درس خارج فقه استاد محسن فقیهی
1402/11/08
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: نمیمه/ ادله حرمت نمیمه/
خلاصه جلسه گذشته: بحث ما در علم فقه درباره حرمت نمینه بود. بحث روشن است و نمیمه به دلیل، کتاب، سنت، عقل و اجماع، حرام است. حتی محقق خویی رحمهالله که گاهی به آیات و روایات مباحث، اشکال میکند، در این بحث، آیات و روایات را میپذیرد و فتوا به حرمت نمیمه میدهد.
وی درباره دلیل عقل میگوید: «وقد استقل العقل بحرمتها لكونها قبيحة في نظره».[1] اگر دلیل آیات و رویات درباره حرمت نمیمه وجود نداشت، دلیل عقل برای حکم به حرمت نمّامی و سخنچینی، کافی بود.
در بحث استنباط، اگر بحثی مسلّم است و ادلّه کافی دارد، نباید خود را درگیر سند روایات کرد. علم رجال خوب است اما دقت در سند روایات در جایی است که بحث اختلافی باشد، اما در جایی که اختلاف فتوایی وجود ندارد و دلیل عقلی و آیات بر آن اقامه شده، نیازی نیست که خود را درگیر بررسی سندی روایات آن بحث کنید. بحث نمیمه نیز اینگونه است و نیازی به بحث بررسی سندی ندارد.
روایت دوم: مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى[2] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ[3] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى[4] عَنْ يُوسُفَ بْنِ عَقِيلٍ[5] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ قَيْسٍ[6] عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: «محرّمة الْجَنَّةُ عَلَى الْقَتَّاتِينَ الْمَشَّاءِينَ بِالنميمة».[7] بر اساس این روایت، بهشت برای نمّامها حرام است.
سند روایت صحیح است.
اشکال: آیا کسی که نمّام شد، هیچگاه به بهشت نمیرود یا اینکه مقداری عذاب میشود و در نهایت به بهشت میرود؟ ممکن است برخی افراد باشند که نماز اول وقت و نمازشب میخوانند اما نمّامی و فتنهای هم مرتکب شده باشند و توجیه شرعی نیز برای آن بسازند. آیا بهشب بر چنین کسی حرام میشود؟ ازاینرو برخی توجیه کرده و گفتهاند: «الجنّة محرمة ابتداءً».[8]
آیا محرومیت از بهشت، دلالت بر حرمت دارد؟ در برخی از روایات آمده که حرمان مربوط به مراتبی از بهشت است، اینگونه محرومیت دلالتی بر حرمت ندارد اما اگر بهطور مطلق گفته شود که بهشت بر کسی حرام است، ظاهرا دلالت بر حرمت میکند.
اخبار و مبتدا و خبر، حکمی حیثی دارند؛ مثلا «الجنة محرّمة من حیث النمیمة» از این جهت که نمیمه دارد، بهشت بر او حرام است اما ممکن است از جهت کار بسیار خوبی مانند جهاد و شهادت، بهشت بر او واجب باشد. اگر کسی نمیمه کرده بهشت بر او حرام است اما اگر توبه کرد یا کاری کرد که جبرانکننده باشد، وارد بهشت میشود. اگر کسی با نمّامی فتنهای کرد، با توبه، ممکن است حقالله بخشیده شود اما برای حقالناس باید از صاحب حق، حلالیت بگیرد. درباره شهید هم گفته شده که حقالناس بخشیده نشده است.
به نظر ما، روایت را باید براساس حکم حیثی معنا کرد.
روایت سوم: عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَان عن أبي عبدالله علیه السلام: «إِنَّ مِنْ أَكْبَرِ السحر النميمة يُفَرَّقُ بِهَا بَيْنَ المتحابّين وَ يُجْلَبُ الْعَدَاوَةُ عَلَى الْمُتَصَافِيَيْنِ وَ يُسْفَكُ بِهَا الدِّمَاءُ وَ يُهْدَمُ بِهَا الدُّورُ وَ يُكْشَفُ بِهَا السُّتُورُ وَ النمّام أَشَرُّ مَنْ وَطِئَ الْأَرْضَ بِقَدَمٍ».[9] از بالاترین سحرها، نمیمه است که میان دو دوست تفرقه انداخته میشود، میان دو همنشین، جلب دشمنی میشود، خونریزی میشود، خانهها خراب میشود و اسرار آشکار میشود. بدترین انسانی که بر زمین قدم بر میدارد، نمّام است.
برخی از گناهان مانند شرک، جنبه خدایی دارند اما این گناه، جنبه انسانی دارد؛ یعنی انسان بما هو انسان با هر دینی که باشد، نباید صفت نمّامی را داشته باشد. هیچ مذهب و دینی، چنین کسی و کاری را تأیید نمیکند؛ زیرا حقوق بشری است.