درس خارج اصول استاد محسن فقیهی
1401/12/08
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مباحث الفاظ/وضع/اوامر/دلالت جمله خبریه در مقام طلب و بعث بر وجوب
خلاصه جلسه گذشته: صحبت در این بود که آیا جمله خبریه در مقام انشاء، دلالت بر وجوب دارد یا ندارد؟
قول اول این بود که جمله خبریه در مقام انشاء، دلالت بر وجوب دارد.
سائل سؤال میکند من در نماز رکوع را فراموش کردم تکلیف من چیست؟ حضرت در جواب به جای اینکه بفرماید: أعد الصلاة، میفرماید: یُعیدُ الصلاة.
القول الأول: أنّها تدل على الوجوب[1] .
دلائل قائلین بر وجوب .
دلیل اول:
برخی فرمودهاند جمله خبریه اگر در مقام طلب باشد بر وجوب دلالت دارد. توضیح اینکه گاهی جمله خبریه در مقام طلب نیست و در مقام إخبار و تقبیح است؛ مثلاً گفته میشود: زیدٌ یشربُ الخمر یا زیدٌ یضربُ یا زیدٌ یسرقُ، اینها در مقام إخبار و بعضی در مقام تقبیح هستند و در مقام طلب نیستند. لذا اینکه میگوییم دلالت بر وجوب میکند این است که جمله خبریه باید در مقام طلب باشد نه اینکه در مقام دیگری باشد. اگر جمله خبریه در مقام طلب باشد مانند: یعید الصلاة، مفید وجوب است لأنه أقرب المجازات، وقتی کلمه عالم گفته میشود انصراف آن به علمای بزرگ و مرجع تقلید است نه یک طلبه عادی، یعنی المطلق ینصرف إلی الوجه الأکمل. فرض این است که صیغه مضارع مانند یعید و یغتسل، طلب را افاده میکنند. طلب نیز مراتبی دارد: مرتبه أکمل و مرتبه أضعف. وجوب و استحباب هر دو طلب هستند ولی وجوب أکمل است و استحباب أضعف. اگر از یک لفظی معنای مجازی اراده بشود و آن معنای مجازی مراتبی داشته باشد اینکه مولی کدام مرتبه را اراده کرده است؟ نمیدانیم. آیا مرتبه أکمل یعنی وجوب را اراده کرده است؟ یا مرتبه أضعف یعنی استحباب را، الأطلاق ینصرف إلی فرد الأکمل. أقرب المجازات همان وجوب است. وقتی طلب شد أقرب المجازات آن وجوب است. لذا گفتهاند لفظ یعید، معنای حقیقی آن خبر است که اراده نشده است و معنای مجازی آن که انشاء است اراده شده است لذا مَجازات آن متعدد است که ندب، وجوب و اباحه هستند. پس در اینجا سه احتمال در معنای یعید وجود دارد: 1- اعاده مباح است. 2- اعاده مستحب است. 3- اعاده واجب است. از این احتمالات اقرب المجازات (مجازی که به حقیقت نزدیکتر است) بهتر است. وقتی یعید گفته میشود مجاز است ولی اقرب آن این است که وجوب باشد.[2]
اشکال بر دلیل اول:
برخی اشکال کردهاند و گفتهاند: أقربیت عرفیه معیار است و عرف تشخیص میدهد که کدام معنا نزدیکتر است. آیا عرف از کلمات یعید و یغتسل وجوب را میفهمد یا اباحه و یا استحباب را میفهمد؟ علمای علم بیان در مطول و مختصر و ... فرمودهاند: فعل مضارع مانند یعید و یغتسل آکد از أمر است یعنی فصاحت و بلاغت اقتضای این را میکند که وقتی جمله خبریه بیان میشود وجوب از آن، بیشتر از أمر استفاده میشود. مانند: ﴿لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ﴾[3] این جمله خبریه است ولی افاده وجوب آن بیشتر از فعل أمر است که مثلاً گفته بشود: «توضأ لمس القرآن». لایمسه در اثبات طهارت خیلی قویتر از فعل أمر است.[4]
به نظر ما فرمایش علمای بیان که فصاحت و بلاغت را تعریف کردهاند، درست است و فهم و برداشت عرفی هم همین است و اینچنین نیست که علمای بیان یک حرفی از خودشان گفته باشند و وقتی میگویند فصاحت و بلاغت اینچنین است معنایش این است که عرف اینچنین میفهمد. لذا لایمسه نیز عرف در معنای رساندن وجوب طهارت، خیلی بهتر از توضأ میبیند. بنابراین این اقرب المجازاتی که بیان شد که جمله خبریه آکد و ابلغ است، حرف درستی است. مرحوم آخوند در کفایه این دو جمله را بیان کرده است و حرفشان حرف ریشهدار و حسابشده و تحقیقشدهای است. تعبیر مرحوم آخوند این است که جمله خبریه دلالت میکند بر اینکه فلان أمر در آینده واقع میشود و این واقع شدن با وجوب تناسب بیشتری دارد. لذا جمله خبریه در مقام وجوب هم اظهر است و هم آکد است یعنی هم ظهور و هم تأکید بیشتری در وجوب دارد. به نظر ما این فرمایش مرحوم آخوند فرمایش درستی است.
دلیل دوم:
دلیل دوم مقدمات حکمت است. توضیح اینکه مثلاً مولای حکیم خبری را بیان میکند و میفرماید: یعید الصلاة یا یغتسل، با اینکه میتوانست بگوید: أعد الصلاة، چرا امام (علیه السلام) از جمله خبریه استفاده کرد؟ معلوم میشود نکتهای در کلام وی هست. مرحوم آخوند میفرماید: نکته آن این است که جمله خبریه در مقام طلب آکد و اظهر است به همین دلیل مولای حکیم که در مقام بیان است و تقیهای هم در کار نیست و میخواهد واقعیت را برای مخاطب بیان کند، اگر جمله خبریه را به کار ببرد، این اظهر فی الوجوب و آکد فی الوجوب است.[5]
مرحوم شیخ عبدالکریم در کتاب درر خود بر همین مطلب تاکید میکند و میفرماید: جمله خبریه در افاده وجوب روشنتر است و ما از جمله خبریه افاده وجوب را میفهمیم.[6]
دلیل سوم:
مرحوم نائینی میفرماید: اینچنین نیست که لفظ یعید با اعد فرقی داشته باشد. عقل میگوید در جایی که مولی امام صادق (علیه السلام) است و از تو خواسته است که این کار را انجام بدهی، واجب است که آن را انجام بدهی. پس عقل نسبت به جایگاه مولی حکم به وجوب میکند و ما از آن لفظ به حکم عقل (وجوب) پی میبریم. یعنی چه اعد باشد و چه یعید، چون امام صادق (علیه السلام) فرموده است، دلالت بر وجوب دارد و الا اگر یک شخص معمولی این جمله را بیان میکرد، لفظ یعید افاده وجوب نمیکرد. پس این عقل است که حکم میکند، اعاده واجب است و لفظ در اینجا کارایی ندارد.[7]