درس خارج فقه استاد محسن فقیهی
99/11/18
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مکاسب محرمه/کذب / مسوغات کذب
خلاصه جلسه گذشته: صحبت در بحث فقه درباره حکم تقیه مداراتی بود. همچنین به این مسئله پرداختیم که آیا نماز خواندن پشت سر مخالفین با توجه به اینکه ضرورتی ندارد و ضرری از طرف آنها متوجه ما نمیشود و فقط برای تحبیب قلوب و جلب نظر آنها است، جایز و مجزی است؟ دراینباره روایات متعددی بیان شد که برخی دلالت میکرد که چنین نمازی، مانند نماز پشت سر رسولالله است. دستهای از روایات دلالت داشت که نماز را باید بعدا اعاده کرد یا اینکه قبلا نماز را خوانده و سپس در جماعت آنها شرکت کرد. دستهای از روایات هم میگفت که اصلا پشت سر اینها نماز نخوانید.
چون مراتب مخالفین مختلف است و ضررها و ضرورتها متفاوت است، شأن نزول این روایات معلوم نیست که آیا برای ایجاد محبت است که تقیه مداراتیه باشد یا برای دفع ضرر آنها است که تقیه اضطراریه است؛ بنابراین نمیتوانیم به اطلاق این روایات تمسک کنیم.
مقتضای جمع بین روایات این است که اگر اضطرار وجود دارد، باید پشت سر آنها نماز خواند و قرائت را هم خواند اما اگر اضطرار نیست، نماز را در منزل بخواند و جلب محبت با شرکت در تشییع جنازه، عیادت از مریضهای آنان و ... باشد. جلب محبت فقط در شرکت در نماز آنها نیست و گاهی هم در نماز آنها شرکت کند اما نمازش را خودش اعاده کند. با تقیه مداراتی هیچ حرامی بر انسان حلال نمیشود.
محقق سبزواری (رحمهالله) نیز میفرماید: ادلهای داریم که ترغیب به شرکت در نماز جماعت آنها میکند تا دشمنیها برداشته شود و اتحاد بین مسلمانان حاصل شود. در جایی که خوف و ضرری باشد، مسلّما باید در نماز آنها شرکت کرد اما در تقیه مداراتی به نظر میآید که نماز درست نیست. ادله مجامعت و مدارات با آنها وجود دارد اما دلالت بر اکتفای به این نماز ندارند.[1]
به نظر ما از مجموع ادلهای که در این باب ذکر کردیم که سندی برخی درست بود، برداشت میشود که نماز مداراتی اجزاء ندارد. نماز با وضو و قرائت صحیح، پشت سر امام جماعت عادل درست است اما پشت سر مخالف با تقیه مداراتی مجزی نخواهد بود. روایات دلالت ندارد که فعل محرمی بر شما حلال میشود یا میتوان واجبی را ترک کرد.
مرحوم شهید مصطفی خمینی در اشکال به پدر بزرگوارش مرحوم امام خمینی میفرماید: «لنا في خصوص الأدلّة الواردة في البحث عن التقيّة المداراتيّة شبهة محرّرة و إجمالها احتمال كونها صادرةً عن تقيّة»؛[2] استدلال به این روایات با مشکل دیگری نیز مواجه است؛ زیرا خود روایات نیز تقیهای هستند. بهخاطر تقیه، ائمه (علیهمالسلام) فرمودهاند که پشت سر مخالفین نماز بخوانید. اگر این سخن را نمیگفتند، خوف و احتمال ضرر برای آنها وجود داشت؛ لذا از روی تقیه دستور دادند که پشت سر مخالفین نماز بخوانید.
این احتمال خیلی خوب است که برخی از روایات که دستور به نماز پشت سر اینها داده، از روی تقیه بوده یا اینکه این روایات مربوط به نماز در حالت اضطرار است؛ پس نمیتوان به اطلاق این روایات تمسک کرد.
در مجموع، تقیه مداراتی مجوز نماز پشت سر مخالف هست اما بعدا باید این نماز اعاده شود.
حکم نماز پشت سر مخالف در تقیه مداراتیه
قول اول: اجزاء بدون قرائت
مرحوم امام خمینی (رحمهالله) قائل است که در تقیه مداراتی نماز بدون قرائت هم مجزی است. «لا ينبغي الشبهة في صحّة الصلاة و سائر العبادات المأتيّ بها على وجه التقيّة».[3]
مرحوم امام به اطلاق روایت «عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ[4] عَنْ أَبِيهِ[5] عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ[6] عَنْ حَمَّادٍ[7] عَنِ الْحَلَبِيِّ[8] عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیهالسلام) قَالَ: مَنْ صَلَّى مَعَهُمْ فِي الصَّفِّ الْأَوَّلِ، كَانَ كَمَنْ صَلَّى خَلْفَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله)».[9] عمل کرده است. کسانی که پشت سر مخالف نماز بخوانند مانند این است که پشت سر رسولالله نماز خواندهاند. اما به روایات مخالف توجه نکردهاند.
روایت بعدی که امام (رحمهالله) به آن استناد کرده: مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ[10] عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ[11] عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ[12] عَنْ حَفْصِ بْنِ الْبَخْتَرِيِّ[13] عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیهالسلام) قَالَ: «يُحْسَبُ لَكَ إِذَا دَخَلْتَ مَعَهُمْ وَ إِنْ لَمْ تَقْتَدِ بِهِمْ مِثْلُ مَا يُحْسَبُ لَكَ إِذَا كُنْتَ مَعَ مَنْ تَقْتَدِي بِه».[14] وقتی وارد نماز جماعت مخالفین میشوید، برای شما حساب میشود مانند زمانی که به امام جماعت عادل اقتدا می کردی، هرچند که به آنها اقتدا نکنی.
سند روایت صحیح است.
اشکال: روایت میگوید: ثواب جماعت را به شما میدهند هرچند که به آنها اقتدا نکرده باشید. معلوم میشود که نماز فرادا هم اگر نیت کند، ثواب جماعت را به او میدهند. بحث ثواب شرکت در جماعت چیزی و اجزاء چیز دیگری است؛ روایت دلالت بر ثواب دارد اما دلالت بر اجزاء ندارد.
روایت بعدی که مرحوم امام به آن استناد میکند: «عَلِيُّ بْنُ جَعْفَرٍ فِي كِتَابِهِ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ (علیهالسلام) قَالَ: «... صَلَّى حَسَنٌ وَ حُسَيْنٌ خَلْفَ مَرْوَانَ وَ نَحْنُ نُصَلِّي مَعَهُمْ».[15]
اشکال: شاید روایت ناظر به تقیه اضطراری بوده همانگونه که قبلا آن را بیان کردیم.
قول دوم: اجزاء همراه با قرائت [16]
باید قصد فرادا کرد و قرائت را خود انسان بخواند. مستند این قول روایات صحیحالسندی است که دستور میداد که قرائت را خودت انجام بده.
قول سوم: مجزی نیست[17]
مستند این قول روایاتی است که آنان را مانند دیوار میدانست (کالجدر).
به نظر ما مقتضای جمع بین روایات این است که تقیه مداراتیه رجحان دارد اما نمیتوان به نماز پشت سر آنها اکتفا کرد و فقط ظاهرا میتوان در جماعت آنها شرکت کرد برای اینکه دشمنیها از بین برود و وحدت ایجاد شود.
آیتالله مکارم نیز میفرماید: «القول بجواز الاكتفاء بتلك الصلاة إذا صلّاها معهم تحبيباً و لم يكن هناك تقيّة من غير هذه الناحية مشكل»؛[18] اگر اضطرار نیست و فقط برای تحبیب قلوب در نماز جماعت آنها شرکت میکنیم، مشکل است که به آن نماز اکتفا کرد.
قسم سوم تقیه: تقیه کتمانیه
تقیه کتمانیه آن است که در حکومتهای باطل باید چیزهایی را کتمان کرد. ممکن است عقایدی داشته باشید اما نتوانید این عقاید را اظهار کنید که اگر اظهار کنید برای خودتان یا مذهبتان مشکلاتی را به وجود بیاورد پس نباید اظهار کرد و در قلب مکتوم باشد مانند اسراری که در حکومت باید مکتوم باشد و برای عموم مردم نباید بیان شود خصوصا در عصر حاضر با وجود فضای مجازی که اگر در جایی مطلبی بیان شود، فورا در تمام دنیا پخش میشود.
مرحوم امام خمینی (رحمهالله) این قسم را بیان کرده و آن را لازم میداند: «ما تكون واجبةً لنفسها و هي ما تكون مقابلةً للإذاعة، فتكون بمعنى التحفّظ عن إفشاء المذهب و عن إفشاء سرّ أهل البيت (علیهمالسلام) فيظهر من كثير من الروايات أنّ التقيّة التي بالغ الأئمّة(علیهمالسلام) في شأنها هي هذه التقيّة، فنفس إخفاء الحقّ في دولة الباطل واجب و تكون المصلحة فيه جهات سياسيّة دينيّة و لو لا التقيّة، لصار المذهب في معرض الزوال و الانقراض».[19] افشای اسرار اهلبیت و محبت آنان در زمانی ممکن است مشکلساز شود پس باید مذهب را مخفی کرد.
روایات زیادی داریم که امام معصوم (علیهالسلام) مطلبی را برای برخی اصحاب بیان میکردند و میفرمودند که آن را برای دیگران بیان نکنید. جنبههای دینی و سیاسی اقتضا میکند که این اسرار مخفی بماند.
مرحوم امام، این تقیه را در دو صورت بیان میکند: 1- در مقام خوف، ضرورت و اضطرار باشد 2- اگر مخفی کنیم میتوانیم جلب محبت کنیم. اگر بگوییم محب اهلبیت هستیم با ما دشمنی میکنند اما اگر محبت اهلبیت را اظهار نکنیم با ما دوست میشوند یا اینکه لعنهایی را نمیگوییم تا با آنها مماشات کنیم.
در این نوع تقیه، بحث مسئله واجب یا حرامی مطرح نیست، تبری خوب است اما لازم نیست که در رسانههای عمومی مطرح شود که اگر مطرح شوند باعث تضعیف اسلام است.
به نظر ما هم این تقیه درست است چون مستلزم ترک واجب یا انجام حرامی نیست.