درس خارج فقه استاد محسن فقیهی
1402/08/28
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: النجش/ حکم تکلیفی نجش/
به نظر ما نجش زمانی حرام است که یکی از محرماتی که در گذشته بیان کردیم محقق باشد: 1- کذب باشد؛ اگر ناجش دروغ بگوید، عمل و تعریف او از کالا، حرام است. 2- اغراء به جهل باشد؛ اگر عمل ناجش باعث شود که مشتری آن کالا را به قیمت بالاتری بخرد. ممکن است ناجش از کالا تعریف کند اما مشتری آن را نخرد، در این صورت، اغراء به جهلی محقق نشده است. حکم این صورت مبتنی به حکم تجرّی است؛ مانند کسی که قصد نوشیدن شراب میکند اما پس از شرب متوجه میشود که آب بوده است. 3- تحقق غرر باشد. 4- مدح من یستحق الذم یا مدح من لا یستحق المدح باشد.
اینکه فردی برای ترغیب مشتری به خرید با قیمت بالاتر از کالا تعریف کند یا در قالب مشتری خود را نشان دهد قیمت بالایی برای خرید پیشنهاد کند، حکم تکلیفی این عمل چیست؟ برخی آن را حرام و برخی مکروه دانستهاند. دیدگاه سوم این است که اگر اغراء به جهل محقق شد و مشتری کالا را به قیمت بالاتری خرید، حرام است و اگر نخرید یا به قیمت واقعی آن خرید، مکروه است.
ممکن است با عنوان کذب یا اغراء به جهل، حرام باشد. این کالا این وصفهایی که بیان شد را نداشت. در اغراء به جهل نیز قیمت آن کمتر بود اما با تبلیغ و فضایی که ایجاد شد، فریب خورد و کالا را خرید؛ در این صورت، خدعه شده که کار حرامی است. ناجش چیزی را مدح کرده که مستحق ذم بوده یا مستحق مدح نبوده است.
محقق ثانی رحمهالله، نجش را غش در معامله میداند: «هو غشّ و خداع و حقّه أن تحرم الزيادة لذلك و إن لم تكن بمواطاة البائع للغشّ و الخداع».[3]
بر اساس این دیدگاه، اگر کسی از کالایی تعریف زیاد کند که واقعیت ندارد و بایع نیز ساکت شود و راضی به این عمل شود، غش در معامله است؛ خواه ناجش با بایع هماهنگی داشته باشد یا نداشته باشد.
آیتالله مکارم سلّمهالله میگوید: «إنّ النجش بالمعنى الأوّل إذا تحقّقت المعاملة بما زاد عن ثمن المثل، كان حراماً. و إن لم تتحقّق، لا دليل على حرمته».
اگر تبلیغات ناجش باعث شود که مشتری به قیمت بالاتری کالا را بخرد حرام است اما اگر به قیمت بالاتری نخرد بلکه به قیمت واقعی بخرد یا اصلا خرید نکند، دلیل بر حرمت آن وجود ندارد.
آیتالله العظمی خامنهای سلّمهالله میگوید: «إنّ المعاملة الواقعة علی أساس النجش فهي حرام؛ أي إذا قال الحسن لعليّ: زِد في قیمة السلعة حتّی أقدر علی بیع السلعة من المشتري بقیمة عالیة، ففي الحقیقة قد آجر الحسن عليّاً للنجش. هذه الإجارة حرام و باطل أیضاً، لکنّ المعاملة الواقعة من طریق النجش؛ أي: المعاملة الواقعة بین البائع و المشتري الثالث الذي اغترّ بالنجش فهي صحیحة».[4]
معاملهای که بر اساس نجش باشد حرام است. مثلا حسن به علی بگوید: «قیمت این کالا را بالا ببر تا من بتوانم آن را به قیمت بالایی به مشتری بفروشم» درحقیقت، حسن، علی را اجیر کرده است. این اجیر کردن حرام و باطل است اما معاملهای که میان بایع و مشتری کالا واقع شده، صحیح است.
بایع، فردی که زبان چربونرمی دارد را اجیر میکند تا کالا را بهدروغ توصیف کند، این کار حرام است و پولی که ناجش میگیرد حرام است اما فروشی که انجام شده، صحیح است؛ هرچند که مشتری آن را به قیمت بالایی خریده باشد.
به نظر ما اگر در این معامله، نجش محقق شده و مشتری ضرر کرده باشد، معامله درست نیست. دلیل ما این است که بایع از راه باطلی برای معامله وارد شده است. اگر میخواهد کالا را به قیمت بالایی بفروشد، باید بهصراحت بگوید اما اینکه شخصی را اجیر کند تا دروغ و راست را مخلوط کند و کالا را بفروشد، راه باطلی است. گرانفروشی بهخودی خود معالمه را باطل نمیکند اما نجش راه باطلی است که با آن شخص را فریب میدهند.