< فهرست دروس

درس حدیث استاد محسن فقیهی

1400/12/18

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: جنود عقل و جهل/ ایمان/ مصادیق خوف ممدوح

 

خلاصه جلسه گذشته: صبحت ما در بحث اخلاق درباره خوف و رجاء بود. یکی از صفات مؤمن این است که بین خوف و رجاء باشد؛ نه خیلی خائف و نه خیلی راجی باشد. در روایت داشتیم «لو وزن هذا لم يزد على هذا ولو وزن هذا لم يزد على هذا».[1] اگر خوفش را وزن کنند از رجائش بیشتر نباشد و اگر رجائش را وزن کنند از خوفش بیشتر نباشد.

مصدایق خوف ممدوح:

خوف از ارتکاب گناه

خوف گاهی ممدوح و گاهی مذموم است؛ برخی از ترس‌ها خوب است که انسان بترسد و برخی از ترس‌ها مذموم است. یکی از این خوف‌های ممدوح آن است که در مقابل گناه بترسیم. خوف از خداوند گاهی لقلقه زبان است و گاهی در عمق جان نفوذ کرده است. ممکن است درس اخلاق می‌گویم اما زمانی که با گناه مواجه می‌شوم، دست و پایم می‌لرزد و نمی‌توانم جلوی خودم را بگیرم که مرتکب گناه نشوم. اگر خوف واقعی باشد و در عمق وجود انسان رسوخ کرده باشد، بدنش می‌لرزد و مرتکب گناه نمی‌شود. من گناه نمی‌کنم، من برای خدا هستم، من سرباز امام زمان هستم و این عمامه‌ای که بر سر من است، افتخاری است که خداوند عطا کرده تا سرباز امام زمان باشم؛ پس من در مقابل گناه می‌ایستم و انجامش نمی‌دهم. در عصر حاضر، در هر جا و هر زمانی وسیله گناه فراوان است، اگر یک لحظه شیطان بر انسان حاکم شود، انسان به گناه کشیده می‌شود.

خوف توبه نکردن

یکی از مصادیق خوف ممدوح این است که بترسم که بمیرم و توبه نکنم. هر روز بر سن ما افزوده می‌شود، حال که به هفتادسالگی رسیده‌ایم آیا وقت آن نیست که توبه کنیم؟ آیا موفق به توبه می‌شویم؟ بارها توبه کردیم و آن را شکستیم، تا کی می‌خواهیم توبه را بشکنیم؟ آیا می‌توانیم قول بدهیم که قبل از مرگ توبه می‌کنیم؟ خدا شاهد است که من نمی‌دانم آیا موفق به توبه می‌شوم یا نه. انسان از آینده خود خبر ندارد و برخی افراد هستند که شب می‌خوابد و صبح بیدار نمی‌شود. جوان‌ها هم همین‌گونه هستند و ناگهان مرگ به سراغشان می‌آید. این‌که بگویم: «من فردا توبه می‌کنم» آسان است اما در عمل سخت است. کسی که توبه امروز خود را چند روز دیگر می‌شکند، چگونه می‌تواند اطمینان داشته باشد که قبل از مرگ توبه می‌کند؟

گفتیم که غیبت نمی‌کنیم، بازهم غیبت کردیم؛ گفتیم به نامحرم نگاه نمی‌کنیم، بازهم نگاه کردیم؛ گفتیم موسیقی گوش نمی‌دهیم اما بازهم گوش دادیم. توبه می‌شکنیم و بازهم گمان می‌کنیم که موفق به توبه می‌شویم. این را باید از ذهن بیرون کنید؛ زیرا گاهی موفق به توبه نمی‌شوید. زمانی که گناه را مرتکب می‌شوید و هنوز موفق به توبه نشده‌اید، ممکن است ملک‌الموت به سراغ انسان بیاید و او را ببرد. باید تصمیم بگیریم که توبه کنیم و آن را نشکنیم.

ترس از انحراف

باید از خداوند بخواهیم که عاقبت ما را ختم به خیر کند. گاهی در قنوتمان می‌خوانیم: «اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا»؛ خدایا! عاقبت امر را ختم به خیر کن.

شما علما و فضلا در خطر هستید؛ با این اوضاع و سیاست‌های شرق و غرب، خطر انحراف ممکن است برای شما به وجود بیاید. ممکن است شما را به مبلغ بالایی بخرند تا در رسانه‌ها به سود گروهی خاص صحبت کنید. شما باید مراقب باشید که دین و اعتقاداتتان به انحراف کشیده نشود.

انحراف پله‌پله ایجاد می‌شود؛ این‌گونه نیست که انسان به یکباره منحرف شود بلکه آرام‌آرام شکل می‌گیرد. کسی که همه واجبات، نافله‌ها و برخی از مستحبات مانند قرائت قرآن را انجام می‌دهد، کسی که هر روز قرآن می‌خواند روزی برایش اتفاق می‌افتد که قرآن را نخوانَد، روز دیگر نماز شب نمی‌خواند یا آن را باعجله می‌خواند، روزی دیگر نماز را ابتدای وقت نمی‌خواند؛ این‌ها زنگ خطری است که انسان به سمت انحراف می‌رود؛‌ زیرا نماز شب، جلوی گناه و انحراف را می‌گرفت؛ نماز شب بود که او را از گرفتن رشوه بازمی‌داشت. اگر دیدی که مستحبات را آرام‌آرام کنار می‌گذاری بدان که در حال سقوط هستی؛ هواپیما هم یکباره سقوط نمی‌کند بلکه آرام‌آرام سقوط می‌کند. باید محاسبه کنی که چرا نماز شب‌ها، مناجات‌ها و دعاهایت کم می‌شود؟ چرا گریه و زجّه نمی‌کنی و اشک‌هایت نمی‌آید؟ دیگر برای امام حسین (علیه‌السلام) گریه نمی‌کنی و فقط دوست داری فیلم تو را بگیرند و پخش کنند؛ به ظواهر توجه می‌کنی و در فکر بواطن نیستی. باید از این حالت بترسی. نکند شیطان به شما بگوید: «تو که واجباتت را انجام می‌دهی، عیبی ندارد مقداری از مستحباتت کم شده است». این مستحبات شما را در مقابل حوادث نگه می‌دارد. آن قاضی که نماز شب می‌خواند می‌تواند در مقابل پیشنهاد رشوه سنگین بایستد اما کسی که نمی‌خواند ممکن است سست شود و با خود بگوید: «خانواده نیاز دارد. این یک‌ بار را می‌گیرم و دیگر نمی‌گیرم».

اگر صدبار با تسبیح بگویید که من خائف هستم، فایده‌ای ندارد اما اگر در برابر گناه ایستادید، خائف هستید. ما همه طلبه و با هم مساوی هستیم، اگر وجوهات می‌آید، چرا من باید بیشتر از شما از آن استفاده کنم بلکه باید فقط به اندازه نیازم از آن بردارم. خداوند آیت‌الله تبریزی را رحمت کند، ایشان می‌گفت: «من وجوهات را نگه نمی‌دارم؛ زیرا ممکن است امشب بمیرم».

متأسفانه افراد زیادی هستند که در برابر شهوات، خود را از دست می‌دهند و در منجلاب آن فرو می‌روند. شاه ملعون و ساواک، از همین راه، عده‌ای را به انحراف می‌کشیدند؛ زن‌های وجیهه‌ای را آماده کرده بودند و به سراغ علما می‌فرستادند، از آن‌ها تصویر تهیه می‌کردند و از علما سوء استفاده می‌کردند. این شگرد شیطان است که شاه از آن استفاده می‌کرد.

راه ایستادگی

انسان در برابر گناه باید قوی باشد و بایستد و این علامت خوف است. راه این ایستادگی آن است که خدا را حاضر و ناظر بدانیم و توجه به خدا داشته باشیم. غفلت از خداوند باعث می‌شود که انسان در معاصی وارد شود.

مرحوم آیت‌الله سید احمد خوانساری که مرحوم امام می‌گفت: «باید درباره عصمت ایشان صحبت کرد»، سه مرتبه نماز می‌خواند؛ یک‌بار در مسجد سید عزیزالله تهران که در آن‌جا امام جماعت بود، ایشان قبل از تکبیرة الحرام، می‌گفت: «السلام علیک یا اباعبدالله» و در منزل هم دوباره نماز می‌خواند؛ زیرا می‌ترسید که مقبول خداوند نباشد. این خوف ممدوح است. انسان باید بترسد که در واجباتش ریا نباشد و آن‌ها را برای دیدن دیگران و پخش در فضای مجازی انجام ندهد.

شما سرباز امام زمان و انسان‌های خوبی هستید و زمینه برای شما فراهم است اما زمینه گناه هم فراهم است. اکنون این تلفن‌های همراه، فضای مجازی و ... زمینه گناه است. ما باید مراقب، گفتار، رفتار و کردارمان باشیم. باید بتوانید با نماز شب، نماز اول وقت و ذکر «استغفر الله» خودتان را تقویت کنید.

باید دیدگاه و تصورمان این باشد که هر لحظه و هر آن، خداوند ناظر بر احوالات ما است. ملائکه هم مراقب ما هستند؛ در موارد بسیاری ممکن بود با گفتن جمله‌ای برایتان خیلی بد شود اما موفق نشدید و خداوند شما را حفظ کرد. باید سعی کنیم که سیم ارتباطی با خداوند را حفظ کنیم.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo