< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محسن فقیهی

1402/10/24

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: نمیمه/ ادله حرمت نمیمه/

 

خلاصه جلسه گذشته: بحث ما در علم فقه درباره استدلال به آیات قرآن برای حرمت نمینه بود. در جلسات گذشته دو آیه قرآن بررسی شد: ﴿الَّذِينَ ينْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يوصَلَ وَيفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ[1] و ﴿وَالَّذِينَ ينْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يوصَلَ وَيفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولَئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ﴾[2] .

آیا در استدلال به این آیات می‌توان از جمله ﴿وَيفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ﴾ برای حرمت نمیمه استفاده کرد؟ آیا می‌توان گفت که نمّام با نمّامی در زمین فساد ایجاد می‌کند؟ برخی از فقها گفته‌اند: همین که نمّام میان چند نفر اختلاف ایجاد می‌کند مصداقی از ایجاد فساد بر زمین است.

محقق خویی رحمه‌الله چنین استدلالی را نمی‌پذیرد و می‌گوید: «أمّا الاستدلال على الحرمة بقوله_ تعالى: وَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ إلخ فإنّه و إن كان صحيحاً في الجملة، كما إذا كانت النميمة بين العشائر و السلاطين، فإنّها كثيراً ما تترتّب عليها مفسدة مهمّة و لكنّ الاستدلال بها أخصّ من المدّعى؛ إذ لا تكون النميمة فساداً في الأرض في جميع الموارد و إن أوجبت العداوة و البغضاء غالباً».[3]

نمّام ممکن است در برخی از مواقع ایجاد فساد کند اما همیشه این‌گونه نیست و در مواقعی ایجاد فسادی نمی‌شود.

اشکال: در نمّامی به‌یقین فسادی وجود دارد اما فساد، دارای مراتب مختلف است؛ گاهی فساد کم و گاهی فساد زیادی است. همین که میان دو نفر اختلاف ایجاد می‌کند، نوعی فساد است. اگر در جامعه بزرگ و چندمیلیاردی انسانی گفته شود که نمّامی حلال است و زشت نیست، فساد بزرگی شکل می‌گیرد. اکنون که آن را حرام و بد می‌دانند، گروهی زیادی از مردم، مرتکب این کار زشت می‌شوند، چه رسد که گفته شود، اشکالی ندارد.

یکی از آیاتی که در آینده بحث می‌شود ﴿وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ﴾[4] است. درباره این آیه بحث می‌شود که قتل، گناه بسیار بزرگی است اما فتنه چیست که از قتل نیز بزرگ‌تر و بدتر است؟ معنای آیه این نیست که هر فتنه‌ای بالاتر از قتل است، بلکه یعنی در مجموع عالم، افراد مختلفی فتنه می‌کنند که مجموع این فتنه‌ها از قتل بالاتر است. بیشتر کشتارها، طلاق‌ها و فسادهای موجود در جامعه به‌دلیل فتنه است. فتنه ریشه بسیاری از مفاسد اجتماعی است. روزانه در جوامع، قتل‌های عمدی محدودی انجام می‌شود اما میزان فتنه‌ها بسیار زیاد است. فتنه‌هایی که در فضای مجازی برای انحراف جوانان ایجاد می‌شود بسیار است و این فتنه‌ها باعث فسادهایی مانند طلاق، قتل، درگیری و ... می‌شود. مجموع فتنه هم از نظر کمّی و هم کیفی در جامعه بیشتر از قتل است. گاهی برخی افراد وجود دارند که میان دو مرجع تقلید یا دو قوّه حاکمیتی، فتنه ایجاد می‌کنند.

با پذیرش گفته‌های فوق، می‌توان گفت که اصل نمّامی مفسد است. ممکن است این نمّام، مفسد به آن معنای حد اعلی نباشد اما در مجموع نمّامی‌ها فساد در زمین وجود دارد. ممکن است نمیمه‌ای فساد زیادی نداشته باشد اما خداوند کلّیت را می‌بیند و اصل آن را حرام می‌کند تا مقداری از این فساد کم شود. با این آیات و روایات فراوان، بازهم مردم بسیاری هستند که دست از فتنه‌گری برنمی‌دارند.

بر اساس این دو آیه، آیا اگر هر سه ویژگی را داشتند، لعنت می‌شوند و به جهنم می‌روند یا اگر یکی از سه ویژگی را هم داشتند برای استحقاق عقاب لعنت و جهنم، کافی است؟ دو دیدگاه وجود دارد؛ برخی برای شمول جزای بیان‌شده وجود هر سه ویژگی را لازم دانسته‌اند و برخی وجود یک ویژگی را کافی دانسته‌اند. روایتی وجود دارد که ظاهرا با وجود هر یک از این ویژگی‌ها جزای بیان‌شده شامل حال فرد می‌شود. «عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عَبْدِ الْعَظِيمِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْحَسَنِيِّ قَالَ: حَدَّثَنِي أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: سَمِعْتُ أَبِي يَقُولُ: سَمِعْتُ أَبِي مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ علیه السلام يَقُولُ‌: دَخَلَ عَمْرُو بْنُ عُبَيْدٍ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام:‌ «... وَ نَقْضُ الْعَهْدِ وَ قَطِيعَةُ الرَّحِمِ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ: ﴿أُولَئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ﴾[5] قَالَ: فَخَرَجَ عَمْرٌو وَ لَهُ صُرَاخٌ مِنْ بُكَائِهِ وَ هُوَ يَقُولُ: «هَلَكَ‌ مَنْ‌ قَالَ‌ بِرَأْيِهِ‌ وَ نَازَعَكُمْ‌ فِي‌ الْفَضْلِ‌ وَ الْعِلْمِ‌».[6] در این روایت افساد در زمین گفته نشده؛ پس بدون آن نیز استحقاق عقاب، وجود دارد.

دلیل ظلم

آیا نمّامی ظلم نیست؟ اینکه نمّام میان دو نفر اختلاف و درگیری ایجاد می‌کند، مصداق آشکار ظلم است؛ پس حرمتش شبهه‌ای ندارد. ظلم به هر انسانی حرام است؛ خواه مؤمن یا کافر باشد. برخی فقها حتی غیبت و دروغ را نیز ظلم دانسته‌اند. آدرس غلط دادن و فاش کردن اسرار دیگری که باعث از بین رفتن آبروی او می‌شود، ظلم است. با ظلم بودن نمیمه می‌توان برای حرمتش به آیاتی مانند ﴿لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ﴾[7] استدلال نمود.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo