< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محسن فقیهی

1402/02/24

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مباحث الفاظ/وضع/اوامر/اصل لفظی در أوامر

 

خلاصه جلسه گذشته: صحبت در رابطه با اصل لفظی در اوامر در توصلی و تعبدی بود که آیا اطلاق ادله أوامر، اقتضای تعبدی می‌کند تا قصد قربت لازم باشد یا توصلی می کند تا قصد قربت لازم نباشد؟ کسانی که اصالة التعبدیة هستند می‌گویند در موارد مشکوک، قصد قربت لازم است و کسانی که اصالة التوصلیة هستند می‌گویند در موارد مشکوک، قصد قربت لازم نیست.

اقوال در این بحث: .

قول سوم: التوصّلية[1] [2]

در موارد مشکوک، اصل توصّلیّت است و قصد قربت لازم نیست.

دلیل قول سوّم: اطلاق مقامی[3]

در ادله قول سوّم برخی از بزرگان لفظ «اطلاق مقامی» را بیان فرموده‌اند. توضیح این که دو نوع اطلاق داریم: 1) اطلاق لفظی، 2) اطلاق مقامی.

اطلاق لفظی: اطلاق لفظی در جایی است که در آیات و روایات، لفظی مطلق آمده است و مقدمات حکمت وجود دارد و قابل تقیید است ولی تقییدی صورت نگرفته است. مثلاً شارع فرموده است: اعتق رقبةً. در حالیکه شارع می‌توانست بفرماید: اعتق رقبةً مؤمنةً ولی قید مؤمنةً را نیاورده است. این اطلاق لفظی است.

اطلاق مقامی: اما یک نوع اطلاق را مرحوم نائینی و دسته‌ای از علما بیان کرده‌اند و اسم آن را اطلاق مقامی گذاشته‌اند. آنجایی که تقیید ممکن نیست و شارع نمی‌تواند قید را بیان کند و وقتی تقیید ممکن نشد، اطلاق هم صحیح نیست. با بیان اوّل تقیید ممکن نیست ولی در بیان جدید و دوّم تقیید ممکن است و می‌گویند مولی چون در بیان دوّم هم قید را بیان نکرده است؛ پس معلوم می‌شود قید، مراد مولی نبوده است، به این «اطلاق مقامی» گفته می‌شود.

در رابطه با قصدالأمر (قصد قربت) چون نظر مرحوم آخوند این است که تقیید لفظی امکان ندارد و تقدّم علّت بر معلول لازم می‌آید، مرحوم نائینی اطلاق مقامی را بیان می کند. و معنای آن این است که در بیان اوّل محال است که قید آورده شود ولی در بیان دوم که محال نیست. مولی در بیان اول می‌تواند بفرماید: صلّ و در بیان دوّم بفرماید: صلّ مع قصد القربة. [4]

نکته دیگر این است که در اینجا یک وحدت مطلوب وجود دارد. آیا قصد قربت یک واجبی است در کنار نماز به نحو جدا یا به نحو وحدت مطلوب؟ یعنی نماز باید با قصد قربت باشد و اگر قصد قربت نباشد اصلاً نماز نیست. لذا می گوییم در اینجا اقلّ و اکثر ارتباطی است نه استقلالی، یعنی وحدت مطلوب وجود دارد. وحدت مطلوب هم باید در اینجا باید مورد توجه باشد، چون تأثیر دارد. در اقلّ و اکثر ارتباطی و وحدت مطلوب عده زیادی از علما قائل به احتیاط شده‌اند و گفته‌اند اگر شکّ بکنیم باید احتیاط بکنیم چون وحدت مطلوب است. ولی در اقلّ و اکثر استقلالی، قائل به برائت هستند.

نکته دیگری که در اینجا مطرح است این است که خداوند متعال در قرآن مجید می‌فرماید: ﴿وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلَّهِ﴾[5] لِلَّهِ یعنی قصد قربت. خداوند متعال قصد قربت را در برخی عبادات در قرآن کریم بیان فرموده است. بنابراین شارع می‌تواند بفرماید: صلّ لله، أتوا الزکاة لله، صوموا لله و ... همانطور که در این آیه در مورد حج و عمره بیان فرموده است و قصد قربت را واجب کرده است. پس در بیان اوّل یا بیان دوّم تقیید ممکن است. شارع مقدس در بیان اول فرموده است: ﴿وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا﴾[6] و در بیان دوم فرموده است: ﴿وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلَّهِ﴾[7] . در بیان دوّم لِلَّهِ را اضافه کرده است. در بیان اول هم می‌توانست این قید را بیاورد که به این اطلاق مقامی گفته می‌شود. امّا اگر در موردی قید را بیان نکرده باشد مثلاً در أتوا الزکاة، قید لله را بیان نکرده است، آیا می‌توانیم اطلاق مقامی بگیریم یا نه؟ این مورد بحث است.

کلام محقق إیرواني در این بحث

مرحوم ایروانی می‌فرماید: ما در کل عبادات این نکته را داریم که ﴿وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ﴾[8] یعنی تمام أوامر پروردگار برای لیعبدوا الله مخلصین له الدین است. پس همه جا قصد قربت و اخلاص لازم است. مرحوم ایروانی می‌فرماید: با اطلاق این آیه شریفه اصالة التعبدیة درست است. یعنی طبق این آیه شریفه، اگر در هر واجبی در تعبّدی یا توصّلی بودن آن شکّ داشته باشیم باید بگوییم تعبّدی است و قصد قربت لازم است. [9]


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo