< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محسن فقیهی

1402/07/15

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مباحث الفاظ/وضع/اوامر/شكّ در سقوط أمر بفعل غير

 

خلاصه جلسه گذشته: صحبت در رابطه با وجوب مباشرت یا تسبیب در أوامر بود. مباشرت یعنی اینکه انسان خودش کاری را که از وی خواسته شده است انجام بدهد. تسبیب هم بدین معنا است که شخص برای کاری که به وی أمر شده است می‌تواند نائب بگیرد. آیا انسان می‌تواند مثلاً رمی جمرات را به نائب بسپارد؟ اگر مباشرت شرط باشد جایز نیست و اگر مباشرت شرط نباشد جایز است.

گاهی اصل لفظی داریم، مانند اینکه خطاب به ابن المیّت آمده است که «الولد الأکبر للمیت یصلّی صلاة المیّت» نمازهای قضای میّت را ولد اکبر بجا بیاورد. اینجا اقتضای مباشرت دارد، چون اصل لفظی داریم یعنی ظاهر روایت دلالت می‌کند که ولد اکبر قضا را بجا بیاورد. از ظاهر و اطلاق روایت استفاده می‌شود که شخص باید خودش این کار را انجام بدهد، به این اصل لفظی گفته می‌شود.

اما گاهی اصل لفظی نداریم و وجوب واجبی به وسیله عقل یا اجماع ثابت شده است. برداشت احکام بعضی‌ از آیات، بعضی از روایات، بعضی‌ با اجماع و برخی‌ با عقل هستند. اگر دلیل لفظی داشته باشیم از خطاب، استفاده مباشرت می‌کنیم اما اگر دلیل لفظی نبود و حکم عقلی بود که هذا واجبٌ عقلاً، در اینجا اصل عملی چیست؟ آیا مباشرت است یا تسبیب؟

در اینجا دو قول وجود دارد:

مرحوم نائینی و مرحوم محقق خویی با شهید صدر و مرحوم شیخ حسین حلّی اختلاف وجود دارد.

۱) مرحوم نائینی و محقق خویی قائل بر احتیاط و اشتغال هستند.

۲) و شهید صدر و شیخ حسین حلّی قائل بر برائت هستند.

 

القول الأول: عدم السقوط بفعل الغير و وجوب المباشرة (الاشتغال) [1] [2]

توضیح فرمایش مرحوم نائینی و محقق خویی

مثلاً تکلیفی برای شما و همه آمده است و شما باید آن تکلیف را انجام بدهید اما چون حال انجام دادن آن را ندارید می‌خواهید نائب بگیرید، آیا می‌توانید نائب بگیرید؟ اصل وجوب مسلّم است اما اگر شخص دیگری انجام داد شکّ دارم که آیا تکلیف از من ساقط می‌شود یا خیر؟ مرحوم نائینی و محقق خویی می‌فرمایند: وجوب مسلّم است و شکّ در تکلیف نداریم بلکه شکّ در مکلفٌ‌به است که آیا مباشرت لازم است یا خیر؟ اینجا جای قاعده اشتغال و قاعده احتیاط است، چون تکلیف قطعی داریم لذا اشتغال یقینی فراغ یقینی می‌خواهد.

 

القول الثاني: السقوط و عدم وجوب المباشرة (البراءة) [3] [4]

مرحوم شهید صدر و شیخ حسین حلّی می‌فرمایند: اینکه فرمودید شکّ در مکلفٌ‌به است اینچنین نیست بلکه در اینجا شکّ در تکلیف است. مثلاً اگر کسی (نماز که واجب است) شکّ بکند آیا تعمّم (عمامه گذاشتن) هم واجب است یا خیر؟ برائت جاری می‌شود با اینکه تکلیف به اصل صلاة مسلّم است اما اینکه نمی‌دانم آیا تعمّم هم شرط است یا خیر؟ برائت جاری می‌کنیم. در ما نحن فیه (مباشرت) هم اصل تکلیف مسلّم است اما آیا مباشرت لازم است یا خیر؟ مشکوک است لذا برائت جاری می‌کنیم.

مرحوم شهید صدر فرمایش دیگری دارد که به نظر ما هم این فرمایش، فرمایش خوبی است. می‌فرماید: اگر واجب فوریت داشته باشد، قاعده اشتغال در آنجا جاری می‌شود. من هم در این مسأله با محقق خویی و مرحوم نائینی موافق هستم. به دلیل اینکه اگر فوریت لازم باشد معنایش این است که برای شما واجب فوری است و باید سریع آن را انجام بدهی. اینکه بخواهی به این شخص یا آن شخص بگویی و دنبال نائب بگردی که اگر او انجام داد من انجام ندهم، فوریت در اینصورت از بین می‌رود، پس باید خود شخص مباشرتاً آن را فوراً انجام بدهد. اما اگر واجب فوریت نداشته باشد، می‌گوییم چون فوری نیست صبر می‌کنیم شاید کس دیگری آن را انجام داد که اگر شخص دیگری انجام داد ما انجام نمی‌دهیم.

به نظر ما فرمایش شهید صدر و شیخ حسین حلّی درست نیست و فرمایش محقق خویی و مرحوم نائینی مناسب‌تر است. به دلیل اینکه مرحوم نائینی فرمودند تکلیف ثابت است و شما اشتغال به تکلیف دارید، حالا بعد از نایب گرفتن شما شکّ دارید که آیا تکلیف را درست انجام داده‌اید یا خیر؟ بله اگر واجب توصلی باشد می‌توانید نایب بگیرید اما وقتی ثابت نیست که این واجب توصلی است یا نه، در اینجا شاید لازم باشد که شخص خودش واجب را بجا بیاورد، چرا که اشتغال یقینی فراغ یقینی می‌خواهد پس باید احتیاط بکنیم و در موارد مشکوک، مباشرت را لحاظ بکنیم.

و همچنین عقلای عالم در همه دنیا اگر به کسی دستوری بدهند آیا قصدشان این است که خود شخص مباشرتاً آن کار را انجام بدهد یا اینکه اگر شخص دیگری به جای نفر اول انجام داد از او هم می‌پذیرند؟ عقلای عالم وقتی به کسی دستوری می‌دهند ظهور آن در این است که خود شخص آن کار را انجام بدهد نه شخص دیگر. مثلاً پدر به بچه بزرگتر خود می‌گوید بلند شو و این کار را بکن. پدر از بچه بزرگتر می‌خواهد که فلان کار را انجام بدهد آیا اگر بچه کوچکترش آن را انجام بدهد آیا کفایت می‌کند یا خیر؟ چون پدر می‌داند این بچه بزرگتر عقلش می‌رسد و کارهای بانکی را می‌تواند انجام بدهد. بعضی کارها هست که بچه بزرگتر می‌تواند انجام بدهد ولی بچه کوچکتر نمی‌تواند.

البته این فرمایش شهید صدر هم حرف خوبی است که فرمود اگر واجب فوری باشد، قاعده اشتغال جاری می‌شود.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo