< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محسن فقیهی

1402/08/15

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مباحث الفاظ/اوامر/دلالت یا عدم دلالت صیغه أمر بر مرّة و تکرار

 

خلاصه جلسه گذشته: بحث در این بود که آیا صیغه أمر بر مرّة و تکرار دلالت دارد یا ندارد؟ گفتیم قول اوّل این است که أمر مطلقاً دلالت بر مرّة و تکرار ندارد و فقط طبیعت را طلب می‌کند.

مرحوم محقق خویی این قول اوّل را (که أمر مطلقاً دلالت بر مرّة و تکرار ندارد و فقط طبیعت را طلب می‌کند)، قبول دارد.

در توضیح می‌فرماید: در نواهی انحلال تحقق دارد. انحلال یعنی تکالیف متعدّده نسبت به افراد متعدّده و متعلّقات متعدّده طولاً و عرضاً، مانند لاتشرب الخمر. یعنی این نهی به تک تک افراد وارد شده است، به زید گفته شده است لاتشرب الخمر، به عمرو گفته شده است لاتشرب الخمر، به بکر گفته شده است لاتشرب الخمر و ...، کدام خمر را نخورند؟ این خمر، آن خمر، آن یکی خمر و ... این انحلالی است که در آن هم افراد عَرْضیه و هم افراد طولیه مراد هستند. افراد عرضیه یعنی به همه افراد گفته شده که خمرهایی که الان موجود هستند را نخور. افراد طولیه یعنی به همه افراد گفته شده که اگر فردا، پس فردا و در آینده هم خمر موجود شد آن‌ها را نخور.

انحلال در أمر:

مثلاً آمده است ﴿أَقِمِ الصَّلَاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلَىٰ غَسَقِ اللَّيْلِ﴾[1] نماز را وقت زوال آفتاب تا اول تاریکی شب به پا دار. أقم الصّلاة می‌گوید وسط ظهر نمازت را بخوان. أقم الصّلاة‌، إفاده مرّة دارد یا تکرار؟ أقم الصّلاة یعنی امروز نماز بخوان، فردا نماز بخوان، پس فردا نماز بخوان و ... أقم الصّلاة نسبت به افراد عرضیه و طولیه انحلالی است. یعنی من، شما، ایشان و همه، امروز و همه روزها أقم الصّلاة دارند.

و یا مثلاً در ﴿وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا﴾[2] ، براى خدا، حج آن خانه بر كسانى كه قدرت رفتن به آن را داشته باشند واجب است. در صورت استطاعت، آیا هر سال باید به حجّ رفت؟ خیر، یک بار واجب است. پس انحلال چی شد؟

﴿فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ﴾[3] پس هر که دریابد ماه رمضان را باید آن را روزه بدارد، امسال در ماه رمضان و سال دیگر در ماه رمضان و سال‌های دیگر در ماه رمضان، باید روزه بگیریم. اینجا هم انحلال وجود دارد.

با توجه به آیات فوق ‌فهمیدیم که أوامر گاهی انحلالی هستند و گاهی انحلالی نیستند.

مرحوم محقق خویی می‌فرماید: حالا که چنین شد (أمر گاهی انحلالی است و گاهی انحلالی نیست) این که بگوییم أمر انحلالی است، این را کنار بگذارید، چرا که گاهی انحلالی است و گاهی انحلالی نیست. مثلاً در ﴿وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا﴾[4] می‌گویید انحلالی نیست و فقط یکبار واجب است و اگر شخص سال دیگر هم استطاعت داشت، لازم نیست حجّ برود. این را از کجا فهمیدید؟ لذا مرحوم محقق خویی می‌فرماید: این انحلال باید قرینه داشته باشد. پس اگر روایاتی در تفسیر و توضیح آیه نبود ما نمی‌توانیم در یک جا بگوییم انحلالی است و جای دیگر بگوییم انحلالی نیست. ما باید از قرائن، شواهد و روایات استفاده بکنیم تا بتوانیم بگوییم مثلاً در جایی انحلالی است و مکرراً واجب است و جای دیگر بگوییم انحلالی نیست و یک مرتبه واجب است.

نتیجه اینکه مرّة در أمر حتماً لازم است به دلیل اینکه أمر طلب طبیعت می‌کند و طبیعت حداقل با مرّة تحقق پیدا می‌کند، امّا تکرار آن نیاز به دلیل دارد.[5]

آیت الله مکارم شیرازی (سلّمه الله تعالی) و اکثر علما همین فرمایش محقق خویی را گفته‌اند که مرّة به طور قطعی ثابت است امّا تکرار نیاز به دلیل دارد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo