< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محسن فقیهی

1402/10/30

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: نمیمه/ ادله حرمت نمیمه/

 

خلاصه جلسه گذشته: بحث ما در علم فقه درباره استدلال به آیات قرآن برای حرمت نمینه بود. یکی از آیاتی که در جلسات گذشته بررسی شد این آیه بود: ﴿وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ﴾[1] . نمیمه نوعی فتنه است که گناه آن بدتر از قتل است. اشکال شد که همیشه در نمیمه فتنه بزرگی نیست که گناه آن از قتل بدتر باشد و پاسخ داده شد که هر نمیمه‌ای فتنه نیست اما در بیشتر موارد فتنه است و مراتب فتنه نیز متفاوت است؛ گاهی میان دو نفر از یک خانوده است، گاهی میان افراد یک محله است، گاهی میان دو شهر، گاهی میان افراد یک کشور و گاهی فتنه میان چند کشور است. هنگامی که از غالب افراد چیزی فتنه برخیزد، شارع مقدس برای خشکاندن ریشه فتنه، همه افراد را حرام اعلام می‌کند. بسیاری از قتل‌ها و اختلافات به‌دلیل همین‌ فتنه‌ها است. باید نگاه مجموعی داشت؛ یعنی از هنگامی که این عالم وجود خلق شده تا هنگامی که وجود دارد، فتنه چه جایگاهی میان انسان‌ها و جوامع داشته و خواهد داشت؟ نتیجه این پرسش آن است که ﴿وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ﴾. قانون، وضع شده که خودروها باید پشت چراغ قرمز بایستند، هرچند ممکن است که در مواردی عبور از چراغ قرمز، مشکلی ایجاد نکند اما قانون را کلی وضع می‌کنند تا امنیت و نظم برقرار باشد. همه عقلای عالم می‌گویند که در تقاطع، چراغ قرمز لازم است. چراغ قرمز غالبا برای جلوگیری از تصادف، ترافیک و مشکلات دیگر، به سود مردم است.

آیه چهارم

﴿وَلَا تُطِعْ كُلَّ حَلَّافٍ مَهِينٍ﴾[2] ﴿هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِيمٍ﴾ ﴿مَنَّاعٍ لِلْخَيرِ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ﴾.

از کسی که بسيار سوگند ياد می‌کند و پست است اطاعت مکن، کسی که بسيار عيبجوست و به سخن چينی آمد و شد می‌کند، بسيار مانع کار خير، متجاوز و گناهکار است.

کسی که حتی برای کارهای جزئی نیز بسیار قسم می‌خورد، انسان پستی است که فکر می کند با قسم، مردم باور می‌کنند. هرچه بیشتر قسم می‌خورد، بیشتر به او شک می‌کنند.

همّاز کسی است که همیشه به دنبال یافتن عیوب دیگران است.

مشّاء یعنی کسی که زیاد رفت‌وآمد می‌کند.کسی که زیاد رفت‌وآمد می‌کند تا عیب دیگران را بیابد، نمامی نیز می‌کند.

ویژگی دیگری که قرآن کریم بیان می‌کند این است که این‌گونه افراد، مانع از خیر می‌شوند؛ در گوش دیگران می‌خوانند و نمامی می‌کنند تا کار خیر انجام نشود.

و در نهایت قرآن می‌فرماید که این‌ها متجاوز و گنه‌کار هستند.

کسانی که بدی دیگران را در گوش شما می‌گویند، انسان‌های خوب و مورداعتمادی نیستند.

«لا تطع» در آیه ابتدایی بر سر دو آیه ﴿هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِيمٍ﴾ ﴿مَنَّاعٍ لِلْخَيرِ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ﴾ نیز می‌آید؛ یعنی از عیبجویی که برای نمّامی در رفت‌وآمد است اطاعت نکن. از مانع خیری که تجاوز می‌کند و گناهکار است، اطاعت نکن.

باید مراقب بود که چه کسانی دوروبر انسان را گرفته‌اند.

اشکالات

اشکال اول: «لا تطع» یعنی به چنین کسی توجه نکن و به حرفش گوش نکن و ممکن است کار چنین فردی حلال یا حرام باشد.

اشکال دوم: آیا نهی در این سه آیه، سه نهی جداگانه است یا یک نهی واحد است؟ برخی همه این ویژگی‌ها را باهم دارند؛ بسيار سوگند ياد می‌کند، بسيار عيبجوست و به سخن چينی آمد و شد می‌کند، بسيار مانع کار خير می‌شود و متجاوز و گناهکار است. به‌یقین چنین کسی کارش حرام است. ممکن است کسی باشد که قسم زیاد می‌خورد اما مانع خیر نیست و نمّامی نمی‌کند، ممکن است عیبجویی می‌کند اما قسم نمی‌خورد و مانع خیر نیست؛ پس می‌تواند این ویژگی ها جداگانه در افراد باشد. آیا نهی به هر کدام از این ویژگی‌ها جداگانه تعلق گرفته یا از مجموع آن‌ها نهی شده است؟

اشکال سوم: در این سه آیه ویژگی‌هایی با صیغه مبالغه استفاده شده است «حلّاف» کسی است که زیاد قسم می‌خورد، «همّاز» زیاد عیبجویی می‌کند، «مشّاع» زیاد در رفت‌وآمد است و «منّاع» زیاد مانع می‌شود؛ بنابراین آیه کسی که یک‌بار مرتکب یکی از این کارها شود را شامل نمی‌شود، بلکه شامل کسی است که برنامه و شغلش ارتکاب این کارها باشد.

در جلسه آینده، پاسخ این اشکالات را بررسی می‌کنیم.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo