< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محسن فقیهی

1402/02/10

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مباحث الفاظ/وضع/اوامر/تعریف تعبّدی و توصّلی

 

خلاصه جلسه گذشته: صحبت در رابطه با توصّلی و تعبّدی بود گفتیم که واجبات دو قسم هستند: واجبات تعبّدی: واجباتی که قصد قربت در آن‌ها لازم است و واجبات توصّلی: واجباتی که قصد قربت در آن‌ها لازم نیست. بحث است بین علما که در موارد مشکوک - که نمی‌دانیم این واجب قصد قربت نیاز دارد یا خیر؟ - آیا اصل واجب توصّلی است یا واجب تعبّدی؟ آیا اصالة التعبّدیّة أو اصالة التوصّلیّة؟

برای روشن شدن بحث ابتدا باید تعریف تعبّدی و توصّلی روشن شود که تعاریفی در جلسات قبل بیان شد.

 

نکته:

استاد: تعریف مختار ما این تعریف بود که «کلّ ما کان فیه جهة عبودیّة المولی و التقرّب إلیه» هر چیزی که جنبه عبودیت و تقرب مولی را دارد تعبّدی است و آنچه که جهت عبودیت و تقرب ندارد توصّلی است. در تعبیر برخی آمده است: ما یلزم فیه قصد القربة، ما این قید (ما یلزم) را حذف کردیم چون تعبّدیات و توصّلیات دو قسم هستند: 1) واجبات (واجبات تعبّدی و واجبات توصّلی) 2) مستحبات (مستحبات تعبّدی و مستحبات توصّلی). برای اینکه تعریف شامل هر دو (واجبات و مستحبات) بشود قید «ما یلزم» را حذف کردیم و گفتیم ما فیه جهة العبودیة. چرا که در مستحبات لزومی در کار نیست ولی انسان مثلاً می‌خواهد نماز شب بخواهد با اینکه واجب نیست و مستحب است، نیاز است که قصد قربت بکند.

کلام بعض الأصوليين في المقام:

آیت الله مکارم (سلّمه الله تعالی) می‌فرماید: افعال اختیاریه انسان بر دو قسم است: 1) اینکه انسان حاجات یومیه خود را برآورده می‌کند. مثلاً خریدها و معاملات و ... که انجام می‌دهد و برای مصرف روزانه خود نان و گوشتی می‌خرد. 2) بعضی از افعال را انسان برای خدا انجام می‌دهد نه برای چیز دیگر. مثلاً برای خدا نماز واجب یا مستحب می‌خواند. این‌ها برای مسائل مادّی نیست بلکه معنوی است. خود این قسم دو صورت دارد: 1- گاهی این کار که برای خدا است ماهیّت عبادی دارد، مانند: سجده. انسان اگر برای خدا سجده کند این عبادت خداوند متعال است اما اگر برای بت سجده بکند، عبادت بت است. در هر حال سجده برای هر چیزی که باشد، ماهیّت عبادی دارد. 2- گاهی انسان کاری که انجام می‌دهد ماهیّت عبادی ندارد، مانند: امساک کردن. عده‌ای هستند که برای لاغری رژیم می‌گیرند و تا ساعت‌ها غذا نمی‌خورند و از آنجایی که این امساک برای خدا نیست، عبادت نیست و فقط رژیم لاغری است. ولی گاهی امساک برای خداست و زمانی که امساک برای خدا باشد این امساک عبادت خواهد بود. بنابراین فرق سجده با صوم این است که سجده ماهیّت عبادی دارد و اگر انسان قصد قربت بکند یا نکند عبادت است ولی صوم ماهیّت عبادی ندارد لذا اگر انسان در صوم، قصد قربت بکند عبادت خواهد بود و الا عبادت نیست. بعضی از علما قائل بودند که فرق تعبّدی و توصّلی این است که در تعبّدی قصد قربت وجود دارد ولی در توصّلی قصد قربت وجود ندارد. آیت الله مکارم (سلمه الله تعالی) می‌فرماید: این تعریف کامل نیست. گاهی ماهیّت کاری که انجام می گیرد عبادی است مانند: سجده و گاهی ماهیّت کار عبادی نیست ولی با قصد قربت عبادی می‌شود مانند: صوم. حاصل فرمایش ایشان این است که یک حُسن فاعلی وجود دارد و یک حُسن فعلی. در تعبّدی هر دو (حسن فاعلی و حسن فعلی) لازم است. یعنی اگر قصد انسان، قصد قربت باشد این حسن فاعلی است و دیگر اینکه خود آن عمل ماهیّت عبادی داشته باشد و آن حسن فعلی است.[1]

 

اشکال بر فرمایش آیت الله مکارم (سلمه الله تعالی)

نظر استاد: شما می‌فرمایید ماهیّت سجده عبادی است ولی ماهیّت صوم عبادی نیست پس اگر در صوم قصد قربت وجود داشته باشد عبادی خواهد بود و الا عبادت نیست. ولی سجده اگر بر درخت یا بت هم باشد عبادت است و نیاز به قصد قربت نیست. ما می‌گوییم آیه شریفه که می‌فرماید: ﴿وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ﴾[2] خداوند در این آیه به ملائکه أمر می‌کند که به آدم سجده کنند و ملائکه هم سجده کردند، اگر ماهیّت سجده ماهیّت عبادی است قابل تغییر نیست پس آیا این سجده، عبادت آدم است یا خیر؟ چرا خداوند دستور به سجده بر آدم داده است؟ بنابر فرمایش شما این سجده باید عبادت آدم باشد و خداوند عبادت آدم را اجازه داده است در حالیکه ﴿إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ﴾[3] و این قابل تخصیص نیست و عبادت غیر خدا جایز نیست. پس سجده ماهیّت عبادی ندارد و تابع دستور خداوند متعال است و ملائکه در حالیکه به آدم سجده کردند خدا را عبادت کردند. بنابراین اینکه شما بین صوم و سجده فرق گذاشته‌اید که سجده ماهیّت عبادی دارد و صوم ماهیّت عبادی ندارد و نیاز به قصد قربت دارد تا عبادی بشود، درست نیست و ماهیّت سجده نیز عبادی نیست و تابع دستور خداوند متعال است و می‌بینیم که آدم مورد سجده ملائکه واقع شد در حالیکه سجده بر غیرخدا حرام است ولی وقتی خود خداوند دستور به سجده آدم بدهد علاوه بر اینکه حرام نیست بلکه عبادت خداوند متعال است. طبق فرمایش شما سجده حسن فعلی دارد در حالیکه اگر سجده برای شیطان باشد حس فعلی ندارد که هیچ بلکه قبح فعلی دارد ولی اگر برای خدا باشد حسن فعلی دارد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo