< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محسن فقیهی

1401/09/26

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مباحث الفاظ/وضع/اوامر

 

خلاصه جلسه گذشته: صحبت در رابطه با معانی صیغه أمر بود. اینکه معنای صیغه أمر چیست؟ مثلاً معنای إضرب یا اقیموا الصلاة، چیست؟ برخی از علما مانند صاحب کفایه گفته‌اند: معنای صیغه أمر انشاء طلب است و بعضی دیگر گفته‌اند که به معنای بعث (تحریک) است.

اقوال در معانی صیغه أمر:

آیت الله مکارم (سلمه الله تعالی) می‌فرماید: تعبیرات علما در این بحث مختلف است و معانی که برای أمر بیان کرده‌اند عبارتند از: انشاء الطلب، بعث، اغراء، نسبت ارسالیة و نسبت ایقائیه، ولی مقصود آن‌ها واحد است. یعنی همه این‌ها می‌خواهند یک چیز را بگویند ولی تعبیرات آن‌ها مختلف است. [1]

برای روشن شدن این بحث نیاز است که ما معنای انشاء طلب و بعث را بررسی کنیم.

 

بررسی معنای بعث و طلب:

آیا بعث همان انشاء طلب است یا اینکه معنای این‌ها متفاوت است؟

بعث به سه چیز نیاز دارد: ۱) باعث (بعث کننده) ۲) مبعوث ۳) مبعوث‌عنه. مثلاً خداوند متعال می‌فرماید: اقیموا الصلاة، بعث و تحریک کرده است که مردم نماز بخوانند و مردم هم مبعوث (بعث شده) هستند و نماز هم عملی است که مردم آن را به جا می‌آورند. این باعث، مبعوث و مبعوث عنه است.

سؤال: آیا طلب نیز مانند بعث دارای چنین خصوصیاتی است؟

آیت الله مکارم می‌فرماید: طلب و بعث در معنا یکی هستند و فرقی باهم ندارند.[2]

در معنای طلب در برخی موارد مانند: طالب العلم، دوتا شخص وجود ندارد یعنی در اینجا یک طالب است و یک علم و غیر از اقیموا الصلاة است که یک باعث وجود دارد و یک مبعوث و یک مبعوث عنه. در اقیموا الصلاة سه چیز وجود دارد: ۱) کسی که أمر می‌کرد (آمر یا باعث) ۲) مأمور یا مبعوث ۳) مأمورٌبه یا مبعوث‌عنه. ولی در طالب العلم، مأمور وجود ندارد یعنی سه چیزی که برای بعث گفته شد در طالب العلم وجود دارد، در طلب آمر و مأمور وجود ندارد. پس معنای طلب با بعث ممکن است یکی باشند و ممکن است متفاوت باشند. و از طرفی به جای طالب العلم، باعث العلم هم نمی‌توان گفت. و اینکه عده‌ای از علما صیغه أمر را به معنای بعث گرفته‌اند نه طلب، یک علت آن همین است که گاهی بعث با طلب فرق می‌کند. معنای «بعث» با «طلب» زمانی یکی می‌شوند که طلب از غیر باشد چون بعث نیز طلب از غیر است و غیر را تحریک می‌کند که فلان کار را انجام دهد. اما گاهی طلب از غیر نیست بلکه مثلاً خود شخص طالب العلم است و از دیگری درخواستی نمی‌کند بلکه خودش طلب علم می‌کند ولی «بعث» اینچنین نیست لذا اکثر متأخرین مانند مرحوم امام، محقق خویی و دسته‌ای از علما، تعبیر را عوض کرده‌اند که معنای أمر انشاء طلب نیست بلکه بعث است.

 

معنای کلمات «ایجاد» و «وجود»، «نسبت ایقائیه» و «نسبت ارسالیه»:

نسبت ایقائیه، نسبت ارسالیه که در کلمات آقاضیاء و مرحوم نائینی دیده می‌شوند، این‌ها بیانگر چه چیزی هستند و چه فرقی باهم می‌کنند؟ کلمات «ایجاد» و «وجود»، به چه معنایی هستند؟

«ایجاد» همان «وجود» است ولی ایجاد نسبت به فاعل است یعنی کار فاعل است و فاعل است که ایجاد می‌کند. اما «وجود» مربوط به آن چیزی است که موجود شده است و الا هر دو یک چیز هستند.

معنای «نسبت ایقائیه» این است که این شخص باید این کار را در خارج واقع بکند. اما گاهی نسبت ایقائیه نیست مثلاً به شما نسبت خوش‌صحبتی یا خوش‌سیمایی می‌دهند، این نسبتی است که به شما داده شده است ولی نسبت ایقائیه نیست و کاری از شما خواسته نشده است. اما لفظی مانند إضرِب، نسبت ایقائیه است یعنی از شما ضَرْب را مطالبه‌ می‌کند. تعبیرات علما در اینجا متفاوت است مانند: «نسبت ایقائیه»، «نسبت ارسالیه» و «نسبت طلبیه». این‌ الفاظ مانند لفظ «ایجاد» و «وجود» تفاوت‌هایی باهم دارند و برخی از علما هم تفاوت‌هایی برای آن‌ها بیان کرده‌اند ولی بعضی دیگر مانند آیت الله مکارم فرموده‌اند این‌ها همه یک چیز هستند.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo