< فهرست دروس

درس حدیث استاد محسن فقیهی

1400/08/26

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: جنود عقل و جهل/ ایمان/ نشانه ایمان

خلاصه جلسه گذشته: بحث ما در بحث اخلاقی و حدیث درباره این بود که یکی از نشانه‌های ایمان، «يغضبَ للّه ِو يرضى للّه»[1] است. در این باره مطالبی را بیان کردیم. سپس گفتیم که نشانه دیگر، حب لله و بغض لله است. مؤمن کسی است که حب و بغضش برای خدا است.

تفاوت بین رضایت لله و حب لله

رضایت و عدم رضایت برای خداوند مرحله‌ای از ایمان است. مرحله بالاتر ایمان، حب لله است؛ یعنی محبت شما برای خداوند است. گاهی در درسی شرکت می‌کنید، روز اول، کسی در کنار شما می‌نشیند و به هم سلام کرده و احوال‌پرسی می‌کنید. شما از او مقداری خوشتان می‌آید که انسان مؤدّب، معقول و فهمیده‌ای است. روز بعد که می‌آیید نگاه می‌کنید که او کجا نشسته، شما هم همان‌جا می‌روید و کنار او می‌نشینید؛ این مرحله رضایت است. روزهای بعد به هم نزدیک‌تر شده و باهم بیشتر صحبت می‌کنید، بحث علمی می‌کنید و جلسه هم می‌گیرید. علاقه شما به او بیشتر می‌شود به‌گونه‌ای که اگر یک روز در درس شرکت نکند ناراحت می‌شوید. علاقه، مرحله بالاتر از رضایت است. درباره زن و فرزند هم ممکن است همین‌گونه باشد. روز اول خیلی عاشق نیست اما بعد از مدتی این علاقه زیاد می‌شود تا به حب می‌رسد.

کسی که مریض است در بستر بیماری می‌گوید «الهی رضاً برضائك» می‌گوید راضی است اما از این مریضی خوشش نمی‌آید؛ حب ندارد اما رضا دارد. از مریضی ناخشنود است اما چون انسان متدینی است راضی به رضای خداوند است. مردم در مقابل خداوند گاهی مقام رضا دارند و گاهی مقام حب. من با این آقا که زندگی می‌کنم از او راضی هستم؛ چون کار می‌کند. اما گاهی می‌گوید: «علاوه بر این‌که راضی هستم، دوستش هم دارم». گاهی به مرحله‌ای می‌رسد که می‌گوید: «من عاشقش هستم». همان‌گونه که رضا مراتب دارد، حب هم مراتب دارد.

اگر می‌خواهید بدانید که چه میزان ایمان دارید، خود را بیازمایید که چه میزان رضایت و حب دارید. اگر مشکلاتی پیدا شود، چه میزان راضی هستید؟ آیا آن‌چه را برای خود دوست داری برای دیگران هم دوست داری؟ «لا يُؤمِنُ عبدٌ حتّى يُحِبَّ للنّاسِ ما يُحبُّ لِنفسهِ مِن الخَيرِ»[2] مؤمن کسی است که آن‌چه برای خود دوست دارد برای دیگران هم دوست داشته باشد. من اگر پول و مقام را دوست دارم برای دیگران هم دوست دارم و انحصار طلب نیستم. اگر عبادت را دوست دارم برای شما هم دوست دارم. اگر علم را دوست دارم برای شما هم دوست دارم؛ برخی افراد وقتی چیزی می‌آموزند حاضر نیستند به دیگران هم یاد بدهند. در امور معنوی، علمی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و ... هرچه برای خود می‌خواهی برای دیگران هم بخواه.

همان‌گونه که انسان با تب‌سنج دمای بدن خود را بررسی می‌کند، برای فهم مرتبه ایمان خود باید آن را با این نشانه‌ها شناخت. اگر به من بگویند این شغل را بگیر اما می‌دانم که رفیقم از من بهتر است، آیا حاضرم شغل را به دوستم بدهم؟ اگر می‌دانم که دیگری از من بهتر درس می‌دهد آیا حاضرم بگویم که در درس آن استاد شرکت کنید؛ زیرا بهتر از من درس می‌دهد؟ اگر قرار است نماینده مجلس شوید، آیا حاضر هستید به کسی که بهتر از شما است رأی بدهید؟ در تمام شئونات همین‌گونه است. این درجه‌ای است که با آن می‌توانید میزان ایمان خود را بسنجید که آیا ایمان لقلقه زبان است یا واقعا ایمان دارید. ایمان دارم اما خودم را هم خیلی دوست دارم، من مردم را مانند خودم دوست ندارم این واقعیتی است اما اگر بخواهیم ایمان را بالا ببریم باید به این حد برسیم که تسلیم اوامر پروردگار باشیم.

کسی خدمت امام صادق (علیه‌السلام) آمد و ایمان آورد. آن شخص گفت: «ایمان آوردم». امام (علیه‌السلام) به او فرمود: «اگر بگویم پدرت را بکش، می‌کشی؟» گفت: بله. حضرت فرمود: ما این دستورات را نمی‌دهیم اما می‌خواستم بدانم که ایمانت چگونه است.

گاهی انسان وظیفه دارد با پدر و برادرش هم مبارزه کند. اگر برادرت خلافی مرتکب شد و او را زندانی کردند باید سکوت کنی، تأیید کنی و کمک کنی. ضعف و قوت ایمان در این‌جا مشخص می‌شود. اگر قرار باشد در موقعیتی که داریم برای دوست و آشنایان خود چیزی دست‌و‌پا کنیم، نشانه ضعف ایمان است. ایمان که ضعیف شد به دنبال رابطه‌گرایی است که دوست و آشنای خود را بر سر کار بیاورد؛ این نشانه انحراف است. در هر حکومتی این را دیدید بدانید که انحرافی به وجود آمده است. نامشان انقلابی است اما خدا و پیامبر را به صورت کامل قبول ندارند؛ زیرا خداوند می‌فرماید که لیاقت، ایمان، تقوا و تخصص ارزش دارد. سعی کنید هرکس را می‌خواهید دوست داشته باشید برای خدا دوست داشته باشید. خداوند متعال به همه ما ایمان کامل عنایت بفرماید.

 


[2] كنز العمّال، ص57.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo