< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محسن فقیهی

1401/08/01

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مباحث الفاظ/وضع/اوامر

 

خلاصه جلسه گذشته: صحبت در رابطه با أمر بود که آیا أمر افاده وجوب دارد یا ندارد؟ دو نظریه بود: برخی مانند سیدمرتضی قائلند بر اینکه أمر دلالت بر مطلق طلب (واجب و مستحب) دارد و برخی دیگر -که اکثر علما بر این نظر هستند- بر این قائلند که أمر دلالت بر وجوب می‌کند.

 

دلائل قائلین بر وجوب (لفظ الأمر حقيقة في الوجوب):

۴) تبادر[1] [2] : وقتی أمری از مولی صادر شد، وجوب تبادر می‌کند.

نظر استاد:

به نظر ما این استدلال درست نیست زیرا تبادر وجوب از أمر، در همه جا صدق نمی‌کند.

توضیح معنای «تبادر» و «انصراف»:

- معنای تبادر، انسباق المعنی إلی الذهن بحیث یکون دافعاً عن المعنی الآخر، است. لفظی در معانی مختلفی استعمال می‌شود ولی یک معنا به ذهن تبادر و انسباق پیدا کرده و زودتر به ذهن می‌آید. مثلاً از لفظ اسد، دو معنا به ذهن می‌آید: هم رجل شجاع و هم شیر (حیوان مفترس). اما آن معنایی که زودتر به ذهن می‌آید شیر است. لذا می‌گوییم این معنا زودتر به ذهن تبادر و انسباق پیدا می‌کند. پس معنای تبادر انسباق الذهن به آن معنا است به صورتی که دافع معانی دیگر است یعنی این معنا منظور است و معانی دیگر منظور نیست.

- معنای انصراف، مثلاً برای لفظی دو معنا داریم و از آن لفظ هر دو معنا به ذهن می‌آید ولی یکی زودتر و یکی دیرتر به ذهن می‌آید و آن معنای اول که به ذهن آمد دافع معنای دوم نیست.

پس فرق بین تبادر و انصراف این است که در تبادر مثلاً در لفظ اسد، گفته می‌شود که اسد به معنای حیوان مفترس است و رجل شجاع نیست. ولی در انصراف، گفته می‌شود معنای اول زودتر به ذهن آمد و معنای دوم هم هست اما معنای اول قوی‌تر است. فرض کنید در لفظ أمَرَ به معنای طَلَبَ، طلب شدید (واجب) زودتر به ذهن می‌آید و معنای طلب ضعیف (استحباب) کمی دیرتر به ذهن می‌آید لذا انسباق برای وجوب است و ندب و استحباب کمی دیرتر به ذهن می‌آید اما معنای وجوب دافع معنای استحباب نیست.

آنچه که علامت حقیقت است «تبادر» است نه «انصراف». لذا اگر انسباق معنی الی الذهن «انصراف» باشد، این علامت حقیقت نیست. حالا سؤال این است: مثلاً‌ وقتی مولی می‌گوید: ﴿وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَكَ﴾[3] و بعضی از شب را به خواندن قرآن (در نماز) بیدار و متهجّد باش. فتهجّد أمر است، ظهور این أمر در وجوب است یا استحباب؟ یا آیه ﴿اقیموا الصلاة﴾[4] نماز اقامه کنید، آیا أقیموا ظهور در وجوب دارد یا استحباب؟ وقتی گفته می‌شود در اینجا وجوب تبادر می‌کند، معنایش این است که استحباب اصلا جزو افراد أمر نیست، که در اینصورت الأمر حقیقة فی الوجوب، خواهد بود. اما اگر بگوییم فتهجد هم أمر است و اقیموا هم أمر است، و وجوب انصراف دارد معنایش این است که استحباب هم معنای دیگر آن است و معنای وجوب دافع معنای استحباب نیست، و معنای أمر «طلب مطلق» خواهد بود.

حالا سؤال ما از کسانی که استدلال به تبادر کرده‌اند، این است که آیا در معنای أمر تبادر است یا انصراف؟ به نظر ما انصراف است نه تبادر. البته ما حتی «انصراف به وجوب» را هم قبول نداریم و می‌گوییم «انصراف به ندب» بیشتر است. زیرا اکثر أوامری که در قرآن و روایات وجود دارند اکثراً برای استحباب هستند. یا أوامری که پدر و مادر به بچه‌های خود می‌کنند و یا شوهر به همسر خود می‌کند، بیشتر برای استحباب هستند نه وجوب. عدم اتیان أمر وجوبی، استحقاق عقاب دارد و معمولاً أوامری که پدر و مادر به بچه‌ خود می‌کنند اینچنین نیستند که اگر بچه‌ اطاعت نکند، روز قیامت مستحق عقاب باشد بلکه پدر و مادر دوست دارند که بچه‌شان مثلاً فلان کار را انجام دهد مگر در مواقعی که تهدید می‌کنند و مسأله خیلی جدی است، ولی غالب أوامری که در شرع و عرف صادر می‌شوند استحبابی هستند.

صاحب معالم می‌فرماید:«يستفاد من تضاعیف أحاديثنا المرويّة عن الأئمة أن استعمال الأمر في الندب كان شائعا في عرفهم بحیث صار من المجازات الراجحة المساوي احتمالها لاحتمال الحقیقية[5] » احتمال ندب با احتمال وجوب مساوی است یعنی نه می‌توان گفت ندب است و نه وجوب، هیچ فرقی باهم ندارند. آن قدر استعمال أمر در ندب زیاد است که وقتی أمری را می‌بینید نمی‌توانید بگویید که حتما وجوب استفاده می‌شود یا حتما استحباب استفاده می‌شود، بنابراین هم وجوب قرینه می‌خواهد و هم استحباب.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo