< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محسن فقیهی

1402/09/13

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مباحث الفاظ/اوامر/دلالت یا عدم دلالت اطلاق صیغه أمر بر فور و تراخي

 

خلاصه جلسه گذشته: بحث در رابطه با دلالت یا عدم دلالت اطلاق صیغه أمر بر فور و تراخي بود. حکم وضعی صیغه أمر را قبلاً بحث کردیم و گفتیم که صیغه أمر وضعاً دلالت بر مرّة و تکرار و فور و تراخی ندارد و فقط طلب ایجاد طبیعت است. بحث ما در اینجا در اطلاق صیغه أمر است که اگر صیغه أمر مطلق بیان شود آیا این اطلاق اقتضای فور دارد یا خیر؟

توضیح مطلب:

در اینجا یک مادّه و یک هیئت داریم. آیا در مادّه ضَرْب، مرّة وجود دارد؟ خیر، آیا تکرار وجود دارد؟ خیر، آیا در آن فور وجود دارد؟ خیر، آيا تراخی وجود دارد؟ خیر، در مادّه هیچ چیزی وجود ندارد. ضَرْب یعنی زدن؛ ممکن است فوراً باشد و ممکن است با تأخیر باشد و همچنین ممکن است مرّةً باشد و یا تکراراً. صحبت در این است که وقتی این مادّه ضَرْب أمر (إضرب) شد، اطلاق این أمر (إضرب) اقتضای فور می‌کند. دو مطلب در اینجا وجود دارد: ۱) إطلاق الطلب و ۲) إطلاق المادّة. اطلاق المادة چه اقتضایی دارد؟ و إطلاق الطلب چه إقتضایی دارد؟ اقتضای مادّه، ضَرْب است و طلب در آن هنوز نیامده است و إضرب می‌گوید همان ضَرْب را محقّق بکن. پس در اینجا یک ظهور مادّه داریم و یک ظهور هیئت. ظهور مادّه در ایجاد طبیعت بلاقید است که نه فور و نه تراخی و نه مرّة و نه تکرار در آن وجود ندارد. وقتی ضَرْب گفته می‌شود چیزی در آن وجود ندارد. ولی وقتی اضرب گفته می‌شود فرق می‌کند، برخی بر این قائلند که دلالت بر فور دارد و ما از آن فوریّت می‌فهمیم. بحث فعلیّة البعث و فعلیّة الإنبعاث است. فعلیّةالبعث و فعلیة‌الإنبعاث ملازم با فور است یعنی مثلاً من از شما می‌خواهم که این کار را انجام بدهی (فعلیّة البعث)، شما هم آن را انجام می‌دهی (فعلیّة الإنبعاث).

گفتم که ظهور المادّة فی عدم التقیید بالفور و التراخی و ظهور الهیئة بالفور. سؤال این است که کدامیک از این دو ظهور، مقدّم است؟ ظهور مادّة مقدّم است یا ظهور هیئت؟

مرحوم آخوند می‌فرماید: اطلاق المادّه مقدّم علی الهیئة؛ ظهور مادّه مقدّم است. امّا برخی گفته‌اند ظهور طلب و هیئت مقدّم است. هیئت ظهور در فعلیّة البعث و فعلیّة الإنبعاث دارد که ملازم با فور است. آیت الله مکارم (سلّمه الله تعالی) می‌فرماید: اطلاق هیئت ظهور در فوریّت دارد. یعنی وقتی گفته می‌شود إضرب، یعنی الان بزن و صلّ یعنی الان نماز بخوان. همانطور که در أوامر همه رئسای حکومتی چنین است که وقتی دستوری به زیردست خود می‌دهند اقتضای فور دارد و به معنی این است که الان این کار را بکنید. لذا عرف این اقتضا را می‌فهمد و اگر بخواهند انجام دستور با تراخی باشد آن را اعلام می کنند و می‌گویند که این دستور را مثلاً از یک ماه بعد اجرا کنید. اما اگر دستور اطلاق داشته باشد، اقتضای فور خواهد داشت. به نظر ما فرمایش آیت الله مکارم درست است و اگر أمر مولی مطلق باشد معنای آن این است که این کار را فوراً انجام بده، ولی تراخی احتیاج به بیان دارد.

 

تتمة: في ثمرة دلالة الصیغة على الفور (حكم الفعل الفور ّي بعد تأخیره)

ثمره این بحث این است که اگر واجبی فوراً انجام نشد، آیا باید فوراً ففوراً انجام بشود یا نه؟ مثلاً مکلّف نماز جمعه را در وقت خود نتوانست بجا بیاورد، آیا دو ساعت بعد می‌تواند آن را بجا بیاورد؟ و اگر باز هم نتوانست چند ساعت بعد می‌تواند بجا بیاورد؟

قبلاً هم اشاره کردیم که در فوراً ففوراً، بحث وحدة المطلوب و تعدّد المطلوب مطرح است. اصل خود نماز یک مطلوب است و فوری انجام دادن آن مطلوب دیگری است. اگر وحدة المطلوب گفتید معنای آن این است که اگر در وقت نماز جمعه، نمازت را نخواندی، تمام شد و مطلوب دیگری نداریم. نماز عید را در روز عید اگر نخواندی، تمام شد و بعداً نمی‌توانی بجا بیاوری و قضا ندارد چرا که مطلوب دیگری وجود ندارد. وحدة مطلوب یعنی باید در همان وقت خودش بجا آورده بشود، اگر بجا آورده شد شد و اگر نشد تمام شد و بجا آوردن آن در وقت بعد، تشریع و حرام است و قضا هم ندارد. امّا اگر تعدّد مطلوب باشد معنای آن این است که مثلاً در نماز، خود نماز یک مطلوب است و فوریّت مطلوب دیگر است. فوراً ففوراً یعنی اگر نماز را اوّل وقت بجا آورده نشود وقت بعد باید بجا آورده شود و اگر بازهم نشد وقت بعدی بجا آورده شود و اگر بازهم نشد باید قضای آن بجا آورده شود.

سؤال: وَسَارِعُوا إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ، فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ، یعنی چه؟ یعنی مغفرت الهی و کارهای خیر را با سرعت انجام دهید. این کاشف از آن است که اگر سرعت و فوریّت را از دلیل خارجی بفهمیم این تعدّد مطلوب است ولی اگر سرعت و فوریّت را از خود صیغه أمر بفهمیم این وحدة مطلوب است. کسانی که گفته ‌اند از خود صیغه أمر فوریّت فهمیده می‌شود این‌ها وحدت مطلوبی هستند. ولی کسانی که گفته‌اند از دلیل خارجی فوریّت فهمیده می‌شود این‌ها تعدّد مطلوبی هستند. ولی به نظر ما فوریّت از خود اطلاق صیغه أمر فهمیده می‌شود و در تعبّدیّات اگر بخواهیم قضا بکنیم احتیاج به دلیل هست ولی در توصّلیّات نیاز به دلیل نیست.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo