< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محسن فقیهی

1402/08/01

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مباحث الفاظ/وضع/اوامر-دلالت یا عدم دلالت أمر بر مرّه یا تكرار

 

خلاصه جلسه گذشته: بحث در جلسه گذشته در إتيان واجب في ضمن فرد مُحرَّم بود که بحث آن به پایان رسید.

 

المبحث الخامس: في دلالة الأمر على المرة أو التكرار و عدمها

آیا دلالت أوامر بر مرّه است یا تکرار؟ مثلاً اگر مولی فرمود صَلّ یا صُمْ و یا ﴿وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا﴾[1] ، آیا به معنای این است که این کار را یک مرتبه انجام بده و یا اینکه آن را مکرراً انجام بده؟ بحث است بین علما که آیا أوامر بر مرّه دلالت دارند یا بر تکرار؟ یا اینکه اصلاً دلالت بر مرّه و تکرار ندارند؟ با توجه به اینکه در نهی دلالت بر تکرار دارد یعنی وقتی گفته می‌شود: «این کار را نکن» به معنای این نیست که این کار را فقط یکبار نکن بلکه به معنای این است که اصلاً این کار را انجام نده، آيا در أوامر هم چنین است؟

 

المقام الأول: في أن النزاع في دلالة المادة أو الهیئة أو مجموعهما؟

حالا این سؤال مطرح است که آیا این مرّه و تکرار از مادّه أمر استفاده می‌شود یا از هیئت أمر؟ صلّ یک مادّه دارد و یک هیئت. بحث ما در صیغه أمر است که آيا صیغه أمر إفاده مرّه می‌کند یا تکرار؟ یا اینکه اصلاً نه إفاده مرّه می‌کند و نه تکرار؟

سؤال اینجاست که آيا برداشت مرّه و تکرار، از مادّه أمر است یا از صیغه أمر؟

 

القول الأول: أن النزاع في دلالة هیئة الأمر، لا في مادّة الأمر[2]
[3]
[4]
[5]

در مادّه صلاة، زکاة، حجّ، خمس و ... مرّه و تکرار وجود ندارد. اما وقتی أمر به صلاة یا زکات یا خمس و ... می‌شود، برخی از آن استفاده مرّه و برخی استفاده تکرار کرده‌اند. به نظر می‌رسد اگر بخواهد مرّه یا تکرار استفاده بشود یا نشود، باید از هیئت أمر استفاده بشود نه از مادّه أمر. در مادّه أمر نه مرّه وجود دارد و نه تکرار.

دلیل قول اوّل:

حرف علمای صرفی و نحوی در مادّه أمر چیست؟ آیا مرّه و تکرار در مادّه أمر وجود دارد یا خیر؟

علمای معانی بیان مانند سکاکی، می‌فرماید: مصدر مجرّد از الف و لام، فقط دلالت بر ماهیّت می‌کند. صلاة یعنی ماهیّت صلاة و صوم یعنی ماهیّت صوم، مرّه و تکراری در آن‌ها وجود ندارد. مادّه أمر در تمام صیغه‌های ماضی، مضارع، أمر، نهی، جهد و استفهام جریان دارد. بنابراین نتیجه این می‌شود که وقتی در مادّه مرّه و تکرار وجود ندارد در صیغه و اشتقاق آن هم که از همان مادّه است مرّه و تکرار وجود ندارد، مانند: ضَرْب که ضَرَبَ، یَضرِبُ، إضرب، ضارب، مضروب و ... از آن گرفته شده است.[6]

اشکال مرحوم صاحب کفایة

صاحب کفایه حرف نحویون و مرحوم سکاکی را قبول ندارد و می‌فرماید: اینکه گفته می‌شود مصدر اصل کلام است و همه صیغه‌ها از مصدر گرفته شده‌اند، درست نیست. بلکه ضَرَبَ، از ضَرْب گرفته نشده است و خودش به تنهایی یک لغت است و یَضرِبُ، إضرب، ضارب و مضروب هم اینچنین هستند. بنابراین این استدلال که بگویید چون در مصدر مرّه و تکرار وجود ندارد پس صیغه‌های آن نیز اینچنین است، درست نیست.[7]

جواب مرحوم آخوند:

بر فرض که فرمایش نحویون مبنی بر اینکه مصدر اصل کلام است را قبول نداشته باشیم اما می‌خواهیم بگوییم بالاخره وقتی مادّه ضَرَبَ در مصدر، ماضی، مضارع، أمر، فاعل و مفعول هست، این مادّه دلالت بر مرّه و تکرار ندارد و وقتی این مادّه بر مرّه و تکرار دلالت نداشت بنابراین صیغه أمر (اضرب) هم دلالت بر مرّه و تکرار نخواهد داشت.[8] [9]


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo