< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محسن فقیهی

1402/08/07

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: معونة الظالمین/ حکم تکلیفی معونة الظالمین/ اعانه ظالم در مباحات

 

خلاصه جلسات گذشته: صحبت در بحث فقه، درباره «معاونة الظالمین» بود که آیا کمک به ظالمان در مباحات حرام است یا جایز؟ دیدگاه مرحوم صاحب حدائق این بود «معاونة الظالمین محرّمة حتی في المباحات»؛ در کارهای مباح نیز نمی‌توان به ظالم کمک کرد. نیاز است توضیح داده شود که چگونه اکثر فقها این دیدگاه را نپذیرفته‌اند.

بررسی معنای اعوان ظلمه

مرحوم شهیدی درباره معنای اعوان ظلمه می‌گوید: «يمكن المناقشة ... بأنّ تعليق عنوان الإعانة و كذا عنوان العون على عنوان المشتقّ كالظّالم في المقام و إضافته إليه ظاهر في كون المعان فيه خصوص مبدأ اشتقاق هذا المشتقّ قبال كونه مطلق الفعل الصّادر من الذّات المتلبّس بمبدأ الاشتقاق و لو كان غيره أ لا ترى أنّه لو قيل من أعان النّجّار أو الحدّاد أو الكاتب و هكذا لا يستفاد منه إلّا إيجاد ما هو مقدّمة من مقدّمات أصل تحقّق المبدإ المشتقّ منه و صدوره من المعان في الخارج و اشتغاله به أو سرعته و لو بدفع الموانع عنه و لو بالتّصدي بقضاء سائر حوائجه الّتي تمنع اشتغال المعان بها بنفسه عن اشتغاله بمبدأ الاشتقاق فلا يصدق على إيجاد ما ليس مقدّمة له أصلا كإعطاء الماء للشّرب و الخلال للتّخليل فلا بدّ أن يراد من بري القلم و ليق الدّواة في الرّواية الأولى و من عقد العقدة و وكي الوكاء و مدة بالقلم في رواية ابن أبي يعفور هي فيما إذا كانت من مقدّمات الظّلم و ذلك بقرينة جعل الفاعل لها من مصاديق عون الظّالم المستلزم لكونها من مصاديق إعانته».[1]

برای دانستن معنای هر عبارتی می‌توان مشابهات آن را بررسی کرد. مثلا گفته می‌شود:‌ «اعوان النجّار»، «اعوان الحدّاد» یا ... . اعوان الحداد یعنی کسی که در آهنگری به آهنگر کمک می‌کند و اعوان النجار یعنی کسی که در نجاری به نجار کمک می‌کند؛ پس معنای اعوان الظالمین یعنی کسی که در ظلم به ظالم کمک می‌کند نه اینکه برای او نان یا آب می‌آورد. در همه روایات، عبارت اعوان ظلمه وجود داشت. برای چه معنای آن را مشکل کرده و حتی آن را شامل فروش نان می‌کنید؟ فروشنده دکانی دارد که افراد بسیاری از او جنس می‌خرند و نوکر ظالم نیز یکی از این خریداران است؛ عرف به این فروشنده، اعوان ظلمه نمی‌گوید. اعوان ظلمه نیز مانند اعوان نجار است؛ یعنی کسی که به ظلم کمک می‌کند. گاهی با برخی از دقت‌های علمی، از معنای عرفی دور می‌شویم و آن را نمی‌فهمیم.

معنای اعوان ظلمه معلوم است اما اینکه صدق این عنوان به چیست ممکن است مختلف باشد. ظالم، کارهای مختلفی مرتکب می‌شود؛ گاهی برای اینکه خود را خوب جلوه دهد، مسجد می‌سازد، اگر کسی به ظالم در این کار کمک کند، از اعوان او خواهد بود؛ زیرا شوکت او را بالا می‌برد و ظلم او تقویت می‌شود اما کسی که در نانوایی به ظالم نان می‌فروشد، شوکت او را تقویت نمی‌کند. اعوان ظلمه در جایی است که این شخص «مِن حیثه ظالم» تقویت شود نه «من حیثه انسان». اگر دوات یا قلمی را به دست ظالم دهد تا ظلم کند، به او کمک کرده است اما اینکه نان یا آبی مثلا به فرماندار ظالمی بفروشد، کمک به ظلم نیست. نهایت این است که در صدق عنوان اعوان ظلمه شک می‌شود که باید برائت جاری کرد. تمسک به عام در شبهه مصداقیه جایز نیست.

درنتیجه دیدگاه صاحب حدائق رحمه‌الله که مطلق کمک به ظالم را حرام می‌داند، از روایات استفاده نمی‌شود.

اینکه مطلقا به ظالم کمک نشود خوب است اما اگر کسی در مباحات به او کمک کرد که اعوان ظلمه نبود، کار حرامی مرتکب شده است؟ اگر شما به زن بی‌حجابی نان فروختید، آیا جنایت کرده یا کار حرامی کرده‌اید؟

روایت هشتم: عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا[2] عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ[3] رَفَعَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِي قَوْلِ اللَّهِ: ﴿وَ لا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ﴾[4] قَالَ علیه السلام: «هُوَ الرَّجُلُ‌ يَأْتِي‌ السُّلْطَانَ‌، فَيُحِبُّ بَقَاءَهُ إِلَى أَنْ يُدْخِلَ يَدَهُ إِلَى كِيسِهِ، فَيُعْطِيَهُ».[5]

امام صادق علیه‌السلام درباره آیه 113 سوره هود فرمود: مصداق رکون به ظالم، فردی است که نزد سلطان برود و دوست داشته باشد که زنده باشد تا دستش را در کیسه کند و چیزی به او بدهد.

اشکال اول: سند روایت مرفوعه و ضعیف است.

اشکال دوم: روایت درباره سلطان است نه مطلق ظالم.

اشکال سوم: روایت مربوط به «حب» است که امری قلبی است و کسی که بقای ظالم را دوست داشته باشد، از اعوان ظالم است. کسی که سلطان ظالم را دوست ندارد اما برای معاش زندگی خود و آموزش اسلامی، کارمند آموزش و پرورش در حکومت ظالم است از اعوان ظلمه نیست؛ پس این روایت نیز برای مدعای صاحب حدائق رحمه‌الله مناسب نیست.

روایت نهم: عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ[6] عَنْ أَبِيهِ[7] وَ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْقَاسَانِيِّ[8] عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ[9] عَنْ سُلَيْمَانَ الْمِنْقَرِيِّ[10] عَنْ فُضَيْلِ بْنِ عِيَاضٍ[11] قَالَ: ... قَالَ علیه السلام: «... وَ مَنْ أَحَبَّ بَقَاءَ الظَّالِمِينَ، فَقَدْ أَحَبَّ أَنْ يُعْصَى اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ_ تَعَالَى_ حَمِدَ نَفْسَهُ عَلَى هَلَاكِ الظَّالِمِينَ، فَقَالَ: ﴿فَقُطِعَ دابِرُ الْقَوْمِ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ﴾[12] ‌».[13]

کسی که دوست دارد ظالم باقی باشد، دوست دارد که معصیت خداوند محقق شود. خداوند برای هلاکت ظالمان، خود را حمد نموده است.

اشکال اول: سند روایت ضعیف است.

اشکال دوم: روایت درباره محبت ظالم است که ما نیز قبول داریم که نباید محبت ظالم در قلب انسان باشد. در حکومت‌های جور، انسان‌های مؤمنی بودند و کار می‌کردند که بقای ظالم را دوست نداشتند اما برای گذران زندگی مجبور بودند کار کنند. در زمان انقلاب، کسانی که در شرکت نفت برای حکومت کار می‌کردند، علیه حکومت، اعتصاب کردند؛ حقوقشان را می‌گرفتند اما در زمان نیاز، به انقلاب کمک کردند.

در فضای مجازی نیز اگر کاری کنید یا سخنی بگویید که تقویت ظالم باشد، جزء اعوان ظلمه خواهید بود.

روایت دهم: مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى[14] عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى[15] وَ عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ[16] عَنْ أَبِيهِ[17] جَمِيعاً عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ[18] عَنْ مَالِكِ بْنِ عَطِيَّةَ[19] عَنْ أَبِي حَمْزَةَ[20] قَال‌: «... إِيَّاكُمْ‌ وَ صُحْبَةَ الْعَاصِينَ‌ وَ مَعُونَةَ الظَّالِمِين‌ ...».[21] امام سجاد علیه‌السلام در این روایت با سند صحیح فرمود: خود را دور کنید از همنشینی با گناهکاران و یاری ظالمان.

اشکال اول: روایت دلالت بر حرمت ندارد؛ زیرا بسیاری از مردم، گناهکار هستند اما هم‌نشینی و هم‌صحبتی با آنان حرام نیست. وحدت سیاق اقتضا می‌کند که «صُحْبَةَ الْعَاصِينَ» هر حکمی داشت، «مَعُونَةَ الظَّالِمِين» نیز همان حکم را دارد.

پاسخ: مصاحبت دو‌گونه است: 1- گاهی چند جمله‌ای با او صحبت می‌کنید. 2- گاهی دوست و مصاحب او می‌شوید و همیشه با هم جلسه می‌گیرید. مشتق، حقیقت در متلبس به مبدأ است؛ یعنی دارد گناه می‌کند و شما نیز کنار او نشسته‌اید؛ مثلا قماربازی می‌کند و شما نیز همنشین او شده‌اید. این مجلس مجلس معصیت و حرام است؛ پس با این معنا معونة الظالمین نیز حرام می‌شود.

اشکال دوم: عبارت «إِيَّاكُمْ» معمولا در روایات برای عمل مکروه استفاده می‌شود؛ یعنی خوب است که این کار انجام نشود.

ما در جای خود ثابت کرده‌ایم که معاونت ظالم حرام است؛ پس «صُحْبَةَ الْعَاصِينَ» را باید به‌گونه‌ای معنا کرد که جنبه حرام داشته باشد.

 


[2] أبو الحسن عليّ بن محمّد بن إبراهيم بن أبان الرازيّ، معروف به علّان كلينيّ [امامی ثقه] و أبو الحسين محمّد بن أبي عبد اللّه جعفر بن محمّد بن عون الأسديّ الكوفيّ [اختلافی اما ظاهرا امامی ثقه] و محمّد بن الحسن بن فرّوخ الصفّار القمّيّ [امامی ثقه] و محمّد بن عقيل الكليني [اختلافی اما ظاهرا امامی ثقه].
[3] الآدمي، الرازي، أبو سعید: اختلافی اما بنا بر دیدگاه قوی، امامی ثقه است.
[6] عليّ بن إبراهیم بن هاشم القمّي: امامی ثقه.
[7] إبراهیم بن هاشم القمّي: اختلافی اما بنا بر دیدگاه قوی امامی ثقه است.
[8] عليّ بن محمّد بن شیرة القاساني: اختلافی اما ظاهرا امامی ثقه.
[9] مهمل است.
[10] سلیمان بن داود المنقري: عامی و ظاهرا ثقه است‌.
[11] الفضیل بن عیاض بن مسعود: عامی ثقه.
[14] امامی ثقه.
[15] امامی ثقه.
[16] عليّ بن إبراهیم بن هاشم القمّي: امامی ثقه.
[17] إبراهیم بن هاشم القمّي: اختلافی اما بنا بر دیدگاه قوی امامی ثقه است.
[18] السرّاد: امامی ثقه و از اصحاب اجماع.
[19] امامی ثقه.
[20] ثابت بن دینار: امامی ثقه.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo