درس خارج فقه استاد محسن فقیهی
1402/11/23
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: نمیمه/ ادله حرمت نمیمه/
خلاصه جلسه گذشته: بحث ما در علم فقه درباره حرمت نمینه بود. برای حرمت نمیمه به آیات قرآن، روایات، دلیل عقل و اجماع، استدلال شد.
استفاده حرمت نمیمه از ادله دیگر عناوین حرام:
استفاده از ادله حرمت غیبت
آیا ادله حرمت غیبت، قابلتطبیق بر نمیمه است؟ آیا میتوان با ادله، حرمت غیبت، نمیمه را نیز حرام دانست؟ آیا غیبت با نمیمه تلازم دارد؟ آیا جایگاه و مسائل آن دو، یکی است؟ نسبت میان آن دو از نسب اربعه چیست؟ آیا عموم و خصوص مطلق است یا عموم و خصوص منوجه؟ برخی گمان کردهاند که اگر سخن کسی را نزد دیگری که دربارهاش سخن گفته، بگویی، غیبت است؛ زیرا باعث ناراحتی و کدورت میان آن دو شدهای.
شیخ انصاری میگوید: «يدلّ على حرمتها_ مع كراهة المقول عنه لإظهار القول عند المقول فيه_ جميع ما دلّ على حرمة الغيبة و تتفاوت عقوبتها بتفاوت ما يترتّب عليها من المفاسد».[1]
غیبت با نمیمه دو تفاوت دارد:
۱- در غیبت، نواقص و عیوب دیگری گفته میشود. در غیبت، نقص کسی را پشت سرش میگوید؛ اما در نمیمه گفتن نقص نیست، مثلاً کسی کاری کرده که نقص و عیب نیست؛ ولی دیگری ناراحت شده و این ناراحتی از کار او را نزد نمام میگوید. حتی ممکن است کار خوبی بوده و گوینده سخن، حسادت دارد و از کار خوب طرف مقابل، ناراحت شود. مثلاً مردی پولی به دیگری قرض میدهد و نمام این کار خوب را به زن او میگوید و زن، ناراحت میشود که چرا شوهرش قرض داده است. گفتن این کار خیر، باعث فتنه شده است.
۲- در غیبت، کراهت مقولعنه لازم است که مثلاً چرا سخن بد من را نزد دیگری گفتی، اما در نمیمه، کراهت مقولعنه لازم نیست، ممکن است که مقولعنه خوشحال شود که نمام، گفتهاش را برای مقولفیه بازگو کرده است.
بنا بر آنچه گفته شد، در مواردی، ممکن است عمل، هم غیبت و هم نمیمه باشد؛ اما در مواردی از نمیمه، عنوان غیبت، صدق نمیکند یا غیبت است و عنوان نمیمه صدق نمیکند؛ بنابراین نسبت آنها، عموم و خصوص من وجه است.
استفاده از ادله حرمت ایذاء مؤمن
ایذاء و آزار مؤمن، بهیقین حرام است. ممکن است آزار مسلمان را نیز حرام بدانید یا همانگونه که ما معتقدیم، آزار هر انسانی بما هو انسان، حرام است. آیا نمامی، آزار است که بتوان به ادله حرمت ایذاء و آزار، نمیمه را نیز حرام دانست؟ آیا نمیمه، مصداق ایذاء است؟
مانند غیبت، نمیمه گاهی با ایجاد اختلاف میان دو نفر، باعث آزار و ایذاء میشود؛ اما ملازمهای میان نمیمه و ایذاء نیست؛ مثلا مقولعنه بدون اینکه آزار ببیند، بر روی گفته خود پافشاری میکند که باید میگفتم و جلوی روی خودش هم این را میگویم و مقولفیه نیز ممکن است خوشحال شود که طرف مقابل خودش را شناخته است. مثال دیگر اینکه کسی هرشب به منزل شما میآید و به بهانه سخنگفتن با شما، مزاحم درس و کارهای شما میشود. شما این کار او را به دیگری میگویید و او گفته شما را به فرد مزاحم میگوید. شما خوشحال میشوید که دیگر مزاحم شما نمیشود. در این مثال، شما ایذاء نمیشوید. شاید بتوان گفت که اگر نمیمه همراه ایذاء باشد، گناهش بیشتر است. نسبت ایذاء و نمیمه از نسب اربعه، عموم خصوص منوجه است.
استفاده از ادله حرمت دروغ
آیا ادله حرمت دروغ، درباره حرمت نمیمه نیز قابلتطبیق است؟ آیا کسی که نمامی میکند، کارش دروغ است؟ در اینجا نیز ملازمهای نیست؛ گاهی در عمل نمیمه، دروغ میگوید و گاهی عین واقعیت را بهطرف مقابل میگوید؛ بنابراین نسبت این دو، عموم و خصوص من وجه است. اگر عنوان هر دو گناه باهم صادق بود، گناه آن کار، تشدید میشود.
استفاده از ادله حرمت اهانت
آیا نمیمه، اهانت به مقولعنه یا مقولفیه است؟ نمیمه گاهی اهانت است و گاهی نیست.
استفاده از ادله حرمت غیبت، ایذاء مؤمن، دروغ و اهانت، برای حرمت نمیمه بهعنوان مؤید، خوب است؛ اما دلیل کاملی نیست و ملازمهای با هیچکدام از این عناوین ندارد.
استفاده از ادله حرمت سحر
برخی از فقها برای حرمت نمیمه از حکمت حرمت سحر استفاده کردهاند. قرآن کریم حکمت حرمت سحر را جدایی میان دو نفر میداند ﴿فَيتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يفَرِّقُونَ بِهِ بَينَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ﴾.[2] نمیمه نیز میان دو نفر اختلاف و جدایی ایجاد میکند. [3]
اشکال: این دو عنوان، دو بحث جداست. ممکن است در برخی موارد، ملاک آن دو یکی باشد؛ اما اینگونه نیست که همیشه ملاک حرمت در آن دو یکی باشد.
حرمت نمیمه، ضروری دین
برخی از فقها ادعا کردهاند که حرمت نمیمه ضروری دین است و کسی در حرمت آن، اختلاف ندارد.[4]
حکم گوشکردن نمیمه
اگر کسی نزد شما آمد و گفت که فلانی پشت سر شما حرفی زده است، باید اجازه صحبت به او ندهید و نگذارید که نمامی کند. همانگونه که باید مانع غیبت شوید، باید مانع نمامی نیز بشوید.