درس خارج فقه استاد محسن فقیهی
1402/11/01
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: نمیمه/ ادله حرمت نمیمه/
خلاصه جلسه گذشته: بحث ما در علم فقه درباره اثبات حرمت نمینه بود. برای اثبات این دیدگاه به آیات ﴿وَلَا تُطِعْ كُلَّ حَلَّافٍ مَهِينٍ﴾[1] ﴿هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِيمٍ﴾ ﴿مَنَّاعٍ لِلْخَيرِ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ﴾ استدلال شده بود. از کسی که بسيار سوگند ياد میکند و پست است اطاعت مکن، کسی که بسيار عيبجوست و به سخن چينی آمد و شد میکند، بسيار مانع کار خير، متجاوز و گناهکار است.
در جلسه گذشته سه اشکال بر استدلال به این آیه بیان شد:
اشکال اول: «لا تطع» یعنی به چنین کسی توجه نکن و به حرفش گوش نکن و ممکن است کار چنین فردی حلال یا حرام باشد.
پاسخ: اطاعت از دیگری گاهی مانند اطاعت از والدین، خدا، پیامبر و امام، واجب است، گاهی اطاعت مباح است مانند اطاعت از دوست در کارهای حلال، گاهی اطاعت حرام است؛ چون آن کار، معصیت و حرام است. در جایی که معصیت خداوند نباشد، اطاعت نیز حرام نیست. حتی در اطاعت از والدین نیز تا جایی واجب است که معصیت خداوند نباشد و اگر معصیت بود، اطاعت نیز حرام است؛ پس میان حرمت اطاعت و حرمت عمل، ملازمه عرفی وجود دارد. در این آیه نیز از اطاعت فرد سخنچین نهی شده است ﴿وَلَا تُطِعْ كُلَّ ...﴾ ﴿هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِيمٍ﴾؛ پس معلوم میشود که نمیمه حرام است که از اطاعت فاعل آن نهی شده است.
اشکال دوم: آیا منهی در این سه آیه، سه منهی جداگانه است یا یک منهی واحد است؟ ظاهر کلام خداوند در کدام است؟ برخی همه این ویژگیها را باهم دارند؛ بسيار سوگند ياد میکند، بسيار عيبجوست و به سخن چينی آمد و شد میکند، بسيار مانع کار خير میشود و متجاوز و گناهکار است. بهیقین چنین کسی کارش حرام است. ممکن است کسی باشد که قسم زیاد میخورد اما مانع خیر نیست و نمّامی نمیکند، ممکن است عیبجویی میکند اما قسم نمیخورد و مانع خیر نیست؛ پس میتواند این ویژگی ها جداگانه در افراد باشد. آیا نهی به هر کدام از این ویژگیها جداگانه تعلق گرفته یا از مجموع آنها نهی شده است؟
پاسخ: برخی گفتهاند که ظاهر آیه این است که همه اینها باید باهم باشد اما به نظر ما ظاهر آیه این است که هر کدام از این ویژگیها، خلافی جداگانه است که نباید انجام شود. زیاد قسمخوردن کار زشتی است، عیبجویی کار حرامی است، نمامی نیز حرام است و .... . جامع این صفات، بهیقین انسان بدی است اما جامع این ویژگیها خیلی کم یافت میشود.
اشکال سوم: در این سه آیه، ویژگیهایی با صیغه مبالغه استفاده شده است «حلّاف» کسی نیست که یک بار قسم میخورد، بلکه کسی است که زیاد قسم میخورد، «همّاز» زیاد عیبجویی میکند، «مشّاع» زیاد در رفتوآمد است و «منّاع» زیاد مانع میشود؛ بنابراین آیه کسی که یکبار مرتکب یکی از این کارها شود را شامل نمیشود، بلکه شامل کسی است که برنامه و شغلش ارتکاب این کارها باشد.[2]
پاسخ: در آیه درباره نمیمه از صیغه مبالغه (نمّام) استفاده نشده بلکه درباره «مشّاء» که مقدمه نمیمه است از صیغه مبالغه استفاده شده است. هنگامی که مقدمه حرام شود، ذیالمقدمه به طریق اولی حرام است. کسی که میخواهد سخنچینی کند، بارها میرود و میآید تا در فرصت مناسب، تیر خلاص خود را بزند. کسی که راه میرود تا نمامی کند، راه رفتنش نیز حرام است. ﴿وَلَا تَقْرَبُوا الزِّنَا﴾[3] نه اینکه زنا نکن بلکه یعنی به آن نزدیک هم نشو.