< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محسن فقیهی

1400/10/06

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مباحث الفاظ/وضع /مشتق

 

خلاصه جلسه گذشته: صحبت در مشتق در رابطه با بساطت و ترکّب مشتق بود. و گفتیم که از لحاظ عرفی بسیط هستند و از لحاظ تحلیل عقلی مرکب هستند. که مطالب آن تفصیلاً در جلسه گذشته بیان شد.

مرحوم آخوند این بحث را مطرح کرده‌اند و مرحوم امام (اعلی الله مقامه الشریف) و مرحوم محقق خویی دو اشکال به مرحوم آخوند صاحب کفایه کرده‌اند.

فرمایش مرحوم آخوند:

مشتق مفهوماً و تصوراً و ادراکاً بسیط است. ضاربٌ مفهوماً و تصوراً و ادراکاً بسیط است و مرکب نیست ولی مثل جوامد با تحلیل عقلی مرکب است. جوامد بسیط هستند ولی با تحلیل عقلی مرکب هستند.[1] [2]

اشکال مرحوم امام:

مرحوم امام می‌فرماید:«إن قیاس المشتق بالجوامد غیرصحیح» قیاس مشتق به جوامد درست نیست، چون تحلیل جوامد به ماده و صورت است یعنی شجر و حجر یک ماده دارند که اوصاف آن‌ها هستند و یک صورت دارند که آن صورت شجریت و حجریت است. ولی در مشتق، تحلیل آن با مفهوم آن است و با ماده و صورت آن کاری نداریم بلکه با مفهوم آن کار داریم. ضاربٌ یعنی ذاتٌ ثبت له الضرب. بنابراین قیاس مشتق با جامد قیاس مع‌الفارق است به این دلیل که جوامد ترکیب آن‌ها از ماده و صورت است. ماده آن‌ها (شیءٌ ذاتٌ)، و صورت آن‌ها (ثبت له الشجریة) است. ولی مفهوم مشتقات- مثل ضاربٌ- ذاتٌ ثبت له الضرب است.[3]

به نظر ما این اشکال امام به مرحوم آخوند وارد نیست. به این دلیل که اولاً مرحوم آخوند با کمال صراحت بیان کرده است که مشتق تحلیل عقلی دارد و تصور و ادراک دارد یعنی وقتی لفظ ضاربٌ گفته می‌شود، دو معنا برای آن وجود دارد: یک معنا، معنای مفهومی و تصوری است و یک معنا مربوط به تحلیل عقلی است. از لحاظ تحلیل عقلی محاسبه کنید مرکب است ولی از لحاظ مفهوم و ادراک بسیط است. و همچنین می‌فرماید: در جوامد هم اینچنین است و قیاس جوامد به مشتقات از این جهت است.

 

اشکال مرحوم خویی به مرحوم آخوند

محل نزاع در مفهوم نیست بلکه در تحلیل عقلی است. مفهوم ضاربٌ محل نزاع نیست چون مفهوم ضاربٌ بسیط است و با تحلیل عقلی است که بحث می‌کنند که آیا تحلیل عقلی مرکب است یا مرکب نیست. پس مرحوم آخوند که گفته‌اند در اینجا با تحلیل عقلی می‌گوییم مرکب است ولی از نظر مفهوم بسیط است این از محل نزاع خارج است. در مفهوم همه قائلند که بسیط است.[4]

به نظر ما فرمایش محقق خویی هم مورد اشکال است. اشکالی که به محقق خویی داریم این است: مرحوم آخوند با صراحت بیان کرده است که و کون التحلیل العقلي لايضر ببساطة المفهوم الذی هو معیار في المتفاهم العرفي. بسیط بودن مفهوم با مرکب بودن تحلیل عقلی باهم منافاتی ندارد. یک مشتق از نظر مفهوم بسیط است ولی از نظر تحلیل عقلی مرکب است. وقتی با این صراحت بیان کرده‌اند شما چه اشکالی به ایشان می‌کنید؟ می‌گویید از لحاظ مفهومی قابل بحث نیست، می‌گوییم: بله قابل بحث نباشد، چه مشکلی دارد! ایشان گفته که از نظر مفهومی بسیط است. از نظر تحلیلی قابل بحث است که ایشان گفته است از لحاظ تحلیل عقلی مرکب است. پس اشکال شما بر مرحوم آخوند چیست؟ لذا به نظر ما اشکال محقق خویی هم به مرحوم آخوند وارد نیست، مضافاً به اینکه از نظر مفهومی هم قابل بحث است که آیا مفهوم ضاربٌ مرکب است یا بسیط؟ و این هیچ اشکالی ندارد. و اینکه در جوامد ماده وجود دارد و هیئت وجود ندارد ولی مشتقات ترکیب شده‌اند از ماده و هیئت. مثلاً ضاربٌ یک هیئتی دارد و مضروبٌ یک هیئتی دارد و مَضرَبْ یک هیئتی دارد لذا هیئت‌ها مختلف است و چه اشکالی دارد که بگوید: ماده ضاربٌ دلالت بر یک معنایی می‌کند که ضرب است و هیئت ضاربٌ بر یک معنایی دیگر که نسبت ضرب به زید است دلالت می‌کند. پس چون ماده و هیئت دارد اشکال ندارد که مفهوم آن نیز ترکیبی باشد. بنابراین به نظر ما اشکالی که محقق خویی به مرحوم آخوند کردند وارد نیست و هم از نظر مفهومی قابل بحث است و هم از نظر تحلیل عقلی قابل بحث است.

أدلّه قول أوّل :

دلیل اول :

مرحوم نائینی مثل بسیاری از علما فرموده‌اند: مفهوم مشتق بسیط است و ذات در مفهوم مشتق اخذ نشده است که بگوییم ذاتٌ ثبت له الضرب. و استدلالی که بیان می‌کنند این است که می‌گوید اگر بگویید مشتق مرکب است در این صورت (مثلاً) اگر کسی بگوید: ذاتٌ باردةٌ، یعنی ذاتی که سرد است. اگر باردةٌ که مشتق است مرکب باشد می‌شود: ذاتٌ ثبت له البرودة، لذا ذاتٌ باردةٌ می‌شود «ذاتٌ ذاتٌ‌ ثبت له البرودة» و ذات تکرار می‌شود و این قبیح است. پس یکی از ادله این بزرگان این است که اگر به ترکیب قائل بشوید باعث تکرار می‌شود و تکرار قبیح است. پس معلوم می‌شود معنای اسم فاعل و مشتقات ذات در آن‌ها نیست چون اگر ذات را در آن‌ها بیاورید باعث تکرار خواهد بود.[5]

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo