< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محسن فقیهی

1402/07/24

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: معونة الظالمین/ حکم تکلیفی معونة الظالمین/ اعانه ظالم در مباحات

 

خلاصه جلسات گذشته: صحبت در بحث فقه، درباره «معاونت بر ظلم» بود که کمک به ظالم در ظلم و محرمات، به‌یقین حرام است؛ معاونة الظالم في الظلم و الحرام، حرام قطعاً. اما آیا معاونت ظالم در مباحاتی مانند خیاطی، ساخت مسجد و ... نیز حرام است؟ گفتیم که مرحوم بحرانی، صاحب حدائق معتقد است که «معاونة ظالم في المباحات حرام».[1] وی به روایاتی استدلال کرده و مدعی است که این روایات بر حرمت اعانه در مباحات دلالت می‌کند، اجتهاد شما این‌جا مشخص می‌شود که آیا چنین برداشتی از روایات درست است یا نه؟ اکثر قریب به اتفاق فقها مدعی هستند که چنین دلالتی در این روایات وجود ندارد.

روایت دوم: ابْنُ أَبِي عُمَيْرٍ[2] عَنْ بَشِيرٍ[3] عَنِ ابْنِ أَبِي يَعْفُورٍ[4] قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام إِذْ دَخَلَ عَلَيْهِ رَجُلٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، فَقَالَ لَهُ علیه السلام: أَصْلَحَكَ اللَّهُ إِنَّهُ رُبَّمَا أَصَابَ الرَّجُلَ مِنَّا الضَّيْقُ أَوِ الشِّدَّةُ، فَيُدْعَى إِلَى الْبِنَاءِ يَبْنِيهِ أَوِ النَّهَرِ يَكْرِيهِ‌ أَوِ الْمُسَنَّاةِ يُصْلِحُهَا، فَمَا تَقُولُ فِي ذَلِكَ؟ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: «مَا أُحِبُّ أَنِّي عَقَدْتُ لَهُمْ عُقْدَةً أَوْ وَكَيْتُ لَهُمْ وِكَاءً وَ إِنَّ لِي مَا بَيْنَ لَابَتَيْهَا لَا وَ لَا مَدَّةً بِقَلَمٍ إِنَّ‌ أَعْوَانَ‌ الظَّلَمَةِ يَوْمَ‌ الْقِيَامَةِ فِي‌ سُرَادِقٍ‌ مِنْ نَارٍ حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ بَيْنَ الْعِبَاد».[5]

در این روایت با سند صحیح، راوی گوید: نزد امام صادق علیه‌السلام بودم که مردی از اصحاب وارد شد و به امام علیه‌السلام گفت: خداوند شما را اصلاح کند! گاهی برخی از ما (دوست‌داران شما) دچار سختی و تنگدستی می‌شود، از او می‌خواهند که بنایی را بسازد یا نهری را بکند یا سیل‌بندی را ترمیم کند، دراین‌باره چه می‌گویید (آیا این کار را انجام دهد تا مشکلاتش برطرف شود)؟ امام صادق علیه‌السلام فرمود: من دوست ندارم که برای این‌ها گرهی بزنم یا سر مشکی را ببندم؛ هرچند شرق و غرب عالم را به من بدهند. من دوست ندارم که قلم آن‌ها را برای نوشتن آماده کنم. اعوان ظلمه در روز قیامت در چادری از آتش خواهند بود تا خداوند میان سایر بندگان، حکم کند.

امام صادق علیه‌السلام حاضر نیست کوچک‌ترین کمکی به ظالمان کند.

اشکالات استناد به روایت:

اشکال اول: «مَا أُحِبُّ» شخصی است (متکلم وحده) و مراد، خود امام صادق علیه‌السلام است و حکم آن شامل همه مسلمانان نمی‌شود. اگر مرجع تقلیدی در دربار سلطان جائری کار کند فرق می‌کند تا انسان عادی در آن‌جا کار کند؛ چه رسد به امام که مقام بسیار بالایی دارد.

اشکال دوم: «مَا أُحِبُّ» دلالت بر کراهت دارد و ائمه علیهم‌السلام حتی مکروهات را نیز مرتکب نمی‌شدند.

صدر روایت دلالت بر کراهت دارد اما ذیل روایت، کمک‌کننده را از اعوان ظلمه و مستحق آتش دانسته که دلالت بر حرمت می‌کند.

99درصد فقها جانب کراهت را گرفته‌اند؛ زیرا کسی که برای ظالم، مثلا بنّایی کند، روابط برقرار می‌شود و پس‌از مدتی از اعوان ظلمه می‌شود که همان ذیل روایت است. صاحب حدائق رحمه‌الله روایت را این‌گونه معنا می‌کند: درست است که «مَا أُحِبُّ» ظهور در کراهت دارد اما ذیل روایت کبرای برای صغرای قبل است؛ یعنی موارد پیش‌گفته (بستن گره، بستن سر مشک و آماده‌سازی قلم) از مصادیق اعوان ظلمه هستند که حکمشان ورود در آتش است.

احتمال دیگر در روایت این است که کمک به ظالم در مباحات، مکروه است اما اگر جزء اعوان ظلمه محسوب شوی، در آتش هستی. با این احتمال، اشکال صدر و ذیل، حل می‌شود. معیار در مباحات این است که اگر از اعوان ظلمه محسوب شوی، کارت حرام است. صاحب حدائق رحمه‌الله معتقد است که عنوان اعوان ظلمه بر کارهای کوچک نیز صدق می‌کند اما ما این دیدگاه را نمی‌پذیریم. بله! اگر سلطان جائر است و در دبار او کارهایی مانند آماده‌سازی قلم، غذا دادن، راننده خصوصی و ... را انجام دهید، از اعوان ظلمه هستید. در گذشته به این افراد، «درباری» می‌گفتند. این فرق دارد با این‌که شما دکان داشته باشی و ظالم از شما خواربار بخرد؛ زیرا عرفا بر این موارد، اعوان ظلمه صدق نمی‌کند. کمک در هر مباحی حرام نیست بلکه حرام جایی است که عنوان اعوان ظلمه صدق کند. عرف باید حکم به صدق عنوان کند نه با دقت عقلی و فلسفی؛ زیرا دقت عقلی همان فروش تخم‌مرغ را نیز اعوان ظلمه می‌داند اما عرف می‌گوید که این شخص زندگی خودش را می‌کند و کاری به ظالم ندارد.

اشکال سوم: روایت مربوط به حالت اضطرار و حرج است. امام نیز می‌گوید که من دوست ندارم این کار بشود «الضَّيْقُ أَوِ الشِّدَّةُ»؛ زیرا می‌ترسم از اعوان ظلمه شوی. امام علیه‌السلام الگو است و هنگامی که می‌گوید من دوست ندارم یعنی شما نیز دوست نداشته باشید.

آیت‌الله فاضل رحمه‌الله گوید: «التعبير بقوله علیه‌ السلام: «ما أحبّ» إلى آخره، الظاهر في الكراهة و إن كان ذلك بالإضافة إلى شخص الإمام علیه السلام».[6]

آیت‌الله سبحانی حفظه‌الله می‌گوید: «الظاهر أنّ الإمام علیه السلام يحبّ أن لا يعمل لهم أعمالاً مباحةً لئلّا يتدرّج في العمل و ينسلك في سلك أعوان الظلمة، فإنّ الإنسان يتدرّج من مباح إلى مباح و من مباح إلى مكروه حتّى يصير عوناً للظلمة، فيحمل النهي على التنزيه».[7]

معنای روایت این است که نباید با مباحات به ظالم نزدیک شد؛ زیرا ممکن است داخل در عنوان اعوان ظلمه شد. گناهان بزرگ نیز از کارها و گناهان کوچک آغاز می‌شود.


[2] محمّد بن أبي عمیر زیاد الأزدي: امامی، ثقه و از اصحاب اجماع است.
[3] هاشم بن سالم: امامی ثقه است.
[4] عبد الله بن أبي یعفور: امامی ثقه است.
[6] تفصيل الشريعة (المكاسب المحرّمة): 194.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo