< فهرست دروس

درس حدیث استاد محسن فقیهی

1400/07/21

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: جنود عقل و جهل/ ایمان/

خلاصه جلسه گذشته: بحث ما در حدیث درباره حدیث جنود عقل و جهل بود. مرحوم امام خمینی در تفسیر این حدیث، کتاب مستقلی را نوشته است.

ایمان

حقیقت ایمان چیست؟ آیا حقیقت ایمان برای ما حاصل شده است؟ انسان حساب مالی خود را می‌تواند انجام دهد که چه مقدار پول دارد اما اگر از او بپرسند که چه مقدار ایمان داری نمی‌داند. ائمه (علیهم‌السلام) بیان کرده‌اند که برای سنجش ایمان، خود را امتحان کنید.

رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: «لا يحِقُّ العَبد حَقيقَه الإيمان حَتّى يغضبَ للّه ِويرضى للّه، فإذا فَعَلَ ذلِكَ فَقَد استَحقّ حقيقةَ الإيمانِ».[1]

اگر می‌خواهید بدانید که آیا حقیقات ایمان را دارید خود را امتحان کنید؛ زمانی که عصبانی می‌شوید، برای چه عصبانی می‌شوید؟ یادداشت کنید که در فلان زمان عصبانی شدم سپس درباره ریشه عصبانیت خود فکر کنید. اگر به خاطر بی‌اعتنایی به مقامت عصبانی شدی، یا برای مالت مشکلی پیش آمد عصبانی شدی این یک بحث است. اما گاهی غضب برای خداوند است؛ یعنی به خاطر خدا عصبانی می‌شود؛ چون نماز نمی‌خواند یا به حق توجه نداشت من عصبانی شدم.

اگر غضب شما برای غیر خدا بود بدانید که ایمان شما به درجه اعلا نرسیده است. من دیده‌ام افرادی را که عصبانی شده‌اند چون مقامی را به آن‌ها نداده‌اند یا مقامی را از آن‌ها گرفته‌اند. اگر عصبانیت برای خدا باشد، این مرتبه بالای ایمان است. خیلی راحت انسان می‌تواند خود را امتحان کند.

گاهی برای شما مسئله‌ای اتفاق می‌افتد ولی شما می‌خندید و می‌گویید: «مهم نیست. ان‌شاءالله خداوند از راه دیگری می‌رساند. اتفاقی است که افتاده. مسائل مالی است و ان‌شاءالله خداوند جبران می‌کند». در این‌جا عصبانی نمی‌شوید اما درباره خداوندد و حق و حقیقت، عصبانی می‌شوید.

«ويرضى للّه» اگر کسی به شما «آیت‌الله» گفت، خوشحال و راضی شدی بدان که این حقیقت ایمان نیست. اگر در دنیا شما را به مقاماتی رساندند، الحمدلله بگو و «یرضی لله» باید باشد. اگر رضایتت برای خدا بود؛ مثلا می‌گویی: «من از شماراضی هستم زیرا عملت خوب بود» نه این‌که از من تعریف کردی، حقیقت ایمان است. گاهی اگر از ما تعریف کنند خوشمان می‌آید و از او راضی هستیم اما اگر از ما انتقاد کند، ناراحت و عصبانی می‌شویم. رضایت را باید برای خدا بگذاریم.

این‌هایی که می‌گویند: «ما با پول هر کاری می‌کنیم» معنایش این است که طرف ما به دنبال پول است، به دنبال تعریف است. با یک تعریف، کارش را انجام می‌دهد. این رضایت لله نیست!

«فإذا فَعَلَ ذلِكَ فَقَد استَحقّ حقيقةَ الإيمانِ» ایمان نوری از ناحیه خداوند است و این نور را به کسی می‌دهند که خود را آماده کرده باشد و مراحل امتحانی را خوب تحویل دهد. نشانه‌اش هم این است که رضایت و غضبش برای خداوند است. ما ساخته‌شده نیستیم؛ پس باید زحمت بکشیم تا خود را به این راه ببریم. یک راهش این است که هنگام عصبانیت فکر کنیم، اگر این عصبانیت برای خدا نیست آن را رها کنیم اما اگر برای خداوند عصبانی شدیم ارزشمند است. رضایت هم همین‌گونه است. اگر به این حالت برسید، خداوند آن حقیقت ایمان را به شما اعطا می‌کند و از امتحان، پیروز بیرون می‌آیید.

پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: «لا يُؤمِنُ عبدٌ حتّى يُحِبَّ للنّاسِ ما يُحبُّ لِنفسهِ مِن الخَيرِ»[2] بنده‌ای مو»ن نیست مگر این‌که هر خیری را برای خود می‌پسندد برای دیگران نیز بپسندد.

چرا او مقام پیدا کرد ولی من پیدا نکردم؟ چرا اگر پول به شما برسد خوشحال می‌شوی ولی اگر به او برسد ناراحت می‌شوی؟ اگر زندگی خوب برای شما خوب است برای او هم خوب است! شما باید خوشحال شوی که دیگران آرامش و آسایش دارند. اگر به این مقام برسید که از داشتن دیگران لذت می‌برید، ایمان دارید اما اگر از داشته‌های دیگران ناراحت هستید، مشکل از دورن شما است؛ قلب شما سیاه است. بخل، حسد و ناراحتی از داشته‌های دیگران، نشانه این است که ایمان ضعیف است.

اگر دوست ندارم که من را غیبت کنند یا به من تهمت بزنند من هم نباید غیبت کنم یا تهمت بزنم.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo