< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محسن فقیهی

1402/08/01

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: معونة الظالمین/ حکم تکلیفی معونة الظالمین/ اعانه ظالم در مباحات

 

خلاصه جلسات گذشته: صحبت در بحث فقه، درباره «معاونة الظالمین في المباحات» بود. گفته شد که «معاونة الظالمین في الظلم حرام قطعاً». معاونت ظالم در محرمات نیز حرام است. معاونت ظالم در مباحات،
دو قسم دارد: 1- عنوان اعوان ظلمه صدق می‌کند، مثلا برای سلطان تجارت می‌کند که تجارت فی‌نفسه مباح است اما عرف او را از اعوان ظلمه می‌داند. این قسم نیز حرام است.
2- معاونتی که عنوان اعوان ظلمه بر آن صدق نکند. محل اختلاف علما همین قسم است. مثل نانوایی که به همه مردم نان می‌فروشد و ظالم نیز مانند دیگران از او نان می‌خرد. عرف به این نانوا، اعوان ظلمه نمی‌گویند. مرحوم صاحب حدائق معتقد است که چنین معاونتی نیز حرام است. قصاب نباید به ظالم گوشت بفروشد، بنّا نباید برای او بنایی کند. سایر فقها معتقدند که اگر عنوان اعوان ظلمه صدق نمی‌کند، حرام نیست.

در جلسه گذشته، روایت مربوط به داستان صفوان جمّال را خواندیم و اکنون باید شما بیان کنید که برداشتتان از روایت چیست؟

صَفْوَان بْنُ مِهْرَانَ الْجَمَّالُ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي الْحَسَنِ الْأَوَّلِ علیه السلام فَقَالَ لِي: «يَا صَفْوَانُ كُلُّ شَيْ‌ءٍ مِنْكَ حَسَنٌ جَمِيلٌ مَا خَلَا شَيْئاً وَاحِداً!» قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَيُّ شَيْ‌ءٍ؟ قَالَ: إِكْرَاؤُكَ جِمَالَكَ مِنْ هَذَا الرَّجُلِ يَعْنِي هَارُونَ» قُلْتُ: وَ اللَّهِ مَا أَكْرَيْتُهُ أَشَراً وَ لَا بَطَراً وَ لَا لِصَيْدٍ وَ لَا لِلَّهْوِ وَ لَكِنِّي أُكْرِيهِ لِهَذَا الطَّرِيقِ، يَعْنِي طَرِيقَ مَكَّةَ وَ لَا أَتَوَلَّاهُ بِنَفْسِي وَ لَكِنْ أَنْصِبُ مَعَهُ غِلْمَانِي، فَقَالَ لِي: «يَا صَفْوَانُ أَ يَقَعُ كِرَاؤُكَ عَلَيْهِمْ؟» قُلْتُ: نَعَمْ جُعِلْتُ فِدَاكَ، قَالَ: فَقَالَ لِي: «أَ تُحِبُّ بَقَاءَهُمْ حَتَّى يَخْرُجَ كِرَاؤُكَ؟» قُلْتُ نَعَمْ، قَالَ: «فَمَنْ أَحَبَّ بَقَاءَهُمْ فَهُوَ مِنْهُمْ وَ مَنْ كَانَ مِنْهُمْ كَانَ وَرَدَ النَّارَ»، قَالَ صَفْوَانُ فَذَهَبْتُ وَ بِعْتُ جِمَالِي عَنْ آخِرِهَا، فَبَلَغَ ذَلِكَ إِلَى هَارُونَ، فَدَعَانِي فَقَالَ لِي: يَا صَفْوَانُ بَلَغَنِي أَنَّكَ بِعْتَ جِمَالَكَ قُلْتُ: نَعَمْ، فَقَالَ: لِمَ قُلْتُ: أَنَا شَيْخٌ كَبِيرٌ وَ أَنَّ الْغِلْمَانَ لَا يَفُونَ بِالْأَعْمَالِ، فَقَالَ: هَيْهَاتَ أَيْهَاتَ إِنِّي لَأَعْلَمُ مَنْ أَشَارَ عَلَيْكَ بِهَذَا أَشَارَ عَلَيْكَ بِهَذَا مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ، قُلْتُ: مَا لِي وَ لِمُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ! فَقَالَ: دَعْ هَذَا عَنْكَ فَوَ اللَّهِ لَوْ لَا حُسْنُ صُحْبَتِكَ لَقَتَلْتُكَ».[1]

صفوان جمّال گوید: روزی خدمت حضرت امام کاظم علیه‌السلام رسیدم. آن حضرت به من فرمود: همه چیز تو خوب و نیکو است جز یک چیز! پرسیدم: فدایت شوم آن چیست؟ امام فرمود: اینکه شتران خود را به این مرد (یعنی هارون، خلیفه وقت) کرایه می‌دهی. گفتم: من از روی حرص و سیری و لهو چنین کاری نمی‌کنم. چون او به راه حج می‌رود، شتران خود را به او کرایه می‌دهم. خودم هم خدمت او را نمی‌کنم و همراهش نمی‌روم، بلکه غلام خود را همراه او می‌فرستم. امام فرمود: آیا از او کرایه طلب داری؟ گفتم: آری. امام فرمود: آیا دوست داری او باقی باشد تا کرایه تو به تو برسد؟ گفتم: آری. حضرت فرمود: کسی که بقای آن‌ها را دوست داشته باشد، از آنان خواهد بود و هر کس از آنان (دشمنان خدا) باشد، جایگاهش جهنم خواهد بود.

بعد از این گفت‌وگو با امام کاظم علیه‌السلام، تمامی شتران خود را فروختم. هنگامی‌که این خبر به هارون رسید، او من را خواست و به من گفت: به من گزارش داده‌اند که تو شترهای خود را فروخته‌ای؟ گفتم: آری فروختم. گفت: چرا این کار را کردی؟ گفتم: چون پیر و ناتوان شده‌ام و غلامانم از عهده این کار برنمی‌آیند. هارون عصبانی شد و گفت: هرگز! هرگز! می‌دانم که تو به اشاره موسی بن جعفر علیه‌السلام شتران خود را فروخته‌ای. به او گفتم: من را با موسی بن جعفر علیه‌السلام چکار؟ هارون گفت: بس است دیگر! به خدا قسم! اگر حق مصاحبت تو با من نبود، تو را می‌کشتم.

مرحوم امام خمینی و گروه زیای از فقها برداشتشان از روایت این است که اشکال در مسأله «حب» است. امام از صفوان پرسید که آیا دوست داری او برگردد و کرایه تو را بدهد. صفوان در پاسخ گفت: آری دوست دارم که زنده بماند تا برگردد و کرایه من را بدهد. کسی که حب بقای این‌ها را حتی برای لحظه‌ای داشته باشد از ظالمان است.

امام کاظم علیه‌السلام به صفوان فرمود که همه کارهای توی خوب است مگر یک کار که شترانت را به هارونت کرایه می‌دهی. هنوز نیّت صفوان معلوم نیست؛ ممکن بود صفوان بگوید که من دوست دارم او فانی و نابود شود، هرچند کرایه به من داده نشود. اگر هارون این جمله را می‌گفت، آیا حضرت علیه‌السلام کرایه دادن شترها به هارون را اجازه می‌داد؟ آیا برداشت نمی‌شود که کرایه دادن شتر به هارون با هر نیّتی که باشد حرام است؛ به‌ویژه اگر نیّت بقای او را داشته باشی؟ برخورد امام کاظم علیه‌السلام با صفوان به‌گونه‌ای است که می‌خواهد بگوید که این کار، کار درستی نیست؛ کرایه شتر به ظالم، جایز نیست. نیّت هرچه می‌خواهد باشد، این کار نادرست است. اصل کار، قبیح است؛ هرچند برای سفر حج باشد؛ زیرا او می‌خواهد با این کار، تبلیغات کند که من انسان خوبی هستم و هرسال به مکه می‌روم. برداشت من از روایت این است که کرایه شتر به هر نیّتی باشد، حرام است و اگر نیّت بقای ظالم نیز باشد، کار خیلی خراب است. اگر کار بدی نبود، صفوان شترهایش را نمی‌فروخت و نیّتش را تغییر می‌داد. قرار نیست که همیشه امام علیه‌السلام از علم غیب خود استفاده کند؛ در این داستان به حسب ظاهر، صفوان،‌ شترهایش را کرایه داده و نیّتش چه بوده را خداوند می‌داند و امام علیه‌السلام نیز این کار را اشتباه می‌داند و پس‌از آن گفته می‌شود که نیّتش چیست که آن هم درست نبوده است. پیش‌از اینکه امام علیه‌السلام از نیّت صفوان بپرسد، می‌فرماید که کارت اشتباه است. به‌نظر می‌رسد که دلالت این روایت بر دیدگاه صاحب حدائق خوب است که در مباحات نباید به ظالم کمک کرد. حتی در مستحباتی مانند ساخت مسجد یا رفتن به حج نیز نباید به ظالم کمک کرد.

تنها اشکال روایت سند آن است که سندش ضعیف است و محقق خویی رحمه‌الله این اشکال را گرفته است.[2]

بیان نکات روز جامعه:

نکته اول: اکنون باید برای مشکلاتی که برای برادران فلسطینی ما اتفاق افتاده، ابراز تأسّف کنیم. هر روز جمعیت کثیری از مردم غزه‌ را می‌کشند و نابود می‌کنند. خودشان نیز اعتراف می‌کنند که ما می‌خواهیم حماس را نابود کنیم. این جنایت و خیانت بزرگ انجام می‌شود و متأسفانه غرب و آمریکای جنایتکار نیز حمایت می‌کند،‌ اسلحه و مخارج برای آنان تأمین می‌کند و در شورای امنیت، علیه فلسطین قطعنامه تصویب می‌کند.

در مقابل این جانایاتی که انجام می‌شود، وجدان بشریت باید بسوزد. همه عقلای عالم، هرچند هیچ دین و مذهبی نداشته باشند، می‌پذیرند که ظلم، قبیح است. ظالم، کار زشتی را مرتکب می‌شود. گذشت زمان باعث نمی‌شود که قبح ظلم برداشته شود. همه می‌دانند که صهیونیست زمین‌های فلسطین را غصب کرد و مردمش را کشت؛ همه می‌دانند که این‌ها ظالم هستند. برای همه عقلای عالم ضروری است که «الظلم قبیح عقلا و معاونة الظالم قبیح عقلا»؛ کمک به ظلم نیز عقلا قبیح است. هر کسی به اسرائیل کمک کند، کمک به ظلم کرده و قبیح است. ظالم باید در این دنیا نابود شود. کمک به ظلم نیز حرام، خیانت و جنایت است. این ظلم در انظار همه مردم دنیا انجام می‌شود. این کمک به ظالم در ظلمی است که انجام می‌شود؛ یعنی ظالم مرتکب ظلمی می‌شود و برخی به ارتکاب این ظلم کمک می‌کنند. کمک به او با رساندن اسلحه، بزرگ‌ترین خیانت و جنایت بشریت است که علناً انجام می‌شود و متأسفانه کشورهای غربی آن را انجام می‌دهند. ما این کار را محکوم می‌کنیم و مانند همه مراجع نجف و قم از همه مردم می‌خواهیم که به مردم مظلوم غزه کمک کنند که به‌ناحق کشته می‌شوند.

نکته دوم: واقعا از دولت انقلابی تشکر می‌کنیم که خدمات شبانه‌روزی انجام می‌دهند؛ هرچند تبلیغاتشان زیاد نیست اما واقعا زحمت می‌کشند و فداکاری می‌کنند. مقام معظم رهبری سلّمه‌الله در حکم تنفیذ ریاست جمهوری این شخصیت بزرگوار، جمله‌ای را بیان فرمود که باید به‌جِد ارزش پول ملّی، تقویت شود. این خواسته‌ای بود که مقام معظم رهبری سلمه‌الله در حکم تنفیذ، با کمال صراحت بیان کرد. استدعای ما این است که دولت محترم در‌این‌باره فکری کند. بنا بود که اقتصاددان‌ها به‌صف شوند و این مشکل را حل کنند. استدعا و خواهش ما این است که این فرمایش مقام معظم رهبری سلمه‌الله بر زمین نماند. باید سعی کنیم که ارزش پول ملّی تقویت شود. البته زحماتی کشیده‌اند و ان‌شاءالله به نتایج خوبی منتهی شود ولی برای این کار باید سعی بیشتری انجام شود.

نکته سوم: نکته سومی که باید بیان کنیم درباره بی‌حجابی و کشف حجاب است که گاهی در جامعه از آن بحث می‌شود که چه باید کرد؟ لایحه‌ای در مجلس به تصویب رسیده که به شورای نگهبان رفته است تا برای مسأله حجاب، برنامه‌هایی را انجام دهند. ما تشکر می‌کنیم از کسانی که برای مسأله حجاب فکری می‌کنند اما نکته‌ای که به نظر ما در این بحث می‌رسد این است که اصل حجاب از ضروریات اسلام است و الحمدلله زنان مسلمان ما حجاب را دارند و عدّه کمی هستند که عمداً یا سهواً با حجاب اسلامی مخالفت می‌کنند. به‌نظر ما در صداوسیمای فعّال که الحمدالله خدمات زیادی انجام می‌دهد، میزگردهایی برگزار کنند و بحث‌هایی را درباره حجاب انجام دهند و ضررهای بی‌حجابی را برای جامعه روشن کنند تا مشکل این مسأله ریشه‌ای حل شود. مشکل بی‌حجابی باید ریشه‌ای حل شود نه اینکه تنها برنامه‌های روبنایی داشته باشیم. باید برنامه‌های روبنایی برای برخورد با بی‌حجابی وجود داشته باشد اما مهم این است که مردم بدانند که بی‌حجابی برای جوان، جامعه و خانواده خودشان ضرر دارد. فسادهای به‌وجودآمده را متذکر شده و بحث کنند. دانشمندان و متفکران بیایند و دلایلشان را بیان کنند، طرف مقابل نیز حرف‌هایشان را بزنند و مسأله را برای مردم روشن کنند تا دختر و پسر جوان متوجه شود حجابی که در اسلام مورد اهمیت واقع شده، نیاز جامعه، ‌خانواده و مملکت است. برای اینکه ملّت و مردم ما نجابت، اصالت و فعالیت اجتماعیشان محفوظ باشد باید این حرکت را انجام دهیم. ماده فساد که بی‌حجابی است از دیدگاه علمی و عقلی بررسی شود و برای مردم کاملا روشن شود تا ان‌شاءالله هدف ما که اتصال حکومت ما به حکومت آقا امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه است، منعقد شود.

ان‌شا‌ء‌الله در قدس شریف، به امامت مقام معظم رهبری سلمه‌الله، اقامه نماز جماعت داشته باشیم.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo