< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محسن فقیهی

1400/02/28

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مباحث الفاظ/وضع /مشتق

 

خلاصه جلسه گذشته: صحبت در بحث اصول درباره مشتق بود. مسئله اولی که مطرح شد این بود که آیا بحث مشتق از مسائل اصولی است یا از مبادی علم اصول است. اثبات کردیم که به نظر ما این بحث از مبادی علم اصول است و جزء مسائل این علم نیست.

مبحث اول

آیا مشتق حقیقت در خصوص متلبّس بالمبدأ في الحال است یا اعم از متلبّس بالمبدأ في الحال و ما انقضى عنه المبدأ؟

توضیح: مثلا اسم فاعلی مانند «ضارب» اطلاق شده است، معنای حقیقی آن چیست؟ آیا «زید ضارب» یعنی «زید ضارب الآن» زید اکنون زننده است. دراین‌صورت «المشتق حقيقة في خصوص المتلبّس بالمبدأ في الحال». زید اکنون تلبس به ضرب دارد. اما اگر دیروز اقدام به ضرب کرده و امروز کسی را نمی‌زند، آیا به او هم ضارب اطلاق می‌شود؟ برخی گفته‌اند که به چنین کسی هم می‌توان ضارب اطلاق کرد. بر طبق این مبنا، مشتق حقیقت در اعم است؛ اعم از متلبس بالمبدأ و ما انقضی عنه المبدأ.

صورت سوم جایی است که در آینده قرار است ضرب را انجام دهد، آیا می‌توان به او ضارب اطلاق کرد؟ علما در این صورت اتفاق نظر دارند که چنین استعمالی مجاز است. چنین استعمالی همراه با قرینه اشکالی ندارد. در جایی که اکنون در حال زدن است همه علما اتفاق نظر دارند که حقیقت است و فقط درباره گذشته اختلاف نظر وجود دارد که آیا حقیقت است یا مجا اگر حقیقت باشد، مشتق در آیات و روایات اگر متلبس به آن مبدأ باشد حقیقت است و اگر گذشته باشد، اطلاق مجازی است و خلاف ظاهر است. ظاهر لفظ همان معنای حقیقی است و باید آیات و روایات را بر معنای حقیقی حمل کنیم و اگر مشتق حقیقت در ما انقضی عنه المبدأ باشد، خلاف ظاهر است. مشتقات در زمان تلبس به مبدأ حقیقت است اما زمانی که منقضی عنه المبدأ باشد اگر مشتق در این مورد هم حقیقت است، ظهور کلام هم نسبت به حال و هم نسبت به گذشته، منعقد می‌شود اما اگر در من قضی مجاز باشد، ظهور کلام فقط در زمان حال منعقد می‌شود و ظهوری نسبت به گذشته منعقد نمی‌شود.

برخی در این بحث تفصیلاتی هم داده‌اند که اگر صیغه لازم باشد مانند قائم، حقیقت در زمان حال است؛ زید قائم یعنی اکنون ایستاده است اما در جایی که متعدی باشد مانند قاتل، اعم است چون به کسی که دیروز مرتکب قتل شده هم اکنون قاتل گفته می‌شود.

شهید ثانی (رحمه‌الله) می‌فرماید: «إطلاق المشتق كاسم الفاعل واسم المفعول باعتبار الحال حقيقة بلا نزاع، وإطلاقه باعتبار المستقبل كقوله تعالى ﴿إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُمْ مَيِّتُونَ﴾[1] مجاز قطعا».[2] ایشان فرموده است که استعمال در حال، قطعا حقیقت است و در مستقبل قطعا مجاز است مانند آیه قرآن که خداوند به پیامبر می‌فرماید: تو مرده‌ای دیگران هم مرده هستند؛ یعنی همه می‌میرند.

مرحوم فاضل نراقی هم همین مطلب را بیان می‌کند: «إطلاق المشتقّ على ذات باعتبار الحال ـ يعني عند اتّصافها بالمبدإ ، كالضارب لمباشر الضرب ـ حقيقة وفاقا ، وباعتبار المستقبل ـ أي قبل اتصافها به ، كالميّت لمن لم يمت وسيموت ـ مجاز قطعا».[3]

اختلاف فقط در تحقق مشتق در زمان گذشته است.

قول اول: اعم از اتصاف به مبدأ و انقضای مبدأ

محقق نائینی (رحمه‌الله) می‌فرماید: مشتق عنوانی است که از قیام عرض در موضوعش متولد شده است؛ مانند عرض «ضرب» که بر موضوع «زید» عارض شده است؛ بنابراین مشتقی با عنوان ضارب متولد شده است. در این مشتق زمان وجود ندارد؛ زید ضارب یعنی ضرب از وجود زید صادر شده است. این تحقق ضرب ممکن است اکنون محقق شده باشد یا در گذشته محقق شده است؛ بنابراین «المشتق حقیقة فی متلبس بالمبدأ فی الحال و ما انقضی عنه المبدأ».[4]

قول دوم: حقیقت در خصوص ما تلبس بالمبدأ

مرحوم امام خمینی می‌فرماید: مشتق در مستقبل مجاز است و نسبت به ما انقضی عنه المبدأ نیز مجاز است؛ زیرا کسی که در زمان ماضی ضارب بوده اکنون ضارب نیست بلکه در زمان گذشته ضارب بوده اما اکنون دیگر ضارب نیست. کسی که اکنون نشسته را نمی‌توانید بگویید قائم چون دیروز قائم بوده است.[5]

با اینکه مرحوم امام می‌فرماید که ممکن است نظر مرحوم نائینی هم با ما موافق باشد، اما به نظر می‌آید که این دو دیدگاه کاملا باهم متفاوت است.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo