< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محسن فقیهی

1400/11/30

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مباحث الفاظ/وضع /مشتق

 

خلاصه جلسه گذشته: صحبت در مشتق در رابطه با حمل مشتق بر ذات بود. مرحوم آخوند در کفایه می‌فرماید: تلبس کل شیء بحسبه، مثلاً در زیدٌ عالمٌ که مشتق (عالم) بر ذات (زید) حمل شده است معنای آن این است که زید تلبس به علم دارد و زیدٌ قائمٌ یعنی زید تلبس به قیام دارد. مورد بحث بود که در ذات باری تعالی که می‌گوییم الله عالمٌ تلبس چگونه است؟ که مباحثی مطرح شد. اما بحث دیروز در انواع تلبس بود که دو مورد از انواع تلبس توضیح داده شد در ادامه به انواع دیگر تلبس می‌پردازیم:

3) ملکه: مانند: مجتهد، عادل، شجاع. مجتهد، عادل و شجاع یعنی ملکه اجتهاد، عدالت و شجاعت را دارد. اما الان شاید در حال خواب باشد و مشغول به اجتهاد یا عدالت و یا شجاعت نباشد و خواب بودن منافاتی با اجتهاد و ... ندارد. و تلبس کل شیء بحسبه است و مادامی که ملکه عدالت یا اجتهاد و شجاعت را دارد این عناوین بر شخص صدق می‌کند.[1]

4) حرفه و صناعت: در برخی جاها تلبس به نحو حرفه و صناعت است. مثل بنّا، خیاط، بقّال، نجّار. بنّا با اینکه الان مشغول به بنایی نباشد بازهم بنّا است چون این حرفه و صنعت آن شخص است و کاملاً آشنا به حرفه‌اش است. و تلبس این‌ها به نحو حرفه است. [2]

5) سببییت: مانند والد، والد نسبت به ولد سببییت دارد و تلبسش تلبس سببییت است.

6) ملکیّت: مانند اینکه کسی خانه‌ای را می‌خرد و آن را مالک می‌شود در این صورت آن شخص نسبت به ملک، تلبس اعتباری و ملکیتی است. و این تلبس، تلبس ظاهری نیست که فرد خانه را همراه خود داشته باشد و اینکه همیشه در خانه باشد، بلکه تلبس اعتباری است و تلبس به نحو ملکیت است.

7) فعلیّت: به معنای این است که بالفعل همراه ذات باشد مانند کاتب، کاتب به کسی گفته می‌شود که مشغول نوشتن است، و یا قائم به کسی گفته می‌شود که الان در حال قیام باشد و قائد به کسی اطلاق می‌شود که الان نشسته باشد. این‌ها تلبس به نحو فعلیّت است.[3]
صادر می‌شود. مانند ضارب، که ضرب از ضارب صادر می‌شود و یا خالق یعنی چیزی را خلق می‌کند.[4]

9) قیام (تلبس) وقوعی: قیام وقوعی سه نوع است: الف) وقوعاً علیه: یعنی واقع شده است بر او مانند: مضروب، تلبس مضروب به ضرب وقوع علیه است. ب) وقوعاً به: یعنی به وسیله او واقع شده است. مانند: مِضراب (آلت زدن) ج) وقوعاً فیه: مانند مقتل الحسین کربلاء، یعنی مکانی یا زمانی که قتل در آنجا واقع شده است.[5]

10) انضمامی: معنایش این است که چیزی به چیزی دیگر ضمیمه بشود و آن چیز متلبس به این ضمیمه می‌شود. مانند رنگ کردن دیوار، دیوار که رنگ می‌شود متلبس به رنگ می‌شود و تلبس آن تلبس انضمامی است.[6]

11) تلبس استعدادی: مانند شجرة مثمرة، یک موقعی است که میوه بر روی درخت وجود دارد به آن گفته می‌شود شجرة مثمره، اما یک موقعی است که میوه ندارد ولی یک ماه یا چند ماه دیگر ثمر خواهد دارد، بازهم به آن شجرة مثمرة گفته می‌شود، چون این درخت استعداد دارد که ثمره داشته باشد. پس تلبس این درخت به ثمره تلبس استعدادی است.[7]

به نظر ما تلبس محدود به این مواردی که گفته شد نیست و تلبس کل شیء بحسبه است چه در خداوند متعال باشد و یا در مخلوقات. لذا تلبسات دیگری نیز وجود دارد که ممکن است شما به ابتکار خودتان آن‌ها را کشف کرده و بیان کنید

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo