< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محسن فقیهی

1402/10/17

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مباحث الفاظ/اوامر/ما هو المراد من لفظة «علی وجهه» في العنوان؟

 

خلاصه جلسه گذشته: بحث در رابطه با ثمره بحث إجزاء بود که گذشت.

 

الأمر الرابع :ما هو المراد من لفظة علی وجهه في العنوان؟ (المراد بالوجه في العنوان)

مرحوم صاحب کفایه قید «علی وجهه» آورده است، آنجا که فرموده است: أنّ إتیان المأمور به علی وجهه هل يقتضي الإجزاء أو لا؟ قید «علی وجهه» به چه معنایی است؟ وقتی مأموربه اتیان می‌شود علی وجهه داخل آن است یعنی مکلّف مأموربه را کامل انجام داده باشد. پس به چه دلیل صاحب کفایه این قید را آورده است؟ اقوالی در اینجا مطرح است:

القول الأول: أّن المراد من عبارة«علی وجهه»قیداً احترازّياً؛ فیكون المعنی إتیان المأموربه مع جمیع قیوده و شرائطه الشرعّیة و العقلّیة المعتبرة فیه[1] [2] [3] [4] [5]

عبارت مأموربه یعنی آنچه که به او أمر شده است، مثلاً أمر شده است أقیموا الصلاة، صلاة مأموربه مکلّف است. امّا اقیموا الصلاة بقصد القربة چطور؟ اقیموا الصلاة بقصد القربة گفته نشده است و یا اقیموا الصلاة بقصد الامتثال الامر گفته نشده است. مأموربه، صلاة است یا صلاة با قصد قربت؟ مأموربه، اقیموا الصلاة است ولی آنچه که خدا از ما می‌خواهد صلاة با قصد قربت است. کجای قرآن آمده است که نماز را با قصد قربت انجام دهید؟ برخی گفته‌اند قصد قربت قید عقلی است. عقل می‌گوید انسان باید قصد قربت داشته باشد. پس مأموربه شرعی صلاة است ولی مأموربه شرعی و عقلی، صلاة با قصد قربت است. لذا صاحب کفایة می‌فرماید: إتیان المأموربه علی وجهه؛ یعنی مأموربه مانند نماز را بخوانید و «علی وجهه» یعنی آنطور که عقل حکم می کند یعنی با قصد قربت. بنابراین علی وجهه اشاره به قیود و شرایطی است که شارع بیان نفرموده است ولی عقل بر آن دلالت می‌کند و عقل می‌گوید این قید لازم است. پس علی وجهه یعنی شرایط عقلیه و آنطوری که باید انجام بشود، هم شرعاً و هم عقلاً انجام بگیرد.

 

القول الثانی:أّنه يكون قیداً توضیحّیاً لكلمة «المأموربه»[6] [7] [8] [9]

دسته‌ای از علما فرموده‌اند که «علی وجهه» قید توضیحی کلمه «المأموربه» است. اتیان مأموربه، یعنی اینکه علی وجهه هم در داخل آن است. وقتی مأمورٌبه انجام شد یعنی مأمورٌبه علی وجهه و کامل انجام شده است. بنابراین علی وجهه می‌تواند قید توضیحی باشد. پس می‌توان این قید را حذف کرد بنابراین نیازی به آوردن این قید نبود.

قول سوم:

اینکه معنای دیگری در اینجا وجود دارد و آن این که مثلاً زمانیکه آب نبود و مکلّف طبق دستور آیه ﴿فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا﴾[10] نماز را با تیمم خوانده است و بعد معلوم بشود آب موجود بوده ولی مکلّف خبر نداشته است یا اینکه آب نبوده ولی در وقت پیدا شد. آیا این اتیان بوجهه است یا خیر؟ می‌گوییم بله؛ این اتیان علی وجهه است و مکلّف وظیفه خود را انجام داده است ولی اتیان المأموربه علی وجه الواقعی نیست بله اتیان مأموربه ظاهری است؛ چون واقعاً آب بود ولی مکلّف خبر نداشته و یا اینکه واقعاً بدن یا لباس مکلّف نجس بود ولی مکلّف خبر نداشته است. پس معنای علی وجهه، علی وجه الظاهری است. ظاهراً مکلّف وظیفه خود را انجام داده است ولی واقعاً انجام نداده است چون مکلّف نمی‌دانست لباس یا بدنش نجس است، استصحاب طهارت و قاعده طهارت جاری کرده است و طبق وظیفه نماز خوانده است و بعد از نماز، فهمیده است بدن یا لباسش نجس بوده است. آیا اینجا اتیان مأموربه علی وجهه است یا خیر؟ گفته‌اند: بله؛ این اتیان مأموربه علی وجه الظاهری است و مکلّف طبق حکم ظاهری وظیفه خود را انجام داده است و لو اینکه مطابق با واقع نبوده و بعد از نماز کشف خلاف شده است ولی این کشف خلاف وظیفه مکلّف را تغییر نمی‌دهد. مکلّف طبق استصحاب طهارت و قاعده طهارت نماز خود را بجا آورده است.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo