< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محسن فقیهی

1402/08/07

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مباحث الفاظ/وضع/اوامر/دلالت یا عدم دلالت أمر بر مرّه یا تكرار

 

خلاصه جلسه گذشته: بحث در دلالت یا عدم دلالت أمر بر مرّه یا تكرار بود. مثلاً آیا إضرب، صَلِّ و أوامر شارع مقدس دلالت بر مرّة یا تکرار می‌کند؟ و یا اینکه نه بر مرّة دلالت می‌کند و نه بر تکرار؟

 

قول اول: نزاع در هیئت أمر است نه مادّه آن

در جلسه قبل بیان شد که یک قول این است که در مادّه أمر مرّة و تکراری وجود ندارد ولی در هیئت آن ممکن است وجود داشته باشد؛ مثلاً در ضَرْب نه مرّة وجود دارد و نه تکرار.

قول دوم: أنّ النزاع یقع في المادة و الهیئة[1]
[2]

صاحب کفایه می‌فرماید: نزاع هم در مادّه و هم در هیئت است. مثلاً در إضرب هم در مادّه آن (ض ر ب) و هم در هیئت آن (اضرب) مرّة و تکرار وجود دارد و یا وجود ندارد.

برگشت فرمایش مرحوم صاحب کفایه به همان مبنایی است که در جلسه قبل گفتیم. ایشان می‌فرماید: مادّه أمر با مادّه ماضی، مضارع، اسم فاعل، اسم مفعول ... آن یکی نیستند و هر کدام از آن‌ها برای خود لغتی هستند و معنایی دارند و اینچنین نیست که بگوییم مصدر اصل کلام است و مثلاً ضَرَبَ در اصل از ضَرْب بوده است. بلکه ضَرَبَ یک لغت است و یک معنایی برای خود دارد و یضرب هم لغت دیگری است و برای خود معنای دیگری دارد، لذا بحث می‌شود که آیا در هر کدام از این لغات مرّة و تکرار هست یا نه؟[3]

اشکال بر قول دوّم:

یکی از اشکالات این قول این است که شما گفتید مادّه اضرب با ضَرْب یکی نیست و ممکن است معنای آن‌ها متفاوت باشد و مادّه یَضرِبُ با ضَرَبَ یکی نیست و ممکن است معنای آن‌ها متفاوت باشد؛ یعنی ممکن است یکی از آن‌ها بر مرّة دلالت بکند و یکی دلالت نکند. مثلاً در مادّه إضرب مرّة یا تکرار وجود داشته باشد ولی در مادّه ضَرْب نه مرّة و نه تکرار وجود نداشته باشد. لازمه این حرف شما، اشتراک لفظی است یعنی می‌گویید: مثلاً برای لفظ (ض ر ب) در لغت، چند معنا ذکر کرده‌اند. در حالیکه لغویین قائل به اشتراک لفظی نیستند و نگفته‌اند که (ض ر ب) دو معنا دارد که در یکی مرّة وجود دارد و در یکی دیگر مرّة وجود ندارد. لازمه فرمایش شما این است که ممکن است در یک مادّه مثلاً ضَرْب مرة و تکرار نباشد ولی در مادّه‌ صیغه أمر (إضرب) مرّة و تکرار باشد و هیچ ملازمه‌ای بین آن‌ها نیست که چون مثلاً در ضَرْب مرّة ‌و تکرار نیست پس در إضرب هم مرّة و تکرار نیست. این حرف شما بر خلاف حرف همه لغویین است. لغویین می‌گویند: (ض ر ب) یک معنا بیشتر ندارد ولی شما می‌خواهید بگویید این مادّه در صیغه أمر یک معنا دارد و ممکن است مرّة و تکرار نداشته باشد ولی اگر در ماضی یا مضارع باشد یک معنایی دیگر دارد و ممکن است مرّة و تکرار داشته باشد، لازمه این حرف اشتراک لفظی است که هیچیک از لغویین این حرف را قبول ندارد. ما هم این حرف را قبول نداریم؛ چرا که پشتوانه درستی ندارد.

صیغه أمر طلب مادّه است مانند مادّه (ض ر ب) که در حالت أمر (إضرب) به معنای اطلُب منک الضرب است یعنی من از شما ضَرْب را طلب می‌کنم. طلب را از هیئت (إضرب) می‌فهمیم و طلب، طلب مادّه است پس اگر آن مادّه مرّة یا تکرار داشته باشد فعل أمر (طلب) ما هم مرّة یا تکرار خواهد داشت و اگر مرّة یا تکرار نداشته باشد فعل أمر ما هم مرّة یا تکرار نخواهد داشت.

 

القول الثالث: أنّ النزاع یقع في المادّة

مرحوم امام (اعلی الله مقامه الشریف) می‌فرماید: «لابدّ و أن یرجع النّزاع إلى المادّة» نزاع در مادّه است.[4]

دلیل قول سوم:

به دلیل اینکه طلبی که وجود دارد، طلب از مادّه است مثلاً معنای إضرب، اطلُب منک الضرب است. پس در مادّه است که مرّة یا تکرار وجود دارد و یا وجود ندارد.[5]

به نظر ما در مادّه مرّة و تکرار وجود ندارد و این مرّة و تکرار در طلب است. زیرا تا طلب نباشد مرّة و تکرار قابل تصور نیست. در إضرب که به معنای أطلُب منک الضَرْب است، این طلب است که ضَرْب را مرّةً می‌خواهد یا مکرراً. پس مادامی که طلب وجود نداشته باشد مرّة و تکرار هم معنا نخواهد داشت. بنابراین این بحث (که آيا در مادّه مرّة و تکرار وجود دارد یا خیر؟) بحث لغوی است.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo