< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محسن فقیهی

1402/12/12

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: النوح بالباطل/ ادله جواز نوح بالحق/ بررسی روایات

 

خلاصه جلسه گذشته: بحث ما در علم فقه درباره «النیاحة» بود که آیا نیاحه و نَوح حرام است یا مکروه است یا نه حرام و نه مکروه است؟ چون در این بحث، میان شیعه و سنّی اختلاف وجود دارد، مود توجه قرار گرفته است. علمای اهل‌تسنن می‌گویند: «النیاحة محرّمة» در میان علمای شیعه نیز این بحث بررسی شده است. در جلسات گذشته گفته شد که برخی از روایات از مطلق نیاحه نهی کرده‌اند. معنای نیاحه و محل اختلاف شیعه و سنّی مقداری ابهام دارد. آیا گریه برای میّت جایز نیست؟ این فرض نمی‌تواند قابل‌بحث باشد؛ هنگامی که عزیز کسی از دنیا می‌رود، غریزی برای او گریه می‌کند؛ همان‌گونه که در روایات وجود دارد که پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله و معصومان علیهم‌السلام برای عزیزانشان، گریه کردند. اگر مراد از نیاحه این باشد که در عزای میّت از غنا و موسیقی استفاده شود، این هم نمی‌تواند قابل‌بحث باشد؛ زیرا استفاده از غنا و موسیقی در غیر از عزا نیز حرام است و اختصاص به عزای میّت ندارد.

مسأله دیگر این است که آیا محل نزاع شیعه و سنی، بحث کذب در عزاداری است؟ یعنی برای میّت که می‌خواهند نوحه بخوانند، دروغ‌هایی بگویند و تعریف‌های نابجایی انجام شود (مدح من لا یستحقّ المدح). این فرض نیز داخل در مباحث گذشته است که کذب و مدح نابجا، جایز نیست. بالاخره محل نزاع چیست؟ روایات بسیاری با سند محکم و درستی داریم که ائمه علیهم‌السلام عزا بپا کرده‌اند، نوحه‌سرایی کرده‌اند و گریه کرده‌اند. این روایات به ما می‌گویند که این چیزها اشکالی ندارد؛ ازاین‌رو علمای شیعه نوحه را بر دو قسم دانسته‌اند: ۱- النوح بالباطل؛ النوح بالحق. نوح بحق آن است که در آن دروغ، غنا، موسیقی و خلاف‌شرعی نیست، این قسم، حلالٌ جایزٌ لا اشکال فیه. نوح بالباطل، حرام است، مزد برای آن نیز حرام است؛ حرمتش هم حرمت تکلیفی و هم حرمت وضعی است.

اگر بحث نیاحه را به علمای اهل‌سنت مراجعه کنید، برای آن معانی مختلفی گفته‌اند: ۱- «صوتُ الاعلی» گریه با صدای بلند. این است که عزادار، خود را بزند و بر خود خدشه‌ای وارد کند. در نوحه خود، دروغ بگوید. معانی دیگری نیز فرق مختلف اهل‌سنت گفته‌اند و اختلافاتی در معنای نیاحه دارند.

برای روشن‌شدن بحث نیاز است که روایات این بحث را بررسی کنیم تا مراد از نیاحه دانسته شود.

روایت دیگر: عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ[1] ، عَنْ أَبِيهِ[2] وَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى‌[3] ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ[4] ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ‌[5] جَمِيعاً، عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِيرٍ،[6] قَالَ: كَانَتِ‌ امْرَأَةٌ مَعَنَا فِي‌ الْحَيِ‌ وَ لَهَا جَارِيَةٌ نَائِحَةٌ، فَجَاءَتْ إِلى‌ أَبِي، فَقَالَتْ: يَا عَمِّ، أَنْتَ تَعْلَمُ أَنَّ مَعِيشَتِي مِنَ اللَّهِ عزّوجلّ، ثُمَّ مِنْ هذِهِ الْجَارِيَةِ النَّائِحَةِ وَ قَدْ أَحْبَبْتُ‌ أَنْ تَسْأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ ذلِكَ، فَإِنْ كَانَ حَلَالاً وَ إِلَّا بِعْتُهَا وَ أَكَلْتُ مِنْ ثَمَنِهَا حَتّى‌ يَأْتِيَ اللَّهُ بِالْفَرَجِ، فَقَالَ لَهَا أَبِي: وَ اللَّهِ إِنِّي لَأُعْظِمُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَنْ أَسْأَلَهُ عَنْ هذِهِ الْمَسْأَلَةِ، قَالَ: فَلَمَّا قَدِمْنَا عَلَيْهِ، أَخْبَرْتُهُ أَنَا بِذلِكَ، فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: «أَ تُشَارِطُ؟»؛ قُلْتُ: وَ اللَّهِ مَا أَدْرِي تُشَارِطُ، أَمْ لَا فَقَالَ‌: «قُلْ لَهَا: لَاتُشَارِطُ وَ تَقْبَلُ مَا أُعْطِيَت».[7] زنی در محله‌ای زندگی می‌کرد و کنیزی داشت که نوحه‌سرایی می‌کرد. آن زن به پدرم گفت: ای عمو! تو می‌دانی که رزق‌وروزی من از سوی خداوند بلندمرتبه است که از طریق این کنیز نوحه‌سرا است. دوست دارم که حکم این درآمد را از امام صادق علیه‌السلام بپرسی. اگر حلال است که از آن استفاده کنم وگرنه اگر حرام است آن را بفروشم و از پول آن بخورم تا خداوند، فرجی عنایت کند. پدرم گفت: به خدا سوگند من شأن امام صادق علیه‌السلام را بالاتر از آن می‌دانم که این مسئله را از او بپرسم. هنگامی که خدمت امام صادق علیه‌السلام رسیدیم من داستان را برای امام گفتم. امام صادق علیه‌السلام فرمود: آیا شرط می‌کند که چه مقدار به او مزد بدهند؟ گفتم: نمی‌دانم که شرط می‌کند یا نه. حضرت علیه‌السلام فرمود: به او بگو: شرط نکن و آنچه می‌دهند، بپذیر.

سند روایت، مشکلی ندارد و از مفهوم روایت که اگر شرط نکند، مزد دریافتی اشکالی ندارد، استفاده می‌شود که نوحه‌سرایی جایز است؛ یعنی هم جواز تکلیفی و هم جواز وضعی از آن استنباط می‌شود.

گروهی از فقها به این روایت استدلال کرده‌اند. [8] [9]

اگر تعارضی میان روایات باشد، این روایات، مقدم هستند.

روایت دیگر: حَدَّثَنَا أَبِي رحمه‌ الله[10] قَالَ: حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ[11] عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى[12] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ بَزِيعٍ[13] عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ظَرِيفِ بْنِ نَاصِحٍ[14] عَنِ الْحَسَنِ بْنِ زَيْدٍ[15] قَالَ: مَاتَتِ ابْنَةٌ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فَنَاحَ‌ عَلَيْهَا سَنَةً ثُمَّ مَاتَ لَهُ وَلَدٌ آخَرُ فَنَاحَ عَلَيْهِ سَنَةً ثُمَّ مَاتَ إِسْمَاعِيلُ فَجَزِعَ عَلَيْهِ جَزَعاً شَدِيداً فَقَطَعَ النَّوْحَ قَالَ فَقِيلَ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَصْلَحَكَ اللَّهُ أَ يُنَاحُ فِي دَارِكَ فَقَالَ: «إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ؟ص؟ قَالَ لَمَّا مَاتَ حَمْزَةُ ليبكين [لَكِنَّ] حَمْزَةَ لَا بَوَاكِيَ لَهُ».[16] دختر امام صادق علیه‌السلام فوت کرد و حضرت، یک سال برایش نوحه‌سرایی کرد. فرزند دیگری از حضرت علیه‌السلام فوت کرد و یک سال نیز برای او عزاداری کرد. هنگامی که فرزندش اسماعیل فوت کرد، برایش بی‌تابی شدیدی کرد. برخی باحالت اعتراض از امام علیه‌السلام پرسیدند: آیا خانه شما چنین باشد درست است؟ امام صادق علیه‌السلام فرمود: هنگامی که حضرت حمزه علیه‌السلام به شهادت رسید، پیامبر صلی‌الله علیه و آله برایش گریه کرد و فرمود که مردم هم گریه کنند.

امام علیه‌السلام برای جواز کار خود به فعل پیامبر صلی‌الله علیه و آله استدلال کرد. این کار، کراهت هم ندارد وگرنه امام صادق علیه‌السلام این کار را انجام نمی‌داد. سند روایت نیز صحیح است. قول، فعل و تقریر معصوم، حجّت است و در جواز این مقدار، اشکالی نیست؛ زیرا نوح بالحق است نه نوح بالباطل که در آن دروغ، غنا و موسیقی است.

روایت دیگر: رَوَى أَيُّوبُ بْنُ الْحُرِّ[17] عَنْ أَبِي بَصِيرٍ[18] عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ علیه السلام قَالَ : «لَا بَأْسَ‌ بِأَجْرِ النَّائِحَةِ التي تَنُوحُ عَلَى الميّت».[19] در این روایت با سند صحیح، امام باقر علیه‌السلام فرمود: مزد نوحه‌سرایی که بر میّت نوحه می‌خواند، اشکالی ندارد. این روایت نیز بر جواز تکلیفی و وضعی نیاحه، دلالت دارد.

روایت دیگر: عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ: نِيحَ‌ عَلَى الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ سَنَةً كَامِلَةً كُلَّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ وَ ثَلَاثَ سِنِينَ مِنَ الْيَوْمِ الذي أُصِيبَ فِيه‌.[20] امام صادق‌ علیه‌السلام یک سال تمام، شبانه‌روز بر امام حسین علیه‌السلام عزاداری نمود و سه سال دیگر در روزی که به شهادت رسید.

برای عزاداری امام حسین علیه‌السلام روایات بسیاری بر استحباب وجود دارد؛ اما فعل معصوم بر عزاداری برای میّت می‌تواند جواز را برای ما اثبات کند. با وجود این روایات، باید روایاتی که از نیاحه نهی می‌کنند را بر نوح بالباطل حمل نمود.

روایت دیگر: رَوَى الشَّيْخُ زَيْنُ الدِّينِ فِي مُسَكِّنِ الْفُؤَادِ أَنَّ فَاطِمَةَ علیها السلام نَاحَتْ عَلَى أَبِيهَا وَ أَنَّهُ أَمَرَ بِالنَّوْحِ عَلَى حَمْزَةَ.[21] حضرت زهرا علیهاالسلام مدت‌ها بر پیامبر نوحه‌سرایی نمود و پیامبر صلی‌الله علیه و آله فرمان داد که برای حضرت حمزه، نوحه‌سرایی شود.

از مجموع این روایات استنباط می‌شود که «النیاحة جایزٌ تکلیفاً و وضعاً ما لم یکن النوح بالباطل». اگر نوح بالباطل باشد، اشکالی ندارد، نهایت این است که نوحه‌سرا مزد را شرط نکند که چقدر برای نوحه‌سرایی می‌گیرد.

اجماع علمای شیعه، شهرت و سیره مستمره متشرعه بر این دیدگاه وجود دارد و اگر به تعارض روایات برسید، مخالفت با عامه، می‌تواند مرجّح این دیدگاه باشد. از صدر اسلام تاکنون، اگر کسی فوت کرده، برای او عزاداری و نوحه‌سرایی کرده‌اند. تنها می‌توان بحث کرد که بر اساس برخی از روایات، عزاداری بیش از سه روز، برای میّت مکروه است.


[1] امامی ثقه است.
[2] اختلافی است اما بنا بر اقوا امامی ثقه است.
[3] امامی ثقه است.
[4] أحمد بن محمّد بن عیسی الأشعري: امامی ثقه است.
[5] محمّد بن إسماعیل بن بزیع: امامی ثقه است.
[6] الصیرفي: واقفی ثقه است. ظاهرا بزرگان پیش از واقفی شدنش روایات او را پذیرفته‌اند.
[10] عليّ بن الحسین بن بابویه القمّي: امامی ثقه است.
[11] امامی ثقه است.
[12] امامی ثقه است.
[13] امامی ثقه است.
[14] امامی ثقه است.
[15] الحسین بن زید: ذو الدمعة: اختلافی اما ظاهرا امامی ثقه است.
[17] امامی ثقه است.
[18] امامی ثقه و از اصحاب اجماع است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo