< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محسن فقیهی

1401/03/01

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مباحث الفاظ/وضع/اوامر

 

خلاصه جلسه گذشته: صحبت در معنای ماده امر (أ،م،ر) بود که معنای حقیقی ماده أمر چیست؟ آیا ماده أمر یک معنا یا دو معنا دارد؟ آیا ماده أمر مشترک لفظی است یا مشترک معنوی؟ و یا حقیقت و مجاز است؟ اقوال مختلفی در این بحث مطرح شد.

القول التاسع: معنی لفظ الأمر الطلب و الإرادة )مشترك معنوی) [1]

مرحوم محقق اصفهانی می‌فرماید: أمر یک معنا دارد و آن اینکه أمر گاهی به معنای مصدری است و گاهی به معنای اسم مصدری (حاصل از مصدر اسم مصدر نام دارد) است. معنای مصدری أمر، «أمر کردن (طلب کردن)» است و معنای اسم مصدری أمر، مطلوب «طلب شده» است. مرحوم محقق اصفهانی می‌فرماید: معانی مطلب و مطلوب چیست؟ آیا به هر چیزی می‌توان مطلب اطلاق کرد؟ بحثی که کتاب‌ها وجود دارد که مثلاً «فیه مطالبٌ» یا «فیه أمورٌ». مطالب یعنی آن چیزی که مورد طلب و خواسته است بنابراین أمور همان مطالب است. یکی از معانی که برای أمر خواندیم (شیء) بود که جمع آن أمور (اشیاء) می‌شد حالا محقق اصفهانی می‌فرماید: معنای شیء را باید کنار بگذارید و به جای آن مطلب و مطالب را قرار دهید لذا در جایی که گفته می‌شود: فیه مطالب یعنی فیه أمور. گاهی تعبیر می‌شود به أمور و گاهی تعبیر به مطالب می‌شود. مطالب یعنی آنچه خواسته است یا در معرض خواسته شدن است. مطلوب دو گونه است: ۱) یکی اینکه شما چیزی را از کسی می‌خواهید لذا خواسته شما می‌شود مطلوب شما، شما طالب هستید و آن هم مطلوب شماست. ۲) دیگر اینکه گاهی در معرض طلب شماست، مثلاً شخصی جاهل به مسائل شرعی است و شما توضیح المسائل را به او می‌دهید و به او می‌گویید این کتاب را بخوان، مطلوبات و مشکلات شما در این کتاب است و این کتاب تمام مسائل شما را بیان کرده است. این در صورتی است که او از شما نخواسته است بلکه شما به او کتاب را می‌دهید. یعنی مطلوب واقعی شخص هست ولی در ظاهر خواسته نشده است و اگر دقت داشته باشند و متوجه باشند و بفهمند کتاب را می‌خواهند. بنابراین این هم مطلوب است. لذا مرحوم محقق اصفهانی می‌فرماید: همه معانی که شما برای أمر بیان می‌کردید، داخل در مطلوب و مطلب (معنای اسم مصدری أمر) است بنابراین به جای أمر به معنای شیء «مطلب» و به جای أمر به معنای طلب «مطلوب» بگویید. [2]

در تعبیرات مرحوم محقق اصفهانی کلمه «بالعنایة» وجود دارد که ظاهراً خود ایشان هم قبول دارند که این معنایی که فرموده‌اند بالعنایة است.

اشکالات استاد به مرحوم محقق اصفهانی:

اشکال اول: اینکه أمر به معنای اسم مصدری، حقیقت نیست و مجاز است زیرا أمر به معنای «أمر کردن» است نه «أمر شده». شما أمر کردن را أمر شده معنا کرده‌اید در حالی که أمر مصدر است نه اسم مصدر و این معنای مجازی است نه حقیقی. و ما معنای حقیقی أمر را می‌خواهیم بدانیم نه معنای مجازی آن را. و معنای حقیقی أمر، أمر کردن است نه أمر شده.

اشکال دوم: ما باید از نظر عرفی بحث کنیم که عرف و لغت، أمر را چگونه معنا می‌کند نه از نظر دقت عقلی. در عرف، أمر کرد به معنای طلب کرد، است. و عرف معنای مصدری می‌کند نه معنای اسم مصدری. و اینکه شما معنای اسم مصدری برای أمر می‌کنید خلاف نظر عرف است.

اشکال سوم: محقق اصفهانی فرموده است: شما «إرادة الله» را در همه جا دارید. به این معنا که وقتی کوه را می‌بینید می‌گویید: هذا الجبل مراد الله. این کوه مورد اراده تکوینی خداوند است، مراد و مطلوب الله است. چون خداوند إراده کرده و این کوه را خلق کرده است. و در همه چیز اراده و مطلوب خداوند وجود دارد در آسمانها، زمین، کوهها، دریاها و همه موجودات. اراده تکوینی خداوند به همه آنها تعلق گرفته است.

این حرف از لحاظ فلسفی درست است که هر چیزی که وجود دارد إراده تکوینی خداوند به آنها تعلق گرفته است. بنابراین به هر چیزی که در این دنیا وجود دارد می‌توانیم بگوییم «مراد الله» و «مطلوب الله» است پس أمر یک معنا بیشتر ندارد و آن هم مراد و مطلوب است.

جواب این فرمایش محقق اصفهانی این است که درست که إراده تکوینی خداوند بر موجودات وجود دارد ولی إراده عبد هم در کنار آن وجود دارد. اینکه مجرم مجازات می‌شود که چرا فلان جرم را مرتکب شده‌ای؟ چرا شرب خمر کرده‌ای؟ این إراده عبد بوده است و چون این إراده عبد بوده وی را مجازات می‌کنند و اگر فقط إراده خداوند بود جبر می‌شد که مجازات نداشت. بنابر فرمایش شما تمام شرور و سیئات عبد به عبد برگشتی نداشت. بنابراین این فرمایش محقق اصفهانی هم درست نیست و نمی‌توانیم این حرف را بپذیریم.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo