< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محسن فقیهی

1400/09/06

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مباحث الفاظ/وضع /مشتق

 

خلاصه جلسه گذشته: صحبت در بحث اصول دررابطه‌با بحث مشتق در این بود که دسته‌ای از علما بر این قائل بودند که «المشتق حقيقةٌ في الأعم من المتلبس بالمبدأ فی الحال و المنقضى عنه المبدأ» است. یعنی مثلاً در لفظ ضارب، به کسی حقیقةً ضارب می‌گویند که الان و یا در زمان گذشته ضارب باشد. دلایلی را برای خود اقامه کردند که چند تا از دلایل آنها در جلسات قبل بررسی شد و یکی از دلایل آنها تبادر[1] و عدم صحت سلب[2] بود می‌فرمایند: مثلاً اگر زید دیروز ضارب باشد، نمی‌توانید بگویید زیدٌ لیس بضارب، و معنایش این است که الان ضارب است؛ لذا در اینجا عدم صحت سلب وجود دارد.

اشکال به دلیل تبادر و عدم صحت سلب اعمی‌ها:

تبادر و عدم صحت سلبی که شما دلیل آورده‌اید درست نیست، زیرا گاهی استعمال در ما انقضی عن المبدأ به لحاظ حال تلبس است، یعنی وقتی ضارب گفته می‌شود مقصود این نیست که الان ضارب است، بلکه مقصود این است که قبلاً و هنگام حال تلبس که ضرب انجام می‌داد، ضارب بوده است. لفظ مضروب معنایش زده شده است که به کسی اطلاق می‌شود که الان یا درگذشته زده شده است و این کلام کذب نیست و کاملاً صادق است و مقصود این نیست که الان مضروب است و اینکه چه وقتی مضروب بوده کاری به آن نداریم و فی الجمله مضروب است و این نسبت به لحاظ حال تلبس است و معنایش این است که ضرب بر ضدّ زید واقع شد و تلبس پیدا کرد و این مضروب شد؛ لذا گاهی مشتق به لحاظ حال تلبس استعمال می‌شود که به آن اطلاق به لحاظ حال تلبس گفته می‌شود. [3]

در روایت «کراهة الوضوء و الغسل بالماء المسخن بالشمس» وضو گرفتن و غسل کردن با آبی که با آفتاب گرم شده است مکروه است.

این آب که با آفتاب گرم شده است بعد از گذشت مدت زمانی - مثلاً ساعت 8 شب - این آب سرد شد، آیا این آب که قبلاً به‌وسیله آفتاب گرم شده بود، وضو گرفتن یا غسل کردن مکروه است یا خیر؟ و آیا الماء المسخن بالشمس بر این آب سرد شده صدق می‌کند یا نه؟ اعمی می‌گوید: هذا مسخنٌ بالشمس. بحث ما در مشتق بحث استعمال نیست بلکه بحث ترتب آثار است. شما الان می‌خواهید آثار را بار کنید، قبلاً مسخن بالشمس بوده ولی الان می‌خواهید بگویید مکروه است و شب هم با آن آب وضو نگیر چون مکروه است و معنایش این است که تمام آن آثاری که درگذشته بر مشتق بار بوده الان هم‌بار می‌شود و آن کراهت قبلی الان هم هست. اعمی‌ها فتوا به کراهت می‌دهند ولی اخصی‌ها، می‌گویند کراهت مربوط به قبل بود و الان مسخن بالشمس نیست و کراهت ندارد؛ بنابراین در بحث مشتق فقط بحث استعمال نیست بلکه بار کردن آثار آن در فی الحال است. مثلاً در الفاظ قاتل، زانی، زانیه، سارق و سارقه می‌گوییم بله آثار قبلی آن‌ها، الان بار می‌شود و می‌گوییم مثلاً، قبلاً سارق بوده و الان باید دستش قطع بشود. زانی و زانیه که قبلاً مرتکب این عمل شده‌اند، الان باید تازیانه بخورند و در قاتل، قبلاً مرتکب قتل شده است و الان باید قصاص بشود. یعنی آثار گذشته را الان بر مشتق بار می‌کنیم. در لفظ حائض مثلاً گفته می‌شود این زن پاک شده است قبلاً حائض بوده است، آیا آیه ﴿فَاعْتَزِلُوا النِّسَاءَ فِي الْمَحِيضِ وَلَا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى یَطْهُرْنَ﴾[4] ، شامل این زن می‌شود یا نه؟ خیر، شامل این زن که پاک شده است، نمی‌شود و حکم سابق، الان نمی‌تواند اجرا بشود؛ بنابراین حرف اعمی‌ها کلیت نمی‌تواند داشته باشد، در بعضی از مصادیق ترتب آثار درست است و در بعضی دیگر ترتب آثار درست نیست.

اشکال دیگر بر دلیل هشتم و نهم (التبادر و عدم صحّة السلب(

نکته دیگر اینکه در اعتباریات و انتزاعیات چه می‌گویید؟ مثلاً کسی تا یک ساعت پیش، مالک یک‌خانه‌ای بوده است و الان که خانه را فروخته است و الان مالک شخص دیگری است، آیا می‌توانید بگویید چون قبلاً مالک آن خانه بوده است الان هم مالک است؟ یا مثلاً لفظ زوج یا زوجه که قبلاً زوجیت بین این دو نفر برقرار بود ولی الان که طلاق گرفته‌اند، آیا بازهم به آنها می‌توانید زوج و زوجه بگویید؟ آیا در اعتباریات می‌توانید قائل به اعم بشوید؟ خیر، در اعتباریات شما نمی‌توانید قائل به اعم بشوید و در انتزاعیات هم همین‌طور، مثلاً در طبقه اول بودید آمدید به زیرزمین، الان که در زیرزمین هستید آیا در فوق هستید یا تحت هستید؟ آیا می‌توانید بگویید قبلاً در فوق بودید الان هم در فوق هستید؟ خیر، الان نمی‌توانید بگویید در فوق هستید؛ بنابراین شما اعمی‌ها در اعتباریات و انتزاعیات نمی‌توانید بگویید: «المشتق حقيقةٌ في الأعم من المتلبس بالمبدأ فی الحال و المنقضى عنه المبدأ».[5]


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo