مردم چگونه با پیامبران گذشته برخورد کردند؟ در این بحث توجه به این نکته لازم است که یهود و نصاری انحصار در اعتقاد داشتند به این معنا که می‌گفتند دین ما برحق است و دین دیگری را قبول نمی‌کردند. ﴿کُونُوا هُودًا أَوْ نَصَارَىٰ تَهْتَدُوا﴾[2] یعنی یهود می‌گفتند باید یهودی شوید تا هدایت شوید و نصاری می‌گفتند باید مسیحی شوید تا هدایت یابید؛ هدایت فقط یک راه دارد و آن انحصار در یهود و نصاری است. اما در مقابل این انحصار طلبی یهود و نصاری، دستور پیامبر اسلام(ص) این بود که ما تمام پیامبران گذشته را قبول داریم، همه از ناحیه خدا هستند و دستورات آنها مورد قبول ما هم هست اما دین اسلام احکام تکامل یافته‌ای دارد که از سایر شرایع کامل‌تر است. ما نسبت به دین اسلام تعصب نداریم که بگوییم سایر ادیان باطل است بلکه می‌گوییم همه ادیان درست هستند منتهی دین اسلام کامل‌ترین ادیان است.

در این آیه شریفه می‌فرماید: در مقابل یهود و نصاری بگویید که ما به خدا و آنچه که خدا نازل کرده ایمان داریم (تورات یا انجیل یا قرآن) آنچه به تمام انبیا نازل شده را قبول داریم تمام کتابهای آسمانی و دستوراتی که از ناحیه خدا نازل شده را قبول داریم و هیچ تعصبی نداریم.

انزل:

کلمه أنزَلَ یا أُنزِل یا إنزال در موارد خاصی استعمال می‌شود یا به هر موردی انزال گفته می‌شود؟ بیشتر مواردی که در قرآن استعمال شده، در رابطه با وحی پروردگار بر پیامبران است.

وَ ما أُوتِيَ:
در مقابل انزال، ﴿وَ ما أُوتِيَ﴾ قرار دارد، در رابطه با پیامبر(ص) انزال مطرح شده﴿وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْنا﴾ ولی در رابطه با نبیون ﴿وَ ما أُوتِيَ النَّبِيُّونَ﴾ یا در آیه شریفه ﴿وَ لَقَدْ آتَيْنا لُقْمانَ الْحِكْمَةَ﴾[3] ما به حضرت لقمان حکمت عطا کردیم، لازم نیست وحی از ناحیه خداوند باشد چرا که خداوند از قبل حکمت را به لقمان داده است. این غیر از وحی کردنی است که از ناحیه خداوند است لذا در بعضی تعابیر در صدر آیه أُنزِلَ می‌بینید و در ذیل آیه ﴿وَ ما أُوتِيَ﴾ مشاهده می‌کنید. ﴿وَ ما أُوتِيَ﴾ در رابطه با نبیون است و اعم از انزال است؛ یعنی اگر از بین نسب اربعه ﴿وَ ما أُوتِيَ﴾ شامل معجزات هم می‌شود و اعم از وحی است مثل ﴿وَ لَقَدْ آتَيْنا لُقْمانَ الْحِكْمَةَ﴾[4] ﴿وَلَقَدْ آتَيْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ﴾[5] و امثال این آیات.

الاسباط:

اسباط جمع سبط و به معنای نوه‌ها است. اینکه می‌گوییم امام حسن و امام حسین(علیهما السلام) سبط پیامبر(ص) هستند به معنای نوه پیامبر(ص) است.

معنای لانفرَق:

تفریق اصولا به معنای جدا کردن چیزی است که قبلا با هم جمع بوده‌اند. پیامبران با هم مجتمع و موافق هستند و اختلافی ندارند، همه از ناحیه خدا هستند و وحی خداوند را برای مردم بیان می کنند. لذا پیامبر(ص) هم می‌فرماید ما بین انبیای گذشته هیچ فرقی نمی‌گذاریم و فرمایشات آنها را قبول می‌کنیم.

وحی پیامبران الهی از ناحیه پروردگار بوده و ما هم که می‌خواهیم بپذیریم به خاطر خدا می‌پذیریم، به خاطر اینکه این وحی از ناحیه خداست و حقیقت را بیان می‌کند، ما قبول می‌کنیم. اما متأسفانه گروهی هستند که قول انبیا و اولیا را چنانچه مطابق میل و هوای نفسانی آنها باشد قبول می‌کنند اما اگر مطابق میل و هوای نفسشان نباشد قبول نمی‌کنند، یهود و نصاری اینگونه هستند. یهود و نصاری آیات تورات و انجیل را زمانی قبول می‌کنند که مطابق میل و هوای نفس آنان باشد. لذا می‌بینید که تورات و انجیل را تحریف کرده‌اند و آنچه را که با میل و هوای نفسشان موافق بوده قبول کرده‌اند و آنچه را که با هوای نفسشان موافق نبوده، قبول نکرده‌اند. قرآن می‌فرماید: ﴿ أَفَكُلَّمَا جَاءَكُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَى أَنْفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقًا كَذَّبْتُمْ وَفَرِيقًا تَقْتُلُونَ﴾[6] آنچه که خداوند به واسطه پیامبران نازل کرده، به خاطر هوای نفس شما نیست ولی شما گروهی هستید که به خاطر هوای نفستان تکذیب می‌کنید. در هر دینی عده‌ای اینگونه هستند، در دین اسلام هم عده‌ای که به ظاهر مسلمان شده‌اند، آن دستوراتی که مطابق میلشان نیست را قبول نمی‌کنند.

اگر قرآن را از ناحیه خدا می‌دانید، تمام فرمایشات پیامبر(ص) را باید قبول کنید ﴿وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى﴾[7] ﴿إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحى‌﴾[8] ‌ آنچه که پیامبر(ص) می‌فرماید از ناحیه خداوند است و شما باید همه دستورات پیامبر(ص) را بپذیرید نه آن دستوراتی که مطابق میل خودتان است. لذا حضرت امیرالمؤمنین(ع) هم در نهج البلاغه می‌فرماید: «يَعْطِفُ الرَّأْيَ عَلَى الْقُرْآنِ إِذَا عَطَفُوا الْقُرْآنَ عَلَى الرَّأْيِ»[9] یکی از مسائلی که در رابطه با ظهور آقا امام زمان(عج) مطرح می‌شود این است که مردم آنچه را که مطابق میل و هوای نفسانی خودشان است می‌پذیرند و احکام شرعی و دستورات قرآن را با هوای نفسانی خودشان تطبیق می‌دهند و توجیه می‌کنند.

باید توجه داشت که مسلمان و مؤمن واقعی کسی است که به احکام پایبند است و متعبدانه عمل می‌کند نه اینکه بعضی از احکام را قبول داشته باشد و بعضی را قبول نداشته باشد. این یکی از خصوصیات مؤمن واقعی است که تمام دستورات اسلام را پذیرفته و عمل می‌کند.

خطاب در آیه:

تعبیر ﴿قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْنا وَ ما أُنْزِلَ إِلي‌ إِبْراهيمَ﴾ آیا شامل پیامبر(ص) می‌شود یا نه؟ در آیات دیگر نیز می‌فرماید: ﴿قُلْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ عَلَيْنا وَ ما أُنْزِلَ عَلي‌ إِبْراهيمَ وَ إِسْماعيلَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ وَ ما أُوتِيَ مُوسي‌ وَ عيسي‌ وَ النَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ﴾[10] ‌ این آیه شبیه همین آیه مورد بحث است فقط فرق این آیه و آیه مورد بحث این است که در آیه مورد بحث «قولوا» آمده ولی در این آیه «قُل» آمده است.

﴿قُلْ آمَنَّا﴾ خطاب به پیامبر(ص) است و خود پیامبر(ص) هم همین را می‌گوید. می‌فرماید بگو به خدا ایمان داریم و قرآنی که بر ما نازل شده و آنچه که بر ابراهیم و اسماعیل و ... نازل شده است. پس از این آیه متوجه می‌شویم که آیه مورد بحث خطاب به پیامبر(ص) هم هست؛ یعنی هم پیامبر(ص) و هم امت پیامبر وظیفه دارند که ادیان گذشته را بپذیرند، آنها هم از ناحیه خدا هستند.

ایمان به خدا و ایمان بما انزل الینا:

ایمان به خدا و ایمان بما انزل الیه با هم توأم هستند؛ یعنی وقتی شما به خداوند ایمان دارید، به آنچه از ناحیه خداوند نازل می‌شود هم ایمان دارید. لذا می‌بینید در کنار ﴿قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ﴾ ﴿وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْنا﴾ می‌آید؛ یعنی ایمان به خدا علت است و ایمان بما انزل الیه معلول آن است و از هم جدا نمی‌شوند. اگر شما خدا را قبول دارید، باید فرمایشات خدا را هم قبول کنید.

قرآن معجزه خالده:

قرآن که بر قلب مبارک پیامبر(ص) نازل شده، بر مردم هم نازل شده؛ یعنی در اختیار مردم است و این قرآن که به پیامبر(ص) وحی شده بر مردم هم نازل شده است. ﴿قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْنا﴾ یعنی قرآن غیر از اینکه بر پیامبر(ص) نازل شده، بر مردم نیز نازل شده است؛ یعنی قرآن معجزه خالده‌ای است که برای استفاده مردم و مؤمنین نازل شده و می‌توانند از قرآن استفاده کنند و تمام احکام قرآن برای مردم نازل شده است ﴿لَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ كِتَابًا فِيهِ ذِكْرُكُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴾[11] ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمْ بُرْهَانٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُبِينًا﴾[12] ‌ قرآن برای شما نازل شده است. قرآن معجزه است، مطالب و بیان و محتوا و اخبار غیبی که در آن وجود دارد، معجزه است. این قرآن را به هر کس می‌خواهید نشان دهید و بگویید این قرآن را ببینید و اگر می‌توانید مثل آن را بیان کنید ﴿لَا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا﴾[13] ‌ تمام دنیا جمع شوند نمی‌توانند یک سوره مانند قرآن بیاورند. این قرآن برای اثبات حقانیت دین، در دست مردم و در اختیار آنان است؛ چون تحریف نشده و قابل استفاده است، احکام و دستورات نورانی قرآن به صورت یک معجزه در اختیار مردم است و برای آنان نازل شده و این تجلی قرآن برای مردم مهم است لذا آقا امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «فَتَجَلَّی لَهُمْ سُبْحَانَهُ فِی کِتَابِهِ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَکُونُوا رَأَوْه‌»[14] تجلی خداوند در کتابش است؛ یعنی شما تجلی پروردگار را در اسرار و مکنونات و محتویات قرآن احساس می‌کنید وقتی قرآن می‌خوانید، نورانیت پیدا می‌کنید و مطالبی را می‌بینید که برای شما قابل استفاده است. هر کتابی را که می‌خوانید، خسته می‌شوید و حوصله ندارید برای بار دوم مطالعه کنید، اما قرآن را هر روز تکرار کنید و بخوانید، هر روز مطلب جدیدی را استفاده می‌کنید. اینکه می‌بینید مفسرین از صدر اسلام تاکنون تفاسیر گوناگونی نوشته‌اند بخاطر همین است که مطالب جدیدی به دست آورده‌اند. هرچه در قرآن تأمل و تفکر کنید، مطالب بیشتری به دست می‌آورید. لذا این معجزه خالده حجت خداوند است و مردم باید به آن توجه کنند و به آن تمسک کنند و حجت بر آنها تمام است.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo