< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محسن فقیهی

1402/07/10

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مباحث الفاظ/وضع/اوامر/شكّ در سقوط أمر بفعل غير

 

خلاصه جلسه گذشته: صحبت در رابطه با وجوب یا عدم وجوب مباشرت در أوامر بود. أمری از مولی صادر شده است نمی‌دانیم خود شخص باید آن کار را انجام بدهد یا دیگری هم می‌تواند انجام بدهد؟

مثلاً در روایت آمده است ولد اکبر نمازهای قضای پدرفوت شده را بجا بیاورد. آیا خود ولد اکبر مباشرتاً باید قضاها را بجا بیاورد و یا نائب هم می‌تواند بگیرد؟ فرض بر این است که دلیلی هم نداریم و از آیات و روایات نتوانستیم مباشرت یا عدم مباشرت را استفاده بکنیم. اگر گفتیم مباشرت شرط است باید خود ولد اکبر آن‌ها بجا بیاورد، ولی اگر گفتیم مباشرت شرط نیست، می‌تواند نائب بگیرد.

 

قول أول: عدم سقوط واجب بفعل غير و وجوب مباشرت (الاشتغال)[1] [2] .

دليل قول أول .

فرمایش مرحوم نائینی:

مرحوم محقق نائینی از دو راه (دوران الأمر بین التعیین و التخییر، دوران الأمر بین الإطلاق و الاشتراط) وارد شده است. مثلاً در قضای ولد اکبر دوران بین تعیین و تخییر است که آیا باید خودم انجام بدهم یا مخیّر هستم که به دیگری واگذار کنم؟ در دوران بین تعیین و تخییر، تعیین اولی است و انسان باید خودش مباشرتاً انجام دهد.

در دوران بین اطلاق و اشتراط، مثلاً قضای نماز پدر را آیا ولد اکبر مباشرتاً انجام بدهد (اشتراط) یا نائب هم می‌تواند انجام بدهد (اطلاق)؟ اشتراط دو نوع است: 1) گاهی شکّ در تکلیف است. ۲) گاهی شکّ در مکلفٌ‌به است. به عبارتی گاهی شرط، شرط ثبوت تکلیف است و گاهی شرط، شرط بقای تکلیف است. مانند: ﴿وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا﴾[3] استطاعت شرط وجوب حج است لذا اگر شکّ کردیم که آیا استطاعت داریم یا خیر، شرط در ثبوت تکلیف است، پس اگر استطاعت نداشته باشیم تکلیف (بجا آوردن حج) هم نداریم.

در شکّ اشتراط و اطلاق، اگر شرط، شرط ثبوت تکلیف باشد، برائت جاری می‌شود مانند: استطاعت. اما اگر شرط، شرط در ثبوت نباشد بلکه شرط در سقوط تکلیف باشد یعنی تکلیف ثابت شده است ولی نمی‌دانیم آیا ساقط شده است یا خیر؟ در اینجا برائت جاری نمی‌شود بلکه قاعده اشتغال جاری است. [4]

اگر کسی به چند نفر سلام بکند، نفر اول شکّ دارد جواب بدهد یا نه؟ شاید دیگری جواب بدهد. آیا واجب است نفر اول جواب بدهد یا نه؟ نفرات بعد ممکن است جواب بدهند یا جواب ندهند.

همین که شخصی سلام کرده است تکلیف به عهده این فرد آمده است، اگر نفرات دیگر جواب دادند تکلیف از این فرد ساقط می‌شود، اما اگر جواب نداند، تکلیف از او ساقط نمی‌شود. اینجا شکّ در مکلفٌ‌به است، چرا که شخص سلام کرده است پس اصل تکلیف آمده است و جواب سلام واجب است و شما باید جواب او را بدهی ولی چون چند نفر هستید ممکن است دیگری جواب بدهد. پس اصل تکلیف مسلّم است و شکّ در مکلفٌ‌به است و بحث در این است که با جواب یک نفر تکلیف از دیگری ساقط می‌شود یا خیر؟

در بحث ولد اکبر نیز تکلیف متوجه مولد اکبر هست و ولد اکبر باید نمازهای قضای پدر را بجا بیاورد. در اینجا اصل تکلیف مسلّم است و شکّ در مکلفٌ‌به است و قاعده اشتغال جاری است پس باید احتیاط بکند و خود ولد اکبر مباشرتاً قضای پدر را بجا بیاورد.

بنابراین در شکّ در تکلیف مانند شکّ در استطاعت، برائت جاری می‌شود و در شکّ در مکلفٌ‌به که تکلیف مسلّم است، قاعده اشتغال جاری است. مانند جواب سلام برای چند نفر، باید نفر اول احتیاط کند و جواب سلام را بدهد. [5]

 

فرمایش مرحوم محقق خویی:

مرحوم محقق خویی که شاگرد مرحوم نائینی است ایشان هم همین مطلب را می‌فرماید که «مقتضی الأصل فیه الاشتغال؛ لکون التکلیف فیه ثابتاً إنّما الشكّ في سقوطه»[6]

 

قول دوّم: سقوط تکلیف و عدم وجوب مباشرت (برائت)

شهید صدر می‌فرماید: فرمایش محقق نائینی و محقق خویی درست نیست. ایشان فرمودند شکّ در تکلیف و شکّ در مکلفٌ‌به، ما نحن فیه هم شکّ در مکلفٌ‌به است و قاعده اشتغال جاری است، این حرف درست نیست به دلیل اینکه احتمال دارد توجه تکلیف به جامع باشد یعنی مثلاً وقتی می‌گوید میت را دفن بکن، مقصود مولی این است که یک نفر این کار را انجام بدهد نه شما، تا دفن میت انجام بشود. اینکه مولی أمر می‌کند: کفن بکن، تجهیز بکن و دفن بکن، در این‌ها تکلیف به جامع تعلق گرفته است نه به فرد. پس در بحث قضای نمازهای پدر نیز این چنین است که قضای این میت باید خوانده بشود نه اینکه فقط ولد اکبر آن را انجام بدهد. پس شکّ در تکلیف است یعنی نمی‌دانید که آیا تکلیف به شخص شما تعلق گرفته یا به صورت کلی نماز پدر باید قضا بشود؟ اگر تکلیف به جامع تعلق گرفته باشد مباشرت لازم نیست و اگر تکلیف به شخص تعلق گرفته باشد مباشرت لازم است. بنابراین چون احتمال می‌دهیم تکلیف به جامع تعلق گرفته باشد و اصل تکلیف معلوم نیست که به شخص تعلق گرفته باشد یا نه، برائت جاری می‌شود. در بحث ولد اکبر نیز که شکّ داریم آیا ولد اکبر باید نماز قضای پدر را بجا بیاورد یا نائب هم می‌تواند بجا بیاورد؟ اینجا برائت جاری می‌شود و تکلیفی متوجه ولد اکبر نیست. و در سلام به چند نفر هم همین مسأله جاری است.[7]


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo