< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محسن فقیهی

1400/07/26

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مباحث الفاظ/وضع /مشتق

 

خلاصه جلسه گذشته: صحبت در علم اصول درباره بحث مشتق و مواردی که آیا داخل در بحث مشتق هستند یا نه؟ بود. اینکه آیا المشتق حقيقةٌ في خصوص المتلبس بالمبدأ في الحال أو فيما يعمه و ما انقضى عنه المبدأ؟

مرحوم آخوند (ره) صاحب کفایه بیان کرده‌اند: المشتق حقيقةٌ في خصوص ما تلبس بالمبدأ في الحال.

معنای «الحال» در این تعریف چیست؟

کسانی مثل محقق خویی (ره) فرموده‌اند: کلمه فی الحال را باید از تعریف مشتق حذف کرد و آوردن این قید در تعریف لزومی ندارد. برخی از علما فرموده‌اند: منظور از «الحال» زمان نطق است که این قول به شهید ثانی (ره) نسبت داده شده است. و دسته دیگری از علما فرموده‌اند مقصود از «الحال» حال نسبت است. زیدٌ ضاربٌ أمسِ، زمان نسبت در اینجا گذشته است. زیدٌ ضاربٌ الان، زمان نسبت در اینجا الان است و در زیدٌ ضاربٌ غداً، زمان نسبت در آن آینده است. لذا هر مشتقی که زمان نسبت داشته باشد، مشتق در آن زمان حقیقت است. پس «الحال» یعنی زمان نسبت.[1]

مرحوم امام (اعلی الله مقامه الشریف) نظریه نسبت را رد کرده‌اند و فرموده‌اند: هر کلمه‌ای، به دو صورت می‌تواند معنا شود: 1) معنای تصوری و 2) معنای تصدیقی. توضیح اینکه یک موقع شما ضارب را تصور می‌کنید و هنوز جمله‌ای در خارج وجود ندارد و فقط کلمه ضارب را تصور می‌کنید، مثل اینکه شما لغتی را باز می‌کنید و معنای کلمه‌ای را می‌بینید، قبل از اینکه جمله‌ای بیان شود فقط معنای کلمه را تصور می‌کنید. ولی وقتی جمله زیدٌ ضارب گفته می‌شود، موضوع و محمول و نسبت محقق شده است لذا جمله در مقام تصدیق است. بنابراین معنای ضارب به دو صورت بحث می‌شود، یکی اینکه در مقام تصور گفته شود، معنای ضاربٌ چیست؟ و دیگری اینکه در مقام تصدیق گفته شود معنای ضاربٌ چیست؟ یعنی بعد از تحقق نسبت در زیدٌ ضاربٌ.

مرحوم امام (ره) می‌فرماید: الفاظی را که می‌خواهیم معنا کنیم، باید در مقام تصور و خالی از قرائن و جوانب بدون موضوع و محمول و نسبت، فقط خود لفظ را معنا کنیم. لذا اگر فقط معنای تصوری لفظ را بخواهیم در نظر بگیریم، در این صورت در لفظ نسبتی وجود ندارد، لذا در معنای «الحال» که در تعریف مشتق آمده است، نمی‌توان گفت که «الحال» به معنای حال النسبة است. بنابراین آنهایی که می‌فرمایند «الحال» به معنای حال‌النسبة است زمانی است که نسبت محقق شده است و مقام، مقام تصدیق است ولی بحث ما در مقام تصور است و در کلمه هیچ نسبت و موضوع و محمولی وجود ندارد. لذا «الحال» را اگر حال النسبة معنا کنیم این خارج شدن از بحث است و بحث ما مفهوم تصوری مشتق است نه اینکه بعد از بار کردن موضوع و محمول و نسبت بخواهیم معنا کنیم.[2]

به نظر ما فرمایش امام (ره) از جهاتی فرمایش صحیحی است و اصولا مفاهیم در مقام تصور معنا می‌شوند ولی اشکالی که به نظر ما به مرحوم امام وارد است این است که می‌گوییم متنازع فیه در بحث مشتق در کجاست؟ آیا آنچه که علما در بحث مشتقات می‌کنند آن مشتقاتی هستند که در قرآن و روایات آمده‌اند؟ یا اینکه فقط مفهوم تصوری لفظ مشتق متنازع فیه است؟ پس چرا در اصول، بحث مشتق مطرح شده است؟ مگر اصول مقدمه فقه و برای فهمیدن فقه نیست؟ همه این بحث‌ها برای این است که قرآن و روایات را بفهمیم. بنابراین متنازع فیه مشتق، فهمیدن مشتقات قرآن و روایات است و متنازع فیه مشتق هم در قرآن و روایات بعد از نسبت است. یعنی بعد از اینکه مشتقات در قرآن و روایات آمده است و نسبت محقق شد، بحث می‌شود که این مشتق در اینجا به چه معنایی است. لذا فرمایش کسانی که فرموده‌اند: «الحال» به معنای حال النسبة است می‌تواند فرمایش درستی باشد، چون در آیات و روایات نسبت محقق شده است و در مقام تصدیق است که بحث می‌شود مشتق در اینجا به چه معنایی است؟ پس در زیدٌ ضاربٌ الان یا أمسِ یا غداً باید دید که نسبت در اینجا آیا حقیقت در خصوص متلبس بالمبدأ است و یا در اعم هم حقیقت است؟ با اینکه فرمایش امام از جهت فلسفی درست است ولی از جهت متنازع فیه همانطور که بیان شد، باید معنای مشتق در مقام تصدیق در آیات و روایات در نظر گرفته شود.

بنابراین قول دوم (حال‌النسبة) به نظر ما نظر درستی است و «الحال» در تعریف مشتق به معنای حال النسبة است یعنی اگر مشتقات در قرآن و روایات دارای قرائن و شواهدی باشند که زمان در آنها لحاظ شده است مثل زیدٌ ضاربٌ أمسِ یا زیدٌ ضاربٌ‌ غداً و یا زیدٌ ضاربٌ الان، مشتق در این صورت حقیقت در همان زمانی است که ذکر شده است و مجازی در اینجا نیست. چون المشتق حقیقة‌ فی خصوص ما تلبس بالمبدأ فی حال النسبة است. اما اگر مشتقی زمان در آن ذکر نشده باشد مانند: زیدٌ ضاربٌ، زیدٌ عالمٌ، زیدٌ راکعٌ، زیدٌ قائم، زیدٌ قائدٌ و ... در این صورت می‌گوییم که مشتق حقیقت در زمان حال است، یعنی ظهور آن این است که مثلا الان قائم است، الان ضارب است، الان راکع است و ... یعنی در همان زمان نطق آن نسبت محقق است. بنابراین همان معنای حال نسبت برای «الحال» درست است ولی اگر در نسبت، زمان ذکر شده باشد، در همان زمانی که ذکر شده است معنای مشتق حقیقت خواهد بود. و آنهایی که زمان نطق را گفته‌اند مرادشان همین بوده است که اگر قرائنی و زمانی برای مشتق بیان نشده باشد معنای مشتق به زمان و حال نطق نسبت داده می‌شود. قول سوم را که قائل بر این هستند که منظور از «الحال» حال تلبس است، ان‌شاءالله فردا بحث خواهیم کرد.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo