< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محسن فقیهی

1401/02/25

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مباحث الفاظ/وضع/اوامر

 

خلاصه جلسه گذشته: صحبت در معنای ماده امر (أ،م،ر) بود.

بنابراین همانطور که مرحوم آخوند فرموده است، یک معنای «امر»، طلب فی‌الجمله (در برخی موارد) است اَمَرَ یعنی طَلَبَ، یَأمُرُ یعنی یَطلُبُ، آمرٌ یعنی طالبٌ و مأمورٌ یعنی مطلوبٌ. قید فی الجملة یعنی هر طلبی امر نیست بلکه باید طلب کننده علو و استعلا داشته باشد و به درخواست و التماس دانی -با اینکه صیغه امر دارد- امر گفته نمی‌شود چون علو و استعلا ندارد. و معنای دوم «امر» شیء‌ است.

در خیلی از موارد امر به معنای شیء درست است مثلاً وقتی چیز عجیبی را می‌بینید می‌گویید: رأیتُ أمراً، و گاهی می‌گویید: رأیتُ شیئاً. و یا کسی مثلاً در کشتی خیلی خوب عمل می‌کند می‌گویید: رأیتُ شیئاً أو أمراً.

اشکال به فرمایش مرحوم آخوند (مطلق گفتن اینکه أمر به معنای شیء است)

آیا در هر جایی که شیء استعمال می‌شود، أمر هم استعمال می‌شود یا اینکه کلیت ندارد؟ آیا نسبت این‌ها عموم و خصوص من وجه است یا عموم و خصوص مطلق است؟ مثلاً می‌گویید: رأیتُ زیداً، و نمی‌گویید: رأیتُ شیئاً، آیا در همه جا می‌شود گفت رأیتُ أمراً یا اینکه اگر چیز عجیب و فوق العاده‌ای باشد، می‌شود أمراً استفاده کرد؟ مثلاً گفته می‌شود رأیتُ هذا الجدار یا هذا الشیء، در اینجا به جای الشیء، أمر نمی‌شود استعمال کرد. لذا آیت الله فاضل لنکرانی و دسته‌ای از علما گفته‌اند: این فرمایش آخوند که گفته است أمر به معنای شیء است، نیاز به قید «فی‌الجمله» دارد که در بعضی جاها أمر به معنای شیء هست ولی در برخی موارد هم نمی‌شود به جای آن شیء استعمال کرد.[1]

مرحوم محقق خویی (اعلی الله مقامه الشریف) می‌فرماید: یکی از معانی أمر طلب است و طلب بر دو قسم است: ۱) طلب عن الغیر، وقتی چیزی را از کسی مطالبه می‌کنید مثلاً می‌گویید: جئنی بماءٍ. ۲) طلب من النفس، مثلاً گفته می‌شود: طالبُ العلم، از خودش می‌خواهد که طالب علم باشد. یا طالبُ الشهادة، کسی که خودش طالب شهادت است. در این قسم طلب هست اما أمر وجود ندارد، بنابراین نمی‌توان گفت که هر طلبی أمر است و اگر طلب از غیر باشد به شرط علو و استعلاء، این أمر است. لذا بعضی از طلب‌ها أمر هستند و بعضی از طلب‌ها أمر نیستند. [2]

نکته دومی که مرحوم خویی می‌فرماید این است که أمر به معنای «شیء» است ولی شیء گاهی فعل است و گاهی صفت و گاهی چیزهای دیگر. مثلاً از کسی که کُشتی می‌گیرد حرکت و فعل عجیبی می‌بینید، هم می‌توانید بگویید: رأیتُ شیئاً و هم می‌توانید بگویید: رأیتُ أمراً، هیچ اشکالی ندارد. گاهی صفتی است مثلاً شخصی شجاعت یا سخاوت دارد، شما می‌توانید بگویید: رأیتُ شیئاً یا رأیتُ أمراً. یا شخصی صورت زیبایی دارد، می‌توانید بگویید: رأیتُ شیئاً یا رأیتُ أمراً. اما در جوامد و اعیان اینچنین نیست. مثلاً دیواری را می‌بینید می‌گویید: رأیتُ جداراً و یا رأیتُ هذا الشیء، اما نمی‌توان رأیتُ أمراً اطلاق کرد.[3] این مطلب را محقق خویی بیان کرده‌اند و شاید فرمایش آیت فاضل لنکرانی هم مأخوذ از این فرمایش محقق خویی باشد.

نظر استاد: به نظر می‌رسد این اشکالاتی که مرحوم آخوند شده است اشکالات واردی است که اشکال الطلب فی‌الجملة و الشیء فی‌الجملة درست است و همه مصادیق شیء را نمی‌توان گفت أمر است بلکه بعضی از مصادیق شیء أمر است و بعضی از مصادیق آن أمر نیست.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo