< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محسن فقیهی

1401/03/03

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مباحث الفاظ/وضع/اوامر

 

خلاصه جلسه گذشته: صحبت در معنای ماده امر (أ،م،ر) بود که معنای حقیقی ماده أمر چیست؟

القول الثالث عشر: أن مادة الأمر موضوعة لمفهوم اسمي منتزع من الهيئات بما لها من المعاني[1] (أنّها موضوعة لمعنی اسمي منتزع من هيئات الصيغ الخاصة بما لها من المعنی الحرفي)[2]

مرحوم امام (اعلی الله مقامه الشریف) -آن طور که آیت الله سبحانی (سلمه الله تعالی) در کتاب تهذیب الاصول خود آورده‌اند- می‌فرماید: ماده أمر برای معنای اسمی وضع شده است که این معنای اسمی از هیئات خاصه انتزاع شده است.

توضیح فرمایش مرحوم امام: در علم نحو کلمه اسم یا فعل یا حرف است. تعریف اسم: ما دلّ علی معنیً مستقل بذاته و دلالت بر زمان هم نمی‌کند. تمام اسمائی که در عالم وجود دارند همه این‌ها داخل در اسم هستند. تعریف فعل: ما دلّ علی معنی و دلّ علی زمان. اما حرف معنای مستقلی ندارد. سؤال: آیا حرف خودش حرف است یا اسم؟ حرف خودش اسم است نه حرف. آیا فعل خودش اسم است یا فعل؟ فعل خودس اسم است. همانطور که معنای اسم و فعل و حرف را فهمیدیم، أمر هم همینطور است. فعل تمام افعال اعم از ماضی مضارع و أمر را شامل می‌شود و أمر تمام صیغه‌های أمر را شامل می‌شود. بنابراین معنای کلمه أمر این است که تمام صیغه‌های أمر، أمر نام دارد. پس معنای أمر چیست؟ مفهوم کلی اسمی که لازم نیست ما اسم آن را بدانیم مثل لفظ انسان، مثلاً به شخصی انسان اطلاق می‌شود که شامل زید و عمرو و بکر و ... است. انسان یک مفهوم کلی صادق بر افراد کثیر است. کلمه أمر هم یک مفهوم کلی صادق بر افراد کثیر است.

اشکال بر فرمایش مرحوم امام:

اولاً: معنای أمر، فقط صیغه أمر نیست. بله بخشی از معنای أمر همان است که شما فرمودید که أمر یعنی صیغه أمر، اما معنای دیگر آن شیء است مانند: رأیتُ أمراً أی شیئاً، یعنی چیزی را دیدم، و یا مثال: و ما أمر فرعون برشیدٍ، أمر فرعون یعنی فعل فرعون. پس معنای أمر گاهی شیء و گاهی فعل و گاهی هم صیغه أمر است که شما فرمودید.

ثانیاً: جمع این‌ها هم فرق می‌کند اگر أمر به معنای صیغه أمر و طلب باشد جمع آن أوامر است و اگر به معنای شیء یا فعل باشد جمع آن أمور است. بنابراین اینکه فقط یک معنا برای أمر بیان کنیم این حرف درستی نیست.

سؤال: گفتیم یکی از معانی أمر شیء است، اما معنای شیء چیست؟

شیء هم شامل ممکن‌الوجود است و هم واجب الوجود، لازم نیست معنای شیء را بدانیم و اینکه مصادیق آن را بدانیم کافی است و از طریق مصادیق معنای آن فهمیده می‌شود. مثلاً می‌گوییم این فرش شیء است، این دیوار شیء است، انسان شیء است، حیوان شیء است و خدا هم شیء است و به تمام موجودات شیء اطلاق می‌شود. پس شیء یک معنای اعمی دارد که شامل همه این‌ها است.

محقق خویی فرمایشی در این مورد دارند که در جلسه بعد بحث خواهیم کرد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo