درس خارج فقه استاد محسن فقیهی
1402/10/23
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: نمیمه/ ادله حرمت نمیمه/
خلاصه جلسه گذشته: بحث ما در علم فقه درباره حرمت نمینه بود. شیخ انصاری اعلیاللهمقامهالشریف در کتاب مکاسب محرمّه، یکی از محرمات الهی را نمیمه معرفی کرده است. برای حرمت نمیمه به آیات قرآن کریم، استدلال شده است. در جلسات گذشته دو آیه قرآن بررسی شد: ﴿الَّذِينَ ينْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يوصَلَ وَيفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ﴾[1] و ﴿وَالَّذِينَ ينْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يوصَلَ وَيفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولَئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ﴾[2] . پرسش این بود که آیا این دو آیه، دلالت بر حرمت نمیمه دارند؟ جملهای که در این دو آیه برای حرمت استدلال شده، ﴿وَيقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يوصَلَ﴾ است. معنای این جمله چیست؟ خداوند امر به وصل کرده، اما برخی آن را قطع میکنند، معنای این جمله در این عالم چیست؟ برخی گفتهاند که نمیمه یکی از چیزهایی است که باعث قطع میشود. رحمت، مهربانی و برادری میان انسانها، مطلوب خداوند است و به آن امر میکند اما انسان بدذات و خبیثی با نمیمه میان دو نفر اختلاف میاندازد. نمّام گاهی میان افراد یک خانه، گاهی میان حاکمان و حکمرانان، گاهی میان منبریها و ... ختلاف ایجاد میکند.
ما برای وصل کردن آمدیم نی برای فصل کردن آمدیم
﴿ وَيفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ﴾ این قسمت از آیه نیز برای حرمت نمیمه خوب است؛ هنگامی که نمّام میان زن و شوهر اختلاف میاندازد، فساد ایجاد کرده است.
شاید بتوان از صدر آیه نیز برای حرمت نمیمه استفاده کرد. ﴿الَّذِينَ ينْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ﴾ خداوند از انسانها عهد و پیمان گرفته که خلاف حکم خداوند عمل نکنند و نمّام خلاف نظر خداوند عمل میکند.
چند اشکال:
اشکال اول: آیه در مقام بیان چیزی است که امر به وصل آن شده است؛ مانند ارتباط با خدا و ائمه علیهمالسلام. کسی که خلاف دین، سخنی بگوید و رفتاری کند، رابطهای که باید آن را وصل میکرد، قطع کرده است. یکی از چیزهایی که امر به وصل آن شده، صلهرحم است که قطعکننده آن، مصداق آیه است اما نمامّی باعث اختلاف میان دو نفر است که امر به وصل آن وجود ندارد.
محقق خویی رحمهالله میگوید: «إنّ الظاهر من الآية و لو بمناسبة الحكم و الموضوع هو توجّه الذمّ إلى الذين أمروا بالصلة و التوادد فأعرضوا عن ذلك. و من هنا قيل إنّ معنى الآية: أنّهم أمروا بصلة النبيّ و المؤمنين فقطعوهم. و قيل: أمروا بصلة الرحم و القرابة فقطعوها. و قيل: أمروا بالإيمان بجميع الأنبياء و الكتب ففرقوا و قطعوا ذلك. و قيل: أمروا أن يصلوا القول بالعمل ففرقوا بينهما. و قيل: معنى الآية أنّهم أمروا بوصل كلّ من أمر اللّه بصلته من أوليائه و القطع و البراءة من أعدائه و هو الأقوى لأنّه أعمّ و يدخل فيه جميع المعاني. و على كلّ حال فالنمام لم يؤمر بإلقاء الصلة و التوادد بين الناس لكي يحرم له قطع ذلك، فالآية غريبة عنه».[3]
پاسخ: مصادیق آشکار آیه همین مواردی است که مثال زده شد اما آیات و روایات بسیاری درباره برادری مؤمنان و مسلمانان و مهربانی میان همه انسانها وجود دارد که این ادلّه نیز بیانگر امر الهی به این روابط است اما نمّام باعث قطع این روابط صمیمی و خوب میشود. البته صلهرحم تأکید بیشتری دارد اما روابط برادرانه میان همه انسانها مطلوب است.
اشکال دوم: امر خداوند به وصل در این آیه، آیا امر وجوبی است یا استحبابی یا اعم از وجوبی و استحبابی؟ اگر امر وجوبی باشد، قطع آن حرام است اما امر استحبابی باشد، قطع آن جایز است.
«ان ظاهره قطع ما أمر القاطع بوصله وجوبا فلا يعم قطع ما أمر غيره بوصله أو لم يؤمر بوصله أحد إلاّ ندبا،كالسعي للقطع بين أشخاص مأمورين بالتواصل بينهم كالأرحام أو لم يؤمروا بها إلاّ ندبا كالمؤمنين بعضهم مع بعض،فالنمام القاطع للصلة بين المومنين بما يلقيه بينهم من موجبات النفرة و التباعد خارج عن الآية، و من هنا فسّر متعلق الصلة اما بالأئمة عليهم السّلام لكون جميع الناس مأمورين بصلتهم أو خصوص الأرحام».[4]
پاسخ: دو نفر که کنار هم نشستهاند، وصل آنها واجب نیست اما ایجاد اختلاف میان آنها حرام است؛ پس ممکن است وصل واجب نباشد اما قطع، حرام باشد. خداوند دوست دارد که همه متّحد و دوست باشند اما نمّام با خباثت، میان انسانها اختلاف ایجاد میکند؛ پس ملازمهای میان وجوب وصل و حرمت قطع نیست، بلکه میتواند وصل واجب نباشد (مستحب یا مباح باشد) اما قطع، حرام باشد. اگر میتوانید، میان انسانها ایجاد وصل کنید و اگر نمیتوانید، قطع حرام است. هرچند در کل، امر به محبت و مهربانی میان همه وجود دارد و تا کسانی با جنگ نداشته باشند، ما با آنها مشکلی نداریم. اسلام، دین مهربانی به همه انسانها است.
بنابراین به نظر ما نمیمه یکی از مصادیق آیه و از محرمات الهی است و استدلال به آیه، خالی از اشکال است.