درس خارج فقه استاد محسن فقیهی
99/11/12
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مکاسب محرمه/کذب / مسوغات کذب
خلاصه جلسه گذشته: صحبت در بحث فقه درباره تقیه مداراتی بود. برخی گفته بودند: مستحب است که انسان برای تحبیب قلوب مخالفین در نماز آنها شرکت کند. قول دوم این بود که تقیه مداراتیه حرام است؛ جایز نیست تقیه انجام دهیم مگر حالت اضطرار باشد.
قول سوم: جواز تقیه مداراتی[1] [2]
حرام نیست مستحب هم نیست بلکه فقط جایز است.
دلایل این قول از روایات را در مباحث گذشته بیان کردیم. بهخاطر تعارض بین روایات و جمع بین آنها، قائل شدهاند که تقیه مداراتیه جایز است اما رجحان آن معلوم نیست. روایتی که میگفت: «مَا هُمْ عِنْدِي إِلَّا بِمَنْزِلَةِ الْجُدُرِ».[3] دلالت بر این دارد که استحباب ندارد و تا مجبور نشدهایم نباید پشت سر آنان نماز بخوانیم. روایاتی که ترغیب به نماز پشت سر آنان میکند هم حمل بر اضطرار میشود.
قول چهارم: وجوب تقیه مداراتیه
امام خمینی (رحمهالله) میفرماید: «إنّه لا يتوقّف جواز هذه التقيّة، بل وجوبها على الخوف علىٰ نفسه أو غيره، بل الظاهر أنّ المصالح النوعيّة صارت سبباً لإيجاب التقيّة من المخالفين؛ فتجب التقيّة و كتمان السرّ و لو كان مأموناً و غير خائف علىٰ نفسه و غيره».[4] برای وجوب تقیه نیازی نیست که خائف بر نفس باشید (ضرورت باشد) بلکه مصلحت نوعی جامعه مسلمین اقتضا میکند که تقیه را واجب بدانیم.
برای اتحاد مسلمانان در برابر کفر و نفاق، تقیه مداراتیه واجب است.
قول پنجم: جواز در نماز و حرمت در غیر آن
محقق خویی (رحمهالله) میفرماید: «أمّا إذا لم يترتّب على ترك التقيّة ضرر على نفسه و لا على غيره، بل كانت التقيّة لمحض جلب النفع من الموادّة و التحابب و المجاملة معهم في الحياة، فلا تكون مسوّغةً لارتكاب العمل المحرّم و لا ترك الفعل الواجب؛ فليس له الحضور في مجالسهم المحرّمة، كمجلس الرقص و شرب الخمر و نحوهما لأجل المجاملة؛ لعدم تحقّق مفهوم التقيّة حينئذٍ، حيث لا ضرر يترتّب على تركها. نعم، لا بأس بذلك في خصوص الصلاة، فإنّ له أن يحضر مساجدهم و يصلّي معهم للمداراة و المجاملة من دون أن يترتّب ضرر على تركه بالنسبة إلى نفسه أو بالإضافة إلى الغير. و ذلك لإطلاقات الأخبار الآمرة بذلك؛ لأنّ ما دلّ على أنّ الصلاة معهم في الصفّ الأوّل كالصلاة خلف رسول اللّٰه (صلالله علیه و آله) غير مقيّد بصورة ترتّب الضرر على تركها».[5]
چون روایات فقط در باب صلاة، وارد شده، تقیه مداراتی را فقط در نماز جایز میدانیم اما در سایر واجبات جایز نیست. نمیتوان بهخاطر تقیه، هر حرامی را حلال کرد؛ مثلا نمیتوان گفت که بهخاطر تقیه مداراتی در مجلس رقص و شراب آنها شرکت کنیم.
روایات چند گروه بود، بهنظر ما باید بین روایات جمع کرد به اینکه شرکت در جماعت آنها خوب و مستحب است ولی اجزاء آن درصورتی است که همراه با قرائت باشد.
قول ششم: جواز در نماز و وضو و فیالجمله در حج[6]
تقیه مداراتی در حج، مثل اینکه وقتی دولت عربستان میگوید که ما ماه را دیدیم، از آنها تبعیت میکنیم هرچند که از نظر ما ثابت نیست و نمیتوان اثبات کرد.
اشکال: اعاده و قضا نداشتن در نماز را قبول نداریم، روایات صحیح السندی دلالت میکرد که نماز را باید اعاده کرد (یا قبل از جماعت باشد یا بعد از آن) از اینجا میفهمیم که نماز پشت سر آنان برای حفظ ظاهر است. عدم اعاده در صورتی است که قرائت هم انجام دهد.
دلایل مشروعیت تقیه مداراتیه
روایت اول: «مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى[7] عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ[8] عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ[9] عَنْ هِشَامٍ الْكِنْدِيِّ[10] قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیهالسلام) يَقُولُ: «إِيَّاكُمْ أَنْ تَعْمَلُوا عَمَلاً يُعَيِّرُونَّا بِهِ؛ فَإِنَ وَلَدَ السَّوْءِ يُعَيَّرُ وَالِدُهُ بِعَمَلِهِ، كُونُوا لِمَنِ انْقَطَعْتُمْ إِلَيْهِ زَيْناً وَ لَا تَكُونُوا عَلَيْهِ شَيْناً، صَلُّوا فِي عَشَائِرِهِمْ وَ عُودُوا مَرْضَاهُمْ وَ اشْهَدُوا جَنَائِزَهُمْ وَ لَا يَسْبِقُونَكُمْ إِلَى شَيْءٍ مِنَ الْخَيْرِ، فَأَنْتُمْ أَوْلَى بِهِ مِنْهُمْ وَ اللَّهِ مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَيْءٍ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنَ الْخَبْءِ قُلْتُ: وَ مَا الْخَبْءُ؟ قَالَ (علیهالسلام): «التَّقِيَّةُ»».[11]
راوی میگوید: شنیدم که امام صادق (عیهالسلام) فرمود: از کاری که باعث سرزنش ما بشود، بپرهیزید. همانگونه که اگر بچهای کار بدی کند پدرش را سرزنش میکنند، اگر شما شیعیان هم کار بدی کنید، ما را سرزنش میکنند. شما زینت ما باشید و ننگ و عار ما نباشید. بروید جلو چشم آنها نماز بخوانید، به عیادت مریضهایشان بروید، در تشییع جنازه آنها شرکت کنید و در کارهای خیر سعی کنید که شما جلودار باشید؛ شما از آنها اولی هستید. خداوند به چیزی بهتر از «خَبء» عبادت نمیشود. پرسیده شد:«خَبء» چیست؟ حضرت فرمود: تقیه.
روایت دلالت خوبی بر تقیه مداراتی دارد اما سند آن ضعیف است و در حد مؤید مفید است.
باید این روایت را با سایر روایات جمع کنیم به اینکه در جماعت آنها شرکت کنید اما بعدا نماز خود را بخوانید یا اینکه در جماعت قرائت را خودتان انجام دهید.
روایت دوم: «أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ[12] عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْكُوفِيِّ[13] عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ عَامِرٍ[14] عَنْ جَابِرٍ الْمَكْفُوفِ[15] [16] عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي يَعْفُورٍ[17] عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیهالسلام) قَالَ: «إتَّقُوا عَلَى دِينِكُمْ فَاحْجُبُوهُ بِالتَّقِيَّةِ فَإِنَّهُ لَا إِيمَانَ لِمَنْ لَا تَقِيَّةَ لَهُ إِنَّمَا أَنْتُمْ فِي النَّاسِ كَالنَّحْلِ فِي الطَّيْرِ لَوْ أَنَّ الطَّيْرَ تَعْلَمُ مَا فِي أَجْوَافِ النَّحْلِ مَا بَقِيَ مِنْهَا شَيْءٌ إِلَّا أَكَلَتْهُ وَ لَوْ أَنَّ النَّاسَ عَلِمُوا مَا فِي أَجْوَافِكُمْ أَنَّكُمْ تُحِبُّونَّا أَهْلَ الْبَيْتِ لَأَكَلُوكُمْ بِأَلْسِنَتِهِمْ وَ لَنَحَلُوكُمْ فِي السِّرِّ وَ الْعَلَانِيَةِ رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً مِنْكُمْ كَانَ عَلَى وَلَايَتِنَا».[18]
در دینتان تقوا داشته باشید و آن را با تقیه بپوشانید، کسی که تقیه ندارد، ایمان ندارد. شما شیعیان در میام مردم مانند زنبور عسل هستید، اگر سایر پرندگان بدانند که در زنبور، عسل است، آن را میخورند تا از عسلش استفاده کنند. (عسل زنبور مخفی است لذا جانش حفظ میشود) اگر مردم بدانند که در باطن شما چیست و محب اهلبیت هستید با زبانهایشان شما را میخورند. (دست از ولایت ما برندارید اما آن را آشکار نکنید).
روایت حسنه است و صحیح نیست اما دلالت آن مربوط به تقیه در جایی است که اضطرار وجود دارد؛ زیرا اگر از باطن شیعیان مطلع شوند آنها را نابود میکنند.
روایت سوم: «حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ شَاذَوَيْهِ الْمُؤَدِّبُ[19] ، قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرِ بْنِ جَامِعٍ الْحِمْيَرِيُّ[20] ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ[21] عَنْ أَبِيهِ[22] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ[23] عَنْ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ[24] عَنْ مُدْرِكِ بْنِ الْهَزْهَازِ[25] ، قَالَ: قَالَ الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ (علیهالسلام): «يَا مُدْرِكُ رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً اجْتَرَّ مَوَدَّةَ النَّاسِ إِلَيْنَا، فَحَدَّثَهُمْ بِمَا يَعْرِفُونَ وَ تَرَكَ مَا يُنْكِرُونَ».[26]
کاری کنید که مودت مردم با ما زیاد شود، کارهایی انجام دهید که آنها میپسندند و کارهایی که آنها نمیپسندند را ترک کنید.
سند روایت ضعیف است و از حیث دلالت هم معلوم نیست درباره تقیه است یا سایر کارها، در ضرورت و اضطرار است یا غیر اضطرار.